بازگشت به خانه

جمعه 18 فروردين 1391 ـ  6 آوريل 2011

 

وقتی آزادی غیبت دارد

پريسا ساعد

در شرایط خفقان و سرکوب، در فضایی که هر صدایی با ضرب گلوله در گلو خاموش می شود و هر گامی به سمت اعتراض خطرزاست، در محیطی پادگانی که شهروندان، در غیبت نهاد های پشتیبان، همواره تصویر امید باخته و دلنگران خود را در انگارهء یک نامعلوم  در آینهء آینده به تماشا می نشینند، و صدای ناشنیدهء آنها پژواکی است از کابوس مرگ، اعدام، زندان، و شکنجه، چگونه و با چه راهکاری می توان به تقابل با حکومتی تمامت خواه برخاست؟

آیا عجز و درماندگی در روان جمعی جامعه، هموارساز رویکرد به سمت نیروهای بیگانه و مبارزات تلافی جویانه نخواهد شد؟

بسیاری بر این باورند که در چنین فرایندی، خشم قروبلعیده از کسالت زندگی و روان خستگی های مستمر ناشی از پس راندن خواسته ها و نیازهای فردی، خود انگیزه ای است قدرتمند در جهت مبارزات خشونت آمیز متقابل  با حاکمیتی مستبد و سرکوبگر.

در تاریخ مبارزات جوامع سرکوب شده، ما شاهد نمونه های شاخصی از این شیوهء تقابل با حکومت های تماميت خواه و، همچنین، شاهد برونرفت حقیرانهء دیکتاتورهای وقت و جایگزینی آنان با دیکتاتورهای بزرگتر بوده ایم.

در تحولات اخیر مبارزات ضد دیکتاتوری جوامع عرب، مبارزات جنگجویانهء مردم لیبی نمونه ایست که تصویر عریان مبارزات خشونت آمیز علیه دیکتاتور حاکم، معمرقذافی، را تا مرحلهء مرگ او در کارکرد خشونتی خونین به تصویر می کشد. و انگاره های تاریخی سرنوشت محتوم خود شیفتگان قدرت را در پایانی بی امان بار دگر در ذهنیت جمعی تثبیت می نماید.

این فرایند اگرچه هشداری ست جدی به دیکتاتورهایی که مست بر مرکب قدرت و ثروت نشسته اند، اما پیامد  مبارزاتی که با همکاری و مداخلهء قدرت های بزرگ و منافع جو بوقوع پیوسته است همواره ارمغان آور مشکلات و ناکامی های غیرقابل جبران نیز بوده است.

بی تردید خفقان دراز مدت ناشی از حکومت مطلقهء معمر قذافی راه را برای طلب استمداد از امریکا و قدرت های بزرگ خارجی و مداخلهء آنها در برخوردی تلافی جویانه و سرنگون ساز هموار کرد. اما، علیرغم این پیروزی موقت، نيز چالش های پرهزینه، جان خطر کردن ها و جان باختگی های طرفداران و مخالفین حکومت، تحقق  دمکراسی در لیبی نه تنها با خطرهای جدی روبروست، بلکه استراتژی خشونت آمیز جنگجویان دولت انتقالی به فرایند گسست و بی اعتمادی شهروندان نسبت به یکدیگر و ظهور دیکتاتوری های دست نشانده دامن خواهد زد.

در این میان بدیهی است که مشارکت نیروهای بیگانه و منافع جو، گدشته از پرداخت هزینه های سنگین، گسترهء حلقه های خشونت و عدم استقلال و امنیت ملی را نیز به همراه خواهد داشت. چشم پوشی از این مهم که دولت های غربی بدون ازریابی سویه های  دراز مدت منافع اقتصادی - سیاسی هیچگاه گامی برای منافع جوامع سرکوب شده بر نداشته اند، اتکا به نیروهای بیگانه، درگیری وحشیانه شهروندان با یکدیگر، پیامد بیخردی حاکمیتی است سرکوبگر که استدلال، خردورزی، و چشم اندازهای شفاف و دورنگر را در خود جمعی با حربهء سرکوب عقیم می کند، و بسترساز نابسامانی ها و ناکامی های جدی و گاه غیر قابل برگشت می شود.

در فرایندی این چنین، اگر چه فضای خفقان و سرکوب سیر طبیعی شورش و تقابل جامعه را با دیکتاتور وقت و سرنگونی او طی می کند، اما جامعه ای را که خود فاقد ابزارهای مهیا ساز و جهت دهنده در برقراری دمکراسی است با بحران استبدادی دیگر، و سرخوردگی فزونتر مواجه می سازد.

در این میان رویای من و میلیون ها ایرانی آزادیخواه، انحلال رژیم ولایی، برقراری دمکراسی و بارور شدن آزادی در سرزمین استبداد زدهء ایران زمین، با اتکا به همبستگی ملی و ارادهء جمعی در پیدایش آلترناتیوی رهایی بخش است، و نه مداخلهء نظامی و ویرانی کشورم بدست بیگانگان برانداز.

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه