|
چهارشنبه 3 خرداد 1391 ـ 23 ماه مه 2011 |
شاهين نجفي يك ترانه سروده؛ همين!..
كريم قصيم
دوستي فيسبوكي، زير يادداشت من دربارهء ماجراي «فتوا »، كلمه اي تأييد آميز نوشته بود و بعد چند سطر به شاهين نجفي و ترانه اش نيش زده بود... كه ”توهين به مقدسات و كذا..». من چند روز اين صفحه را باز نكرده بودم، پوزش مي خواهم پاسخم دير شد. حالا كه يادداشت «منطقي» ايشان را ديدم، خودم را موظف مي دانم، برحسب عقايدم، نكات زير را به صورت فشرده و چكيده هم كه شده، در اين باب يادآوري كنم. نه براي ايشان، بلكه به طور كلي براي روشن شدن عقيدهء خودم براي همهء خوانندگان. البته اگر كساني معترض اند و بحث تفصيلي داشتند، لازم دمی بينم در بحث شركت مي كنم.
حالا نكات جدا جدا اشاره شده را يك جا مي آورم كه دستكم ايستار شخصي ام روشن باشد:
1- دفاع از آزادي بيان و حقوق ديگران، (و به ويژه مورد حمله متعصّبان فاشيسم مذهبي و غيرمذهبي واقع شدگان) شاخص و معيار طرفداري از آزادي بيان و حقوق بشر به طور كلي است،
2 - كم و كيف رابطهء فكري، ادبي و هنري افراد و گروه ها با اين و آن پيامبر و امام و «مقدسات» ديني و ايدئولوژيك به طور كلي، مربوط به خودشان است، جزء حقوق فردي و به طوركلي جزيي از اصل آزادي دين و مذهب، يا بي ديني و لامذهبي است،
3 - اين كه چه كاري را توهين حساب كنيم و چه رفتاري را اهانت به مذهب و مقدسات ديني، اين البته امري است مربوط به پذيرفتن ميزان هاي مدرن و مدرنيته، مربوط به فرهنگ و آداب مورد توجه و احترام خود ما. وگرنه خلط مبحث مي شود و هركس دنبال عقب ماندگی هاي خود در مي ماند. مثال: نزد جمعيت انبوه هندوآن (يك ميليارد يا بيشتر...) گاو موجود مقدسي است، (ضمنا نزد ايرانيان باستان هم نوعي تقدس داشت)، گاو را طبق اصول يا فروع دين هندوآن نبايد آزار داد، چه رسد به كشتن و خوردن گوشت آن. اما ميلياردها انسان غير هندو (از جمله ما ايرانيان) گاو را مي كشند، گوشتش را مي خورند و هيچ از اين توهين بزرگ به مذهب هندوآن باك شان هم نيست! خيلي اهميّت دارد كه آن صدها ميليون هندو يقهء گاو كشان و گوشت گاو خوران را نمي گيرند، ما هم به روي خودمان نمي آوريم. بنابراين بهتر است كمي بيشتر تأمل داشته باشيم، در امور مربوط به دين و مذهب / يا لامذهبي و نيز آداب و... به تساهل و مداراي حداكثر توصيه كنيم و زود توي چاله «توهين به مقدسات» نيفتيم. وگرنه مشابه گاوكشي و گوشت خوري و... صدها مثال ديگر هم از فضائل خودمان مي توان آورد.
4- من كه اصلاً مذهبي نيستم، لامذهبم و لاييك، اما جانب انصاف را نگه مي دارم و از آزار و اذيت ديگر انديشان حتي المقدور پرهيز دارم و به آداب معتقدان به مذاهب و اديان با فاصله و احترام رفتار مي كنم (البته تا جايي كه آنها حقوق بشر اين جانب و ديگر انسان ها را نيز مراعات كنند).
لذا در مورد كار طنز يا رپ طنزآلود شاهين نجفي نيز بايد منصفانه نظر دهم و اين حرف من است: تا آن جا كه از شعر و كار آقاي شاهين نجفي- كه ايشان را نه ديده و نه مي شناسم- آگاه شده ام، هيچگونه توهين و اسائهء ادبي در ترانهء رپ ايشان نيافته ام، بلكه ساده و انساني با امام شيعه چندم(؟) سخن مي گويد و از خميني و بقايايش و اعمال آنها شكوه مي كند، ملوديك با ريتم رپ خودش. به همين سادگي.
5- فراموش نكنيم كه ما در قرن بيستم و اكنون در قرن بيست و يكم جريانات رسمي كليسايي داشته ايم و داريم كه تلاش كرده و مي كنند با موزيك رپ و ديگر شاخه هاي موزيك جوان پسند مدرن و پست مدرن، با انواع و اقسام طنز و شوخي و حتي هزل، هوشمندانه توده جوان ممالك خود را به كليسا دعوت كنند، در سالن هاي كليسايي كنسرت رپ برگزار كنند و با تودهء جوانان و موزيك و ترانه هاي مورد علاقه و درخواست آنها همراهي و همدلي نشان دهند. حالا ماموت هاي وحشي و درعين حال صاحب قدرت حاكم بر ميهن سوخته و دلسوخته خودمان - در بحران و ورشكستگي- خيلي زور مي زنند يك جريان متعصّب و وحشي به راه اندازند، آن هم در وضعيّت حضيض، مانند دوران شكست در جنگ و ويراني 8 سالهء دههء نخست (همان دهه طلايي معروف امام) كه آن موج وحشيگري فتواي قتل سلمان رشدي را خميني راه انداخت. ما، همهء ما ايرانيان آزاده، از معتقدان به مذاهب الهي، تا لامذهبان و دهريون و... همه بايد بهوش باشيم و بلافاصله اين تمهيد كهنه و نخ نماي پيرآخوندهاي وحشي و قدرتمدار و ميلياردر را افشاء كنيم، اين ديگر اما و اگر و 50 در صدي موضع گرفتن ندارد.
6- آخوندهاي قدرتمدار، معمولاً در اين جور مواقع يقهء صاحبان قدرت و نفوذ و امكانات گستردهء شركت هاي بزرگ را نمي گيرند، مانند ديگر جبّاران ضعيف كش هستند؛ آن زمان يقه يك تك نويسنده هندي - پاكستاني را گرفتند و حالا يقهء يك تك هموطن جوان مقيم كلن ما را. اين جنبهء ماجرا هم مي بايد همه را حساس كند و اعتراض برانگيزد. دفاع از حق آزادي بيان هنري يك نفر در مقابل يك رژيم تروريستي كه ماموت هاي وحشي ميلياردر و صاحب قدرت اش را، با خيل وحوش آماده به قتل، به جان يك جوان با گيتارش و صدا و ترانه اش انداخته، به نظر من بديهي است، به همين سادگي كه عرض مي كنم. اما اصل قضيه را در آخر مي نويسم:. .
نابود باد نظامي كه بودش بر مرگ و نيستي آدميان و هنر و موسيقي و آزادي و طبيعت و هرچه زندگي ست سوار شده، از تخريب و كشتن و شكنجه و اعدام... تغذيه مي كند. نابود باد نظام ولايت مطلقه فقيه.
اين است چكيدهء اصول و ميزان هاي اين جانب در باب گرفتاري كنوني شاهين نجفي، ترانه اش و اين فتواي قتل اش..
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.