|
دوشنبه 2 مرداد 1391 ـ 23 ماه ژوئيه 2012 |
در باره اتحادها، کنگره و شورای ملی و کنفرانس بروکسل
گفتگو با بهروز خلیق
مسئول هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
پرسش: استراتژهای مختلفی در عرصهء اتحادها در بین نیروهای اپوزیسیون مطرح است. سازمان شما چه استراتژی را در امر اتحادها پی می گیرد؟
پاسخ: سازمان ما دو دهه است که بر استراتژی «اتحاد نیروهای جمهوریخواه سکولار و دمکرات» پای می فشرد و در جهت شکل دهی آن می کوشد. از نگاه سازمان تلاش برای نزدیکی نیروهای جمهوری خواه دموکرات و سکولار، اتحاد وسیع این نیروها در مرکز ثقل استراتژی اتحادهای سیاسی قرار دارد. استراتژی اتحادهای سازمان وجه دیگری هم دارد که در سند سیاسی کنگرهء دوازدهم بر آن تاکید شده است: “در جنبش اعتراضی نیروهای گوناگون با گرایشهای مختلف فکری ـ سیاسی حضور دارند. نیروهای جمهوری خواه سکولار و دمکرات، دین باوران جمهوری خواه سکولار و نیروهای متدین اصلاح طلب، در همکاری با هم قادر خواهند شد که در تداوم و گسترش جنبش، نقش موثرتری ایفا کنند از اینرو هماهنگی و همکاری بین آنها برای جنبش اعتراضی و گذر از استبداد به دمکراسی در کشور ما از اهمیت زیادی برخوردار است. جنبش اعتراضی فضای مساعدی را برای نزدیکی و همکاری بین این نیروها فراهم آورده است.” بنابراین، دو راستا در استراتژی اتحادهای سازمان وجود دارد. همکاری و اتحاد نیروی جمهوریخواه دمکرات سکولار و نزدیکی و همکاری با دین باوران جمهوری خواه سکولار.
پرسش: آیا سازمان با تمام نیروهای اپوزیسیون آمادهء همکاری و اتحاد است و یا اینکه مرزهای معینی برای سازمان در امر اتحادها مطرح است؟
پاسخ: سازمان ما در امر اتحادها نسبت هر جریان سیاسی مرزهای معین دارد. از جمله با نیرو و گرایشی که برای انجام تحولات سیاسی در کشور بر دخالت کشورهای خارجی تکیه دارد. سازمان مخالف حملهء نظامی و تحریم اقتصادی ایران است و دخالت دولت های خارجی در تحولات سیاسی کشور و گذر از دیکتاتوری به دمکراسی را زیان بار می داند و با این نیرو و گرایش مرز روشن دارد. سازمان منتقد این نیرو و گرایش و مخالف همکاری و اتحاد با آن است. سازمان ما با مدافعین رژیم ولایت و سلطنت مرز دارد و با آن ها وارد همکاری و اتحاد نمی شود.
پرسش: تشکیل کنگره و یا شورای ملی ایران در بین نیروهائی مطرح است. نظر سازمان در مورد آن چیست؟
پاسخ: سال ها است که برخی فعالین سیاسی بر تشکیل کنگرهء ملی ایران و یا شورای ملی ایران به عنوان ارگان گردآورنده نیروهای اپوزیسیون پای می فشارند. دسته ای از آن ها چند بار هم برای تشکیل آن خیز برداشته اند. اما همواره ناکام مانده اند. به دلایل متعدد در شرایط کنونی زمینه برای تشکیل کنگره ملی و شورای ملی وجود ندارد و اقدامات در این زمینه به ثمر نخواهد رسید و بیش از آنکه به نزدیکی نیروهای اپوزیسیون کمک کند، به دوری آن ها از یکدیگر منجر خواهد شد. یکی از دلایل عدم شکل گیری کنگره و یا شورای ملی، وجود استراتژی های سیاسی مختلف است. طبعاً استراتژی سیاسی که برای انجام تحولات سیاسی در کشور بر دخالت کشورهای خارجی تکیه دارد با استراتژی که در اساس بر جامعهء مدنی و جنبش های اجتماعی متکی است نمی توانند با هم وارد همکاری و اتحاد پایدار شوند.
سیاست سازمان در شرایط کنونی تشکیل کنگره و یا شورای ملی نیست و این نوع پروژه را پی نمی گیرد و با آن همراه نیست. در حال حاضر امکان همکاری و اتحاد بین برخی نیروها به جهت نزدیکی و اشتراک در برنامه ، استراتژی سیاسی و اعتمادهای شکل گرفته وجود دارد. با توجه به این امر، سازمان سیاست تشکیل بلوک های اتحاد را در حال حاضر امکان پذیر می داند. طبعاً در این بلوک ها، برخی جریان ها مشترک خواهند بود. این جریان ها می توانند به عنوان حلقه و پیوند دهنده بلوک ها عمل کنند. یعنی بلوک های اتحاد که با حلقه هائی به هم پیوند می خورند.
پرسش: چندی قیل کنفرانس بروکسل برگزار شد. آیا از سازمان شما برای شرکت در کنفرانس دعوت به عمل آمده بود؟
پاسخ: در این نوبت، تدارک کنندگان کنفرانس، مسئلهء اتحاد و هماهنگی نیروهای اپوزیسیون را در دستور کار خود قرار داده و از تعدادی از سازمان های سیاسی هم دعوت کرده بودند. تا جائی که من اطلاع دارم سازمان های سراسری نماینده ای به کنفرانس اعزام نکردند.
از سازمان ما به طور رسمی در طی نامه ای برای مشارکت در کنفرانس بروکسل دعوت شده بود. همینطور از من. ما موضوع دعوت را در هیئت سیاسی ـ اجرائی مورد بحث و بررسی قرار دهیم. هیئت سیاسی ـ اجرائی دعوت را نپذیرفت و برای مشارکت در کنفرانس نماینده نفرستاد. لذا سازمان در این کنفرانس نماینده نداشت. از جانب دبیرخانه شورای مرکزی پاسخ نامهء مبنی بر عدم شرکت سازمان در کنفرانس داده شد. پاسخ من هم نسبت به دعوت، منفی بود که به اطلاع دعوت کنندگان رسید.
پرسش: چه مسائلی در رابطه با کنفرانس بروکسل برای شما مطرح بود؟
پاسخ: تشکیل چنین کنفرانس هائی سابقه دارد و رویداد تازه ای نیست. کنفرانس های قبلی به اهداف خود دست نیافتند. هدف این پروژه هم، که تدارک کنندگان آن می خواهند برای آن چند کنفرانس برگزار کنند، روشن نیست. از ابتدا دست اندرکاران این پروژه مشخص نکردند که با برگزاری چندین کنفرانس چه هدفی را پی می گیرند. اما گرایش هائی در بین تدارک کنندگان و شرکت کنندگان وجود دارد که هدف معینی را تعقیب می کنند.
گرایشی می خواهد از این پروژه «کنگره ملی» یا «شورای ملی ایران» را بیرون بیآورد، که توهمی بیش نیست. اکثریت نیروی اپوزیسیون با این پروژه همراه نیست. در شرایط کنونی تشکیل کنگره ملی، پروژه ای غیرعملی و غیرمقدور است.
گرایش دیگری وجود دارد که می خواهد از این گردهمائی ها، تشکل بسازد. طبعاً گذاشتن عنوان “اتحاد برای دمکراسی” و مشارکت سازمان های سیاسی در حرکتی که می خواهد تشکل خودش را بسازد، قابل توجیه نیست. اما بعید به نظر می رسد که از جمع ناهمگون، تشکل سیاسی ساخته شود. این کار یکبار در سال های پیش تجربه شد (همبستگی) و تلاش دست اندر کاران آن به نتیجه نرسید و شکست خورد. با این وجود اگر آنها موفق به ایجاد تشکل سیاسی شوند، مورد استقبال نیروهای سیاسی قرار خواهد گرفت و به عنوان جریان سیاسی با آن برخورد خواهد شد.
گرایش دیگری وجود دارد که هدف از تشکیل کنفرانس را فراهم آوردن فضای تعامل بین نیروهای سیاسی قلمداد می کند. طبعاً این تلاش مثبت است. اما روی آن ها اجماع در بین تدارک کنندگان و شرکت کنندگان وجود ندارد و اقدامات تدارک کنندگان هم چنین هدفی را نشان نمی دهد.
موضوع دیگر به حضور کسانی نظیر امائول اتولانگی در کنفرانس بر می گردد. متأسفانه تدارک کنندگان کنفرانس شفاف عمل نمی کنند. در دعوت نامه ای که برای سازمان ما و من ارسال شده بود، از حضور چنین افرادی در کنفرانس سخنی به میان نیآمده بود. منطقی آن بود که حضور این افراد از ابتدا و با معرفی به اطلاع دعوت شدگان می رسید تا آنها با آگاهی بر حضور چنین عناصری به مشارکت و یا عدم مشارکت در کنفرانس تصمیم بگیرند نه اینکه در جلسه با آن روبرو شوند و در مقابل کار انجام شده قرار گیرند.
پرسش: نظر شما نسبت به مشارکت تنی چند از شهروندان کشورهای دیگر در این کنفرانس چیست؟
پاسخ: شرکت کسانی مثل هاوارد بارل، از اعضای سابق کنگرهء ملی آفریقا، برای انتقال تجربه کار مفید و خوبی است. علاوه بر او در این کنفرانس مارک فیتس پاتریک، دیپلمات سابق وزارت خارجه آمریکا و کارشناس آژانس بینالمللی انرژی هستهای، و امانوئل اتو لانگی در پانل “بررسی مساله هستهای ایران” شرکت داشتند. شرکت اتولانگی و سخنان او بدرستی مورد پرسش سایت “اخبار روز” قرار گرفت. در گزارش های منتشره، اتولانگی معرفی نشده بود و توضیحات بعدی گردانندگان کنفرانس، در معرفی و توضیح دعوت از او، کافی و قانع کننده نبود. امانوئل اتولانگی گرچه مقیم بروکسل است ولی دست در دست نئوکان های امریکا دارد و جزو جنگ طلبان و “عقاب” ها به حساب می آید. او تحصیل کرده بلونیای ایتالیا است و دکترای خود را از دانشگاه عبری اورشلیم اخذ کرده است. اوتولانگی قبلاً ریاست مؤسسه ترانس آتلانتیک در بروکسل را عهده دار بود و از ماه مارس 2010 همکار ارشد ” بنیاد دفاع از دمکراسی” است. این بنیاد در واشنگتن است و یکی از موسسات وابسته به محافل تندرو امریکا است. مایکل لدین (مشاور امنیتی سابق دولت آمریکا، دست اندر کار ماجرای ایران ـ کنترا در زمان ریگان، تحلیلگر ارشد موسسه انترپرایز امریکا) ، کلیفورد دی. می (رئیس بنیاد و ریاست دپارتمان سیاسی “کمیته خطر جاری” و عضو “شورای روابط خارجی” امریکا)، ریچارد پرل (از عناصر اصلی نئوکان ها)، جیمز وولسی (رئیس سابق سیا)، رابرت مک فارلین (مشاور امنیت ملی امریکا در زمان ریگان و دست اندر کار ماجرای ایران ـ کنترا) جزو گردانندگان این بنیاد هستند.
دعوت از اتولانگی بدرستی سئوالاتی را برانگیخته است. توضیحات تدارک کنندگان کنفرانس به جای روشن کردن موضوع، بر ابهامات افزوده است. برخلاف توضیحات داده شده، طبعاً مسئله اطلاع از مواضع “عقابان” امریکا و اروپا در میان نبوده است. فعالین سیاسی ایران به خوبی از مواضع جنگ طلبانه آن ها آگاه هستند و تدارک کنندگان هم اینقدر افراد بی تجربه ای نیستند که صرفاً به خاطر اطلاع از مواضع “عقابان”، هزینهء حضور او را تقبل کنند.
اتو لانگی به کنفرانسی دعوت شده است که عنوان “اتحاد برای دمکراسی” را دارد و مسئلهء اتحاد نیروهای اپوزیسیون در کانون بحث ها قرار داشته و برخی سخنرانان از تشکیل آلترناتیو سخن گفتند. خودداری تدارک کنندگان کنفرانس از بیان علت دعوت اتولانگی، این برداشت را تقویت می کند که برنامه های دیگری در میان بوده است. از جمله سیگنال دادن و جلب نظر جریان ها و محافل تندرو نظیر نئوکان ها. خطر این جا است که به قول سایت “اخبار روز”: «و مباد روزی که این رسم این کنفرانس باب شود و”عقابان” آمریکایی بشوند جزء ثابتی از کنفرانس های ایرانی!»
ما به تجربهء منفی پیوند محافل افراطی امریکا با سازمان مجاهدین خلق آگاهیم. امید است که این تجربهء منفی توسط تدارک کنندگان کنفرانس بروکسل تکرار نشود، شرکت کنندگان نسبت به این نوع اقدامات با حساسیت برخورد کنند و پای “عقابان” را به کنفرانس هائی که امر اتحاد نیروهای سیاسی را دنبال می کنند، نکشانند. و اگر تدارک کنندگان کنفرانس در این امر مصرند، از قبل و به طور روشن اعلام کنند تا سمت گیری این پروژه برای شرکت کنندگان و فعالین سیاسی روشن باشد.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.