|
دوشنبه 7 فروردين 1390 ـ 26 مارس 2011 |
رقابت اسلامگرایان بر سر دسترسی انحصاری به عالم غیب
مجید محمدی
در رقابت سیاسی میان «اسلامگرایی شریعتگرا /ربانی سالار» از یک سو و «اسلامگرایی موعودگرا/ جادوگرا» از سوی دیگر، دستگاههای تبلیغاتی حکومتی و روحانیون و افراد پیرامون و برخوردار از قدرت حملات شدیدی را علیه باورهای ماوراء الطبیعه (از نوعی که دیگران اختصاصاً و به نحو موردی مدعی آن هستند) آغاز کردهاند؛ تا حدی که ایدئولوگ حکومت، باورمندان رقیب را “آشغال” می خواند (مصباح یزدی، خبر آنلاین، 13 خرداد 1390). آنچه هر دو طرف بر سر آن رقابت دارند علوم غریبه/ قدسیات و دسترسی به ماوراء الطبیعهای است که ادعا می شود “حقیقی ِ” آن در دست یک طرف و قلابی آن در دست بقیه است.
شریعتگرایان خود را تنها مجرای ارتباط با خداوند، فرشتگان، مقدسان و نیروهای ماوراء الطبیعی معرفی می کنند و طرف دیگر را نمایندگان شیطان و دکاندار (“این جریان [انحرافی] اطلاعات خود را از ارواح خبیثه میگیرد،” علی فلاحیان، فارس، 2 خرداد 1390) و طرفهای دیگر نیز منکر واسطه بودن روحانیت میان خدا و مردماند.
تقدس انحصاری
از نگاه شریعتگرایان و ربانی سالاران، اسلامگراییهای بدیل از مقدسات استفادهی ابزاری می کنند: “اعتقاد به مهدویت، از محکم ترین اعتقادات ماست، 250 آیه قرآن، 500 حدیث از پیامبر دربارهء خصوصیات حضرت مهدی(عج)، 2500 حدیث از امام معصوم بالاترین و عمیق ترین اعتقادات است، لذا از این اعتقاد عمیق استفادهء ابزاری و کاسب کارانه می کنند.” (احمد خاتمی، کیهان، 7 خرداد 1390)
شریعتگرایان/ ربانی سالاران، به علت باور به دسترسی به عالم غیب که اساس شکل گیری بازار دین است، نمی توانند منکر دسترسی غیر خود به امور ماورایی شوند اما برای حفظ انحصار بازار به خود، دسترسی دیگران را از حیث روش و نیات پلید و شیطانی می نمایانند: “اما غیر از این راه از طریق شر و انجام کارهای خلاف شرع بیّن می توان به توانائیهایی رسید به طوری که برخی افراد از طرق شیطانی و اضرار بر نفس توانایی انجام یک سری از کارها را به دست می آورند و در اثر فعل و انفعالاتی که بر اثر خلاف شرع صورت می گیرد ممکن است بر یک سری از عناصر شری تسلط پیدا کنند و یا حتی اقدام به سحر و جادو کنند که البته این موضوع هم واقعیت دارد.” (علی سعیدی، نمایندهی ولی فقیه در سپاه، خبرگزاری مهر، 7 خرداد 1390)
روحانیت نمی تواند منکر علوم غریبه و سحر و جادو شود چون بنیاد بازار دین بر همین امور برقرار است اما از رقابت در این بازار نیز بیم دارد و بازار را انحصاراً برای خویش می خواهد: “برخی اوقات دعانویسان مطالبی را بیان می کنند که با عقل و نظام علی و معلولی و میزانهای عالم هیچ سنخیتی ندارد؛ اما به هرحال اصل این که این امور در عالم وجود دارد و آثار و تأثیراتی هم از خود به جای می گذارد غیرقابل انکار است… افرادی که ادعای سحر و جادو می کنند، شیاد و خیالپرداز بوده و تنها قوهء تخیل قوی دارند… هرکس نمی تواند ادعا کند که در علوم غریبه تبحر دارد. باید به این مسئله توجه کرد که ادعای هر فردی در این عرصه پذیرفته نیست… پرداخت به سحر و جادو از نظر فقه و شرع حرام و ساحر در حد کافر توصیف شده است… ممکن است عدهء قلیلی برای باطل کردن سحر و مقابله با آن سحر را بیاموزند اما این افراد جزو علما بوده و تعداد آنها بسیار معدود است.” (محمد سادات منصوری، رئیس مرکز پاسخگویی به سؤالات شرعی، مهر 17 آبان 1390)
علیه معنویت گراییهای بدیل و جدید
با فاصله گیری جامعه از ایدئولوژی اسلامگرایی و سقوط روحانیت شیعه از مقام هدایت معنوی جامعه، کسانی که به معنویت نیاز دارند به عرفانهای جدید و ادیان و جریانهای معنوی دیگر (مثل مسیحیان تبشیری یا دراویش یا عرفان شرقی) رو کردهاند. دعا نویسی و مشخص کردن ساعات سعد و نحس نیز که همیشه در ایران در جریان بوده اکنون به منابع سرشار خانوادههای روحانیون، سپاهیان و مقامات دولتی متصل شده است. از همین جهت حکومت حمله به این جریانها را در چند جبهه آغاز کرده است: بازداشت واعظان و مبلغان و دست اندرکاران، بستن مجامع و تخریب عبادتگاهها و جمع آوری آثار مربوط به آنها.
در فهرست کتاب جمع آوری شده از نمایشگاه کتاب تهران (که حتماً پر فروش بودهاند) اکثر آثار مربوط به این گونه موضوعات هستند: “نبوغ هیتلر، راهنمای کاربردی ری کی، اسرار قدرت فکر، گروه محکومین، فواید گیاه درمانی، گنج های معنوی، اسرار زیبایی پوست، نامه هایی از زندان به دخترم، مردی که گورش را گم کرد، استخاره با قرآن، تاریخ اجتماعی، دایره المعارف طالع بینی، فال ورق تاروت، لعبت، انرژی درمانی عملی، چهار اثر از فلورانس اسکاول [شین]، هاله نورانی، آموزش زیبایی موهای زنانه، قدرت فکر، آخرین عشق، سالنامه معنوی خودت را باور داشته باش، سنت و بدعت، کلیات تعبیر خواب، خود هیپنوتیزمی، تقویم هنرپیشه، سهراب و فروغ، طالع بینی هندی، تاریخ ایران و کمبریج، اسرار ذهنی، راز زیبایی و متون آرایشی، عطر یاس های بنفش، دفتر خاکستری، دفترهای سبز، افسردگان سرا.” (کتاب های جمع آوری شده تا پایان روز پنجم، تابناک، 21 اردیبهشت 1390) کتاب گفتگو با ارواح نیز از غرفه نشر جاویدان جمع آوری شد (جرس، 21 اردیبهشت 1390) چنانکه دیده می شود کتابهای پر فروش و مورد توجه عموم، دیگر آثار اسلامگرایان نیستند و حکومت تنها با سانسور و جمع آوری می تواند با آثار رقیب مقابله کند.
بخشی از آثار فوق توسط معنویت گرایان سکولار و بخشی دیگر توسط معنویت گرایان اسلامگرا اما مخالف با مقامات حکومت تولید شده اند. گروه حاکم اکنون باید با همهی این جریانها در یک جبهه برای انحصار معنویت در حاکمان مبارزه کند. دستگاه سانسور نه فقط مجبور به جمع آوری عرفان شرقی و فال بینی بلکه ناچار از جمع آوری کتاب استخاره با قران است.
صف آرایی رقبا در بازار دین
در فضای رقابتی که همهی رقیبان در باورهای غریبه و بدون اتکا بر تجربه و مشاهده اشتراک نظر دارند طرفها یکدیگر را به سادگی صاحب کالای تقلبی در بازار دین و ساحر و جادوگر و رمال می خوانند: “کمکم چیزهایی ظاهر شدند که اصلاً قابل توجیه نیستند و هیچ منطقی آنها را تأیید نمیکند. نه برهان عقلی تأیید میکند، نه دلیل شرعی و نه اقتصادی و نه کار سیاسی است… یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از 90 درصد معتقدم که او [احمدی نژاد] سحر شده است… این شخص مسئلهدار، این آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بیشتر از ما اطلاع دارید که حتی تأثیر نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چیزهایی از این قبیل در کار است.” (محمد تقی مصباح یزدی، الف، 25 اردیبهشت 1390)
خامنهای ظرفیت رقبا در بازار دین بالاخص کالا و دعوت موعودگرایان را جدی گرفته و نیروهای امنیتی وی بر همین اساس آنها را تحت کنترل داشتهاند: “مثل همهى حقائقى که در برهههاى مختلفى از زمان ملعبهى دست سودجویان می شود، این حقیقت [انتظار فرج] هم گاهى ملعبهى دست سودجویان می شود. این کسانى که ادعاهاى خلاف واقع می کنند – ادعاى رؤیت، ادعاى تشرف، حتّى به صورت کاملاً خرافى، ادعاى اقتداى به آن حضرت در نماز – که حقیقتاً ادعاهاى شرمآورى است… این ادعاهاى اتصال و ارتباط و تشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن بزرگوار، هیچ کدام قابل تصدیق نیست.” (علی خامنه ای، 27 مرداد 1387) او اصل ارتباط را تایید می کند تا مقدس نمایی ناشی از ادعای ارتباط با امام زمان تنها به خود وی و کسانی که به ولی فقیه و حکومت دینی وفادار هستند محدود شود: “ممکن است یک انسان سعادتمندى، چشمش، دلش این ظرفیت را پیدا کند که به نور آن جمال مبارک روشن شود.” (همانجا)
سحر و جادو تا حدی که در بازار پر رونق دین فروشی و معنویت کاری در ایران، به دنبال رقابت با بازار روحانیون نباشد خطر امنیتی به شمار نمی آید اما اگر به این مرتبه رسید می توان دوستان و همپیمانان سابق را به خاطر آن قربانی کرد: “قضیه به این شکل در میآید که وقتی خود آقا دارند کشور را اداره میکنند، نیازی به واسطه نداریم… سخنی بیان می شود که اگر در ذهن مردم جا بیفتد، پیامدهای عظیمی دارد. اصلاً چه کسی جرئت داشت و میتوانست چنین حرفی را در جامعه مطرح کند و جا بیندازد که شما احتیاج به ولی فقیه ندارید. وقتی خود امام زمان دارند مدیریت میکنند، نایب به چه کار میآید؟” (مصباح یزدی، الف، 25 اردیبهشت 1390)
حذف قهرآمیز رقیب
روحانیون شیعه بواسطهی از کف دادن مرجعیت معنوی و غرقه شدن در امتیازات و رانتهای حکومتی، توان رقابت اعتقادی و معنوی برای کنار زدن رقبای مدعی دسترسی به عالم غیب را ندارند، گرچه همهی نهادها و اکثر منابع کشور در اختیار آنهاست و رقبا نیز نمی توانند نهادی تاسیس کنند. روحانیت با دسترسی به دستگاههای امنیتی و نظامی و شبه نظامی چارهای بجز بازداشت و زندانی کردن “تجار تازه در بازار دین” و عرضه کنندگان معنویت بدیل را ندارد. پس از بالا گرفتن اختلاف درونی میان اقتدارگرایان، آنها که دست بالاتر را در نهادهای امنیتی و نظامی دارند برای جلوگیری از یار گیری طرف دیگر در میان معنویت گرایان رقیب، اکثر فعالان آنها را بازداشت کردهاند. (به عنوان نمونه، دستگیری عباس امیری فر، امام جماعت نهاد ریاست جمهوری و رئیس شورای فرهنگی ریاست جمهوری و سازندگان سی دی ظهور نزدیک است؛ یا “چهار نفر از مسترهای فرقه عرفان حلقه در بم بازداشت شدند”، جوان آنلاین، 26 اردیبهشت 1390)
حذف قهر آمیز رقیب به هیچ وجه به معنای عدم باور به قدرت دست اندازی به غیب نیست چون همهی طرفها از این باور رزق و روزی می خورند و قدرت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به دست می آورند. کسانی که خود به بازداشت مدعیان ارتباط با عالم غیب می پردازند به قدرت آنها اعتراف می کنند: “وقتی قرآن و مفاتیح را از دسترس او [غفاری] خارج کردند، تأثیر کارهایش کم شده و قدرت سابق را ندارد و از طرف دیگر از وقتی که قدرت ایشان کم شده، نمی تواند سرویس به بعضی ها بدهد و از همین رو پیشگویی ها هم خیلی کم شده است…او [یعقوبی] یک فرزند شهید است که توانمندیهایی دارد و مبانی فکریاش ضد روحانیت، ضد مرجعیت و ضد رهبری است.” (مجتبی ذوالنور، جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ایلنا، 7 تیر 1390)
معجزات سلبی و نشانههای مدام الهی بودن حکومت
حرکات و مدعیات موعودگرایان و جادوگرایان و رسوخ آنها به دستگاههای دولتی برای شریعت گرایان تحریک کننده بوده است. یک مورد آن مدعای شعیب بن صالح بودن احمدی نژاد در فیلم “ظهور نزدیک است” عیان شد. مورد دیگر، ادعای معجزهی سلبی برای احمدی نژاد است. معجزهی ایجابی یا همان معجزه در مفهوم سنتی آن اقدام یا عملی غیر معمول است مثل باز شدن رودخانه بر روی موسی و پیروان وی که یهودیان بدان باور دارند یا شفا بخشیدن عیسی مسیح به بیماران که مسحیان مدعی آن هستند. اما معجزه به معنی “عدم رخداد” از اختراعات حاکمان جمهوری اسلامی است. در این معنی از معجزه اگر اتفاقی رخ نداده باشد مثل نسوختن یا زیر آوار زلزله نماندن بخشی از خانه که در آن قران یا عکس شهیدان بوده است این نیز نوعی معجزه است.
نظر کرده بودن احمدی نژاد
آنچه موجب خشم روحانیون شده ادعای معجزهی سلبی احمدی نژاد توسط رسانههای دولتی و شبه دولتی است: “مردم منطقهء زلزلهزده از ایمان و اعتقاد بسیار بالایی برخوردار بودند به عنوان مثال در بازرسیهای ما یک منزلی مشاهده شد که 3 دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته و یک دیوار که عکس دکتر احمدینژاد بر آن نصب شده بود خود مردم با اعتقاد راسخ و محکم خود اذعان داشتند که رییسجمهور محبوب و دلسوز ما خدمات فراوانی برای مردم بهویژه روستاییان انجام داده و میدهد و اعتقاد آنها بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است.” (اسماعیل نجار، ایسنا، 2 دی، 1389) این نوع جدید معجزه سازی و مقدس سازی کاملاً در رقابت با معجزه سازیها و نظر کردگی روحانیت قرار می گیرد.
قران و عکس شهدا نمی سوزد
البته روحانیون شیعه خود از این نوع معجزات سلبی بسیار ساختهاند و وفاداران به آنها تنها از روی آن مدل نسخه برداری می کنند. رسانههای دولتی و شبه دولتی جمهوری اسلامی مملو است از این گونه معجزه سازیها: “پس از اعلام گزارش یک مورد سرقت به عنف و سپس آتش سوزی در یک منزل مسکونی در خیابان حافظ مشهد و حضور مقامات مسئول در محل حادثه، شاهد معجزهای دیگر از قرآن کریم بودیم. پس از انجام سرقت و آتشسوزی تمام اسباب و لوازم و حتی اشیای آهنی کاملاً سوخته و ذوب شده بود اما یک جلد قرآن مجید به همراه عکس سه شهید که متعلق به همین خانواده بود به طور معجزه آسایی سالم باقی مانده بود. قطعاً این رویداد آیت و نشانههای الهی است و پاسخی قاطع بر حقانیت قرآن مجید و دین مبین اسلام در برابر توهین کنندگان و کسانیکه قرآن کریم را به آتش کشاندند، است.” (معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد، فارس، 21 دی 1389) بنا به نظر گزارشگران این خبرگزاری، قبلاً هم در استان مازندران و گلستان طی حادثه آتش سوزی که کل منزلی سوخته بود قرآن سالم مانده و نسوخته بود.
مدعیات فوق، مثل این که “قران یا عکس شهدا در آتش نمی سوزد”، از جنس مدعیات ابطال ناپذیر و تحقیق ناپذیر با تجربهاند. این که “امام زمان وجود دارد” یا “خدا وجود دارد” یا “رستاخیز رخ خواهد داد” یا “پیامبر به معراج رفت” با تجربه قابل اثبات یا قابل انکار نیستند (از جنس ایمان قلبی و باورند و نه از جنس گزارههای علمی و تجربی) اما این که “قران در آتش نمی سوزد” با یک تجربهی ساده در هر خانهای قابل آزمایش است. بعید است مدعیان این نظر خواهان آن باشند که تک تک کسانی که به سخن فوق باوری ندارند گزارهی فوق را به آزمایش بگذارند.
معجزات روحانیون
همزمان با مبارزه علیه معنویت گراییها و معجزه سازیهای بدیل، روحانیون نيز در ارتباط با عالم غیب ساز خود را می نوازند. در این صحنه هر آنچه مربوط به مقدس سازی روحانیت باشد به روی جلد رسانههای حامی ولایت فقیه (مثل روزنامهی کیهان) انتقال می یابد، حتی اگر ادعای دست نخورده ماندن جسد یک روحانی پس از هفده سال باشد: “پس از مدت 17 سال از درگذشت آن عالم ربانی [محمد کاظم قزوینی] که از سخنرانان و پیرغلامان ابا عبدالله الحسین (ع) بود، در طول این مدت جسد آن مرحوم و نیز کفن وی کاملا سالم مانده و گویا تنها چند ساعت از خاکسپاری وی گذشته است.” (شیعه آنلاین، 21 اردیبهشت 1390) باور به نپوسیدن جسد روحانیون باوری کهنه در میان این قشر است. این داستان در مورد شیخ صدوق، میرزا حسن لاهیجی، و قطب راوندی نیز گفته شده است. باورمندان به این موضوع اعتقاد دارند “تقوا بر تن و جسم انسان به طور فیزیکی اثر میگذارد، پاکی روح و تقوا به جسم انسان خاصیتی میدهد که یکی از اثرات مهم آن نپوسیدن جسم بعد از مرگ است.” (الف، راز سالم ماندن اجساد مومنین در قبر، الف، 24 خرداد 1390)
روایت این گونه داستانها با هدف تشویق افراد به رعایت احکام دین و پیروی از ائمه به قرائت و مشی روحانیت و تقویت روحیهی دنباله روی از این قشر صورت می گیرد: “این مسأله، نتیجهء محاسبهء روزانهء نفس است و جا دارد از این امر عبرت بگیریم و در راه خدا و ائمه اطهار قرار گرفته، تا در دنیا و آخرت جاودانه بمانیم.” (صادق شیرازی، شیعه آنلاین، 21 اردیبهشت 1390) این نوع تبلیغ برای باورمندی در میان پیروان از این جهت موثر است که بسیاری از افراد از طعمه شدن بدن خود برای حشرات واهمه دارند.
اگر بیست سال پس از مرگ ِ چهره های بارز موعودگرایی امروز، مثل معجزهی هزارهی سوم یا حواریون وی، اجسادشان سالم از قبر بیرون آمد نباید چندان تعجب کرد. هیچ کالایی در بازار دین بی رقیب باقی نمی ماند.
جمعه، 4م فروردین 1391
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.