|
دوشنبه 18 ارديبهشت 1391 ـ 7 ماه مه 2011 |
دین داران را چه شد؟
بهمن زاهدی
قم بزرگترین مصرف کننده مشروبات الکی، مواد مخدر و مرکز رواج فحشا در ایران است. تقلید آیتاللههای جمهوری اسلامی از کشیشهای قرون وسطای اروپا بدان شدت شده که اگر در اروپا در کنار هر کلیسای فاحشه خانهای وجود داشته (در اکثر شهرهای اروپا همچنان مشاهده میشود، مانند شهر کُلن در آلمان و یا آمستردام در هلند) در ایران هر مسجدی خود فاحشه خانهای شده.
مشکل اساسی دولت و مردم در این بوده و هست که با دولتی شدن درآمد نفت، دولت از مالیات گرفتن از مردم بی نیاز شد و این امر باعث آغاز جدائی مردم از دولت شده بود. امروز دینداران یا آیتاللهها با دسترسی به درآمد نفت بینیاز از خمس، ذکات و خیریههای مردمی شدهاند. فساد دولتی به همراه فساد دین ایران را به خفقان ولایت فقیه رسانده است. نه دولت به مردم نیاز دارد و نه آیتاللهها نیازمند کمک مردم برای ترویج فرقه مذهبی خود هستند. دولت و مذهب شیعه درآمد ملی و نفت را بین خود تقسیم میکنند و مردم را بازیچه خود میشمارند.
در طی هفت سال حکومت احمدینژاد درآمد نفتی ایران به هشصد میلیارد دلار رسیده، در حالی که کل ارزش صادرات نفت ایران در دوره محمد رضا پهلوی در طی دوره ۱۹٦۰ تا ١۹۷۸ تنها ۱۳۵ میلیارد دلار بوده (1). با استناد به این آمار میتوان درک کرد که درآمد نفتی ایران چگونه مابین دینداران و آیتاللههای تنپرور تقسیم شده است. نباید فراموش کنیم که طلاب در قم در کنار تحصیل رایگان، شهریه هم میگیرند. آقازاده مجتبی خامنهای به طرفدارنش ماهانه حقوق خوبی پرداخت میکند.
با در نظر گرفتن اینکه اگر جمهوریاسلامی در زمان احمدینژاد برای مقابله با اپوزیسیون بخواهد فقط یک درصد از درآمد نفتی شش سال گذشته را به مصرف برساند، بودجهء مقابله با اپوزیسیون به هشت میلیارد دلار طی شش سال گذشته خواهد رسید.
باز هم نباید فراموش کنیم چگونه اپوزیسیون برانداز یا سرنگونی طلب جمهوری اسلامی کمکم به اصلاح طلب جمهوریاسلامی تبدیل میشوند و انتخابات آزاد را در جمهوری اسلامی عملی انجام پذیر مینامند و در رسانههای فارسی زبان کشورهای اروپایی و امریکا به طرفداری از خمینی و دوران طلایی او سخنرانی میکنند.
در اروپائی که درهای خود را بروی هر پناهندهای بسته است و فقط افرادی میتوانند در اروپا سکونت گزینند که دارای وضعیت مالی مناسبی باشند، چگونه اصلاح طلبان جمهوری اسلامی در سرتاسر اين قاره در سفر و سخنرانی هستند؟ این هزینهها از کجا پرداخت میشود؟ آیا عقل سلیمی در اروپا از حراج منافعملی ایران برای ماندگار شدن چند آیتالله تنپرور چشم میپوشد؟ در شش سال گذشته آن هشصد میلیارد دلار چگونه خرج شده است که دولت احمدینژاد ذخیرهء ارزی کشور را معادل با صفر میداند؟
در کشوری که تمامی صنایع آن در اویل انقلاب دولتی شد، بانکها، بیمهها، سندیکاهای کارگری، اتحادیههای کارفرمایان، رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری آن در دست دولت است و حتا باشگاههای ورزشی و تیم ملی فوتبال بر طبق خواست دولت در میدان بازی برنده یا بازنده میشود، چگونه میتوان اصلاحاتی بوجود آورد؟ تمامی چرخش پول در کشور، چه بصورت رسمی (داد و ستد) و چه بصورت غیر رسمی ( مواد مخدر و فاحشهخانهها و قاچاق نیازمندهای مردم) دولتی هستند، نباید به این اندیشه افتاد که این سیستم که از پایه در منجلاب مافیای مذهبی ساخته شده است و هیچگونه اصلاح را به خود نخواهد پذیرفت، قابل ترمیم نیست؟
قیمت هر کسی به ارزشهای فردی آن شخص ارتباط دارد. کسانی که برای خود ارزشی قائل نیستند خود را مجانی هم به اصلاح طلبان میفروشند تا از تاراج ملی ایران سهمی ببرند. ولی افرادی که قدرت سیاسی را برای بهبود وضع مردم میخواهند در مقابل دلارهای نفتی خواهند ایستاد.
مهمترین عاملی که باید اپوزیسیون سرنگونی طلب از آن استفاده کند همان قطع شدن رابطه دینداران با مردم میباشد که اپوزیسیون از آن میتواند بهترین استفادهها را بکند. اگر جمهوریاسلامی حمایت مردم را در اختیار خود داشت معاملهگران خود را برای خرید اپوزیسیون به اروپا و امریکا نمیفرستاد. ضعف جمهوریاسلامی در همین است که امروز ثروت ایران را در دست دارد ولی مردم را از دست داده است.
1. http://www.hadizamani.com/Maghalat/B6-6.htm
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.