|
جمعه 8 ارديبهشت 1391 ـ 27 آوريل 2011 |
بلوچستان، سرزمین محرومیتها
محسن کاکارش
در سالهای گذشته اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر در شهرهای بلوچنشین ایران بهعنوان یک مشکل اجتماعی حاد در این مناطق شناخته شده است.
رسانههای حکومتی هرسال گزارشهای متعددی از اعدام، صدور احکام حبس و بازداشت شهروندان بلوچ در پیوند با "جرایم مربوط به مواد مخدر" منتشر میکنند. بهطوری که گفته میشود این اخبار مسائل مردم بلوچ را تحتالشعاع قرار داده است، اما کارشناسان مسائل بلوچستان در گفتوگو با زمانه به مشکلات دیگری مانند "محرومیت از حق تحصیل به زبان مادری"، "بیکاری"، "فقر"، "ایدز"، "عدم امکانات رفاهی" و "ممانعت از تحصیل" نیز اشاره میکنند.
به گفته ناصر بلیدهای، کارشناس مسائل بلوچستان، بیکاری در بلوچستان بیشتر از آمارهای رسمی است و این امر باعث شده شمار زیادی از شهروندان بلوچ به کشورهای همسایه بهویژه کشورهای خلیج فارس مهاجرت کنند. یکی از شهروندان بلوچ که هم اکنون در شهر دوحه قطر کار میکند در گفتوگو با زمانه شمار کارگران بلوچ را در این شهر صدها تن تخمین میزند که به گفته وی برخی از آنان در بدترین شرایط مشغول به کار هستند.
رضا حسینبر یکی دیگر از کارشناسان بلوچ به زمانه میگوید: "تبعیض یکی از معضلات اصلی در بلوچستان است که بیکاری شدید را پدید آورده است. در برخی نقاط بلوچستان 80 درصد مردم در زیر خط فقر زندگی میکنند."
امید به زندگی در بلوچستان
آمار امید به زندگی در کشورهای مختلف هر سال از سوی سازمان بهداشت جهانی منتشر میشود. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آخرین گزارش این سازمان، سن امید به زندگی در ایران 72.1 سال است. در حالی که ایران رتبه پایینی در میان کشورهای جهان دارد. برپایه همین گزارش، بالاترین سن امید به زندگی با 82.6 سال مربوط به کشور ژاپن است و بعد از آن هنگ کنگ با 82.3 و سوییس با 82.2 سال میآیند.
امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است و یا به عبارت دیگر هر عضو آن جامعه چند سال میتواند توقع طول عمر داشته باشد.
در طول سالهای گذشته بهندرت این آمار در ایران برای استانها اعلام شده است، امابراساس آماری که وزارت بهداشت در سال 85 منتشر کرد، بیشترین شاخص امید به زندگی به ترتیب در استانهای تهران و اصفهان و پایینترین شاخص در استانهای کردستان و سیستان و بلوچستان محاسبه شده است.
رضا حسینبر، در پیوند با پایین بودن آمار امید به زندگی در بلوچستان میگوید: "علت این امر سیاستهای جمهوری اسلامی برای فقیر نگهداشتن جمعیت بلوچستان است. بلوچستان از نظر شاخص عمر، کمترین شاخص را در ایران دارد و بلوچها بهطور میانگین ده سال کمتر از بقیه زندگی میکنند."
این کارشناس مسائل بلوچستان، علت پایین بودن شاخص امید به زندگی در بلوچستان را "عدم امکانات بهداشتی" عنوان میکند و میافزاید: "بیمارستان بزرگ و تخصصی در شهرها وجود ندارد. وقتی کسی دچار بیماری میشود باید از فاصلههای دور به بیمارستان منتقل شود و دلیل دیگر بالا بودن مخارج بیمارستان است. زمان شاه مخارج بهداشت مجانی بود. الان اگر یک نفر مریض شود باید اول پول بدهد تا بعد بیمارستان او را قبول کند. غالباً بلوچها این امکانات را ندارند و بنابراین زودتر از جاهای دیگر فوت میکنند."
آمارهای مختلف از بیکاری
آمار بیکاری در بلوچستان به شیوهای بوده که حتی به مجلس شورای اسلامی کشیده شده است. نمایندگان شهرهای مختلف در سالهای گذشته همواره بر این نکته تاکید داشتهاند که نرخ بیکاری بیشتر از آن چیزی است که در کشور اعلام میشود.
حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان در دوره هشتم مجلس گفته بود: "نرخ بیکاری در سیستانوبلوچستان حداقل 30 درصد است و آمارهای اعلام شده اشتباه است. بیکاری مشکلات بسیاری را در استان بهوجود آورده است و دولت باید در ایجاد اشتغال در استان مشارکت کند." آن زمان نرخ بیکاری 8.13 درصد برای سال 1388 اعلام شده بود.
از سوی دیگر عبدالعزیز جمشیدزهی، نماینده شهرستان سروان در اواخر سال 1389 گفته بود: "در استان سیستان و بلوچستان آمار بیكاری بسیار فراتر از آن چیزی است كه در كشور اعلام شده است."
عبدالعزیز جمشیدزهی افزوده بود: "در استان سیستان و بلوچستان از نظر صنعت هیچ اقدامی صورت نگرفته است، همچنین در بحث معادن هم اقدامی انجام نشده است و از سوی دیگر با توجه به خشكسالیهای چندساله در بحث كشاورزی هم با مشكل مواجه هستیم."
این در حالی است که در پاییز گذشته نرخ بیکاری در استان سیستان و بلوچستان تک رقمی اعلام شد. به گزارش خبرگزاری فارس، مرکز آمار ایران در گزارش طرح آمارگیری نیروی کار پاییز 1390، نرخ بیکاری تمام استانها را منتشر کرد که در آن گزارش نرخ بیکاری 12 استان تک رقمی و 19 استان دو رقمی عنوان شد. براساس این آمار نرخ بیکاری در استان سیستان و بلوچستان 1.6درصد اعلام شده بود، اما کارشناسان مسائل بلوچستان آمار واقعی بیکار را بیش از 60 درصد میدانند.
ناصر بلیدهای میگوید، "شماری از کارشناسان و افراد مستقل مسئله بیکاری را در بلوچستان بررسی کردند و متوجه شدند که زنهای بیکار در آمارهای رسمی نمیآید و آمار بیکاری در واقع بیشتر از 60 درصد است."
کارگران بلوچ در کشورهای عربی
کارشناسان مسائل بلوچستان میگویند شمار زیادی از شهروندان بلوچ به علت فقر و بیکاری برای مدتهای طولانی برای کار به کشورهای همسایه به ویژه کشورهای عربی میروند.
یکی از کارگران که نخواست نامش ذکر شود، به زمانه گفت: "ما 13 نفر هستیم و در یک شرکت در دوحه که کارفرمای آن یک شیخ است، کار میکنیم. از 18 تا 25 سال سن داریم."
این شهروند بلوچ که اهل نیکشهر است، علت روی آوردن جوانهای بلوچ به کشورهای عربی را بیکاری در شهرهای بلوچستان عنوان کرد. به گفته وی هم اکنون صدها شهروند بلوچ در شهر دوحه مشغول به کار هستند و برخی از آنان در بدترین شرایط بهسر میبرند.
این شهروند در ادامه گفت: "به علت مشکلات مالی نتوانستم ادامه تحصیل بدهم، اما برخی از دوستان فوق دیپلم و لیسانس دارند و اینجا مشغول کارگری هستند."
او همچنین گفت: "همیشه باید پیش شیخ باشیم از ساعت پنج صبح تا 12 شب یا دو صبح کار میکنیم. البته من راننده هستم و در هرماه 800 هزار تا یک میلیون تومان حقوق میگیرم. برخی از بلوچها وضعیت بدی دارند و مکانی برای خواب ندارند و کارفرماها نیز شام و نهار به آنان نمیدهند. هر دوسال دوماه به ما اجازه مرخصی داده میشود."
ناصر بلیدهای در پیوند با این دسته از شهروندان میگوید: "بیکاری موجب شده است تعداد زیادی از شهروندان به کشورهای همسایه بروند. این بدان معناست که نانآور خانواده برای یک، دو یا سه سال کار میکند و بر میگردد. وضعیت این خانوادهها بهتر از افرادی است که کسی را در خارج از کشور ندارند. البته این مشکلات اجتماعی خودش را دارد و این عواقبی برای خانوادهها در خواهد داشت، زیرا یکی از تربیتکنندگان کودکان و نانآوران خانواده در خانه نیست."
کودکان بلوچ؛ بیشترین آمار مبتلایان به ایدز
براساس گزارشهای منتشر شده در خبرگزاری جمهوری اسلامی از ابتدای سال جدید دست کم 20 تن از شهروندان در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان به اتهام خرید و فروش مواد مخدر بازداشت شدهاند.
ناصر بلیدهای بر این باور است که وضعیت جغرافیایی و همسایگی با کشورهای افغانستان و پاکستان عاملی شده است تا بلوچستان به گذرگاهی برای انتقال بخشی از مواد مخدر تبدیل شود. او میگوید: "وقتی مسائل بلوچستان مطرح میشود، مواد مخدر تداعی میشود. دلیلش این است که رژیم میخواهد مسائل بلوچستان با مواد مخدر مطرح بشود. در بلوچستان خواستهها بیشتر سیاسی و ملی است و رژیم برای خراب کردن آنها مسئله مواد مخدر را مطرح میکند. از صددرصد مواد مخدر شاید کمتر از ده درصد درصد از مناطق بلوچستان عبور میکند ولی در در مقایسه با دیگر استانهای هممرز با افغانستان 70 ـ 60 درصد با مواد مخدر اسمش برده میشود. دلیلش هم مسئله ملی در بلوچستان است. رژیم میخواهد مسئله بلوچستان در این موضوع بیشتر مطرح بشود تا خواستههای اصلی مردم."
ناصر بلیدهای برای روشنتر شدن این موضوع به مثالی اشاره میکند: "رژیم در استان خراسان جنوبی اگر کسی را دستگیر کند، نمیگوید یک خراسانی قاچاق فروش دستگیر شد، ولی در رسانهها و گفته مسئولان ایران تاکید میشود: یک بلوچ قاچاق فروش دستگیر شد. به این ترتیب اسم بلوچ را با قاچاق میآورند که باعث حادتر شدن مسئله میشود و یک بعد اجتماعی و سیاسی پیدا میکند و رژیم در گفتمانش از آن استفاده میکند."
این کارشناس مسائل بلوچستان نیروهای دولتی را از فروشندگان اصلی مواد مخدر در بلوچستان میداند و میافزاید: "95 درصد مسئله مواد مخدر در کنترل نیروهای خود رژیم است. یعنی شکی نیست سپاه پاسداران، اطلاعات و بخشاً کسانی که در مقامات بالای دولتی هستند، قاچاقفروشان اصلی محسوب میشوند."
همزمان با معضل اعتیاد، بیماری ایدز یکی دیگر از مسائلی است که در بلوچستان قابل توجه است. پیشتر محمد مهدی طباطبایی، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفته بود: "میزان ابتلا به ایدز در میان زنان استان دوبرابر میانگین کشوری است و این نسبت در میان کودکان نیز سه برابر از میانگین کشوری بیشتر است."
وی دلیل اصلی این امر را شرایط فرهنگی و ترددهای غیر قانونی به کشورهای همسایه و چندهمسری افراد مبتلا عنوان کرده بود.
تبعیض و دانشجویان بلوچ
کارشناسان مسائل بلوچستان تبعیض را عامل اصلی مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بلوچستان میدانند. رضا حسینبر میگوید: "تبعیض باعث میشود که بلوچها در ادارهها استخدام نشوند و در دانشگاهها آنان را نپذیرند. به شهروندان بلوچ در کار آزاد هم امکانات و اجازه خرید و فروش داده نمیشود و مردم مستاصل ماندهاند. این تبعیض تقریباً در همه جنبههای زندگی زندگی نفوذ کرده است و در هیچ موردی نیست مردم بتوانند بهطور مساوی از حقوقی که دیگران دارند، برخوردار شوند."
این کارشناس مسائل بلوچستان به عدم پذیرش دانشجویان بلوچ در دانشگاههای بلوچستان اشاره میکند و به گفته وی هم اکنون دانشجویان بلوچ در مناطق خودشان در اقلیت قرار دارند.
او میافزاید: "براساس آمارهایی که ما توانستهایم جمعآوری کنیم، حدود 70 هزار دانشجو در دانشگاههای مختلف بلوچستان وجود دارد و از این 70 هزار دانشجو، دوهزار دانشجو از بلوچستان هستند. دانشگاههای بلوچستان برای این ساخته شده بودند که دانشجویان بلوچ را اولویت قرار بدهند و دانشجویان بلوچ به آنجا بروند. الان دانشجویان بلوچ آنچنان در اقلیتی هستند که به حساب نمیآیند، یعنی در حدود کمتر از چهاردرصد دانشجویانی که به دانشگاههای بلوچستان میروند، بلوچ هستند."
این کارشناس مسائل بلوچستان همچنین میگوید: "در زمینه کارهای دانشگاهی هم همینطور است. از حدود بیش 600 نفر کادر دانشگاه و استاد دانشگاه در رشتههای مختلف در بلوچستان تنها حدود 30 نفر بلوچ هستند. ده نفر آنان دارای مدرک دکتری هستند و ده نفر دیگر فوق لیسانس دارند. ده نفر دیگر هم به صورت قراردادی کار میکنند. این سی نفر به خرج خودشان درس خواندهاند. در حالیکه بقیه استادها با خرج و بورس جمهوری اسلامی برای تحصیل به کشورهای دیگر رفتهاند. سازمان ملل یک تحقیق کرد و در این تحقیق معلوم شد که بچههای بلوچ بالاترین ضریب هوشی را در ایران دارند. بچههایی که بیشترین ضریب هوشی را در ایران دارند محرومترین دانشآموزان و دانشجویان ایران هستند."
ناصر بلیدهای نیز به محرومیت از حق تحصیل به زبان مادری اشاره میکند و میگوید: "بخشی از مشکلات، آموزش به زبان مادری است که در این مناطق وجود ندارد. امکان تحصیل را از ما میگیرند وزیر آموزش و پرورش در نوامبر 2010 گفت که 70 درصد دانشآموزان ایران زبان مادریشان فارسی نیست و در برخی از مناطق بلوچستان شاید 100 درصد باشد."
http://www.radiozamaneh.com/society/humanrights/2012/04/15/13230
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.