|
دوشنبه 30 مرداد 1391 ـ 20 ماه اگوست 2011 |
«تحسس» و انتظار زلزله آخرالزمان
حسین باستانی
یک روز پیش از زلزله اخیر آذربایجان، خطیب جمعه تهران طی سخنانی در زمینهء نزدیک بودن زمان ظهور امام دوازدهم شیعیان، اشاره ای معنادار به یکی از برداشت های جنجالی از مفهوم "آخرالزمان" داشت. کاظم صدیقی، با تاکید بر افزایش مشکلات بشر در سرتاسر جهان، این وضعیت را "مقدمهء حضور امام عصر" دانست و گفت: "بوی پیراهن یوسف به مشام میرسد".
اشاره به استشمام "بوی پیراهن یوسف" در آستانهء حضور امام دوازدهم شیعیان، یادآور مفهومی به نام "تحسس" (به معنای جستجوی وجود چیزی از طریق حواس) است. معتقدان به این مفهوم باور دارند که در زمان حاضر، شیعیان دیگر نه در دوره انتظار، که در دوره تحسس به سر می برند؛ یعنی زمانی که "خواص" می توانند حضور امام دوازدهم را حس کنند.
این کلمه، در آیه ای از سورهء یوسف به کار رفته که حکایت دارد یعقوب (پدر یوسف)، بعد از سال ها دوری از یوسف، در آستانهء بازگشت فرزند از "تحسس" او سخن گفته است.
تحول مفهوم انتظار در دوره احمدی نژاد
در دورهء آقای احمدی نژاد، بودجه های دولتی بی سابقه ای به پروژه های مرتبط با مفهوم آخر الزمان و زمینه ساز "ظهور" اختصاص یافت و خود رئیس جمهور، بارها از نزدیک بودن زمان ظهور امام دوازدهم سخن گفت.
رئیس دولت در فروردین 1387، در جریان سخنرانی خبرسازی در مشهد، قسم خورد که "دست امام زمان" را در همهء امور میبیند و گفت هدف او فراهم کردن زمینه برای ظهور است.
مقام ها و نهادهای ارشد حکومت ایران، در طول دوره اول و اوایل دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، حامی یا نظاره گر خاموش مواضع او و همکاران اش در مورد دورهء آخر الزمان بودند.
با وجود این، از اوایل سال 1390، به دو دلیل مشخص ورق به ضرر تیم محمود احمدی نژاد و مواضع آخر الزمانی آنها برگشت. این دو دلیل ِ تقریباً همزمان، عبارت بودند از نافرمانی سرسختانهء رئیس جمهور از رهبر بر سر مدیریت وزارت اطلاعات، و توزیع گستردهء فیلم "ظهور بسیار نزدیک است" در ایران.
فیلم، تأکید داشت که زمان غیبت امام دوازدهم شیعیان رو به پایان است و آیت الله علی خامنهای و محمود احمدی نژاد نیز دو تن از یاران این امام هستند. ادعای فوق، رابطهء طولی میان رهبر و رئیس جمهور (اینکه یکی "ولی" دیگری است) را به رابطه ای عرضی (اینکه هر دوی آنها، یاران امام زمان هستند) تغییر می داد و این "جسارت"، زنگ خطر را برای حامیان سرسخت رهبر ایران به صدا در آورد.
همزمانی این تحول با متهم شدن محمود احمدی نژاد به نافرمانی از ولی فقیه بر سر وزارت اطلاعات، به این تصور در میان حامیان آیت الله خامنهای دامن زد که رئیس دولت و یاران اش، خود را متصل به امام غایب دانسته و ضرورتی به اطاعت از رهبری نمی بینند.
به این ترتیب، نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی، که در سال های گذشته با سکوتی تأیید آمیز نظاره گر مواضع رئیس دولت و همفکران اش در مورد نزدیک بودن دوره آخر الزمان بودند، در تغییر جهتی آشکار، به واکنش علیه این مواضع پرداختند.
در نتیجهء این تغییر رویکرد، همزمان با دستگیری تهیه کنندگان فیلم "ظهور بسیار نزدیک است" و منسوب کردن آنها به مقام های دفتر رئیس جمهور، اصل ادعای نزدیک بودن ظهور نیز مورد تردید مقام های حکومتی قرار گرفت.
شخص آیت الله خامنه ای، در تیرماه 1390 هشدار داد که "نباید به دام برخی عقاید افتاد که ضمن تعیین وقت برای ظهور، آن را خیلی نزدیک می دانند."
علی سعیدی، نمایندهء آقای خامنه ای در سپاه پاسداران نیز، در تیر ماه 1390 با اشاره به مفهوم آشنای "غیبت یوسف" گفت: "بنده معتقدم جامعهء ایرانی آمادهء [ظهور امام دوازدهم شیعیان] نیست، چرا؟ به این دلیل که روز جمعه میلیونها نفر میگویند اللهم عجل لولیک الفرج و جوابی نمیآید و خداوند سبحان میفرماید از بشریت بپرسید با 11 یوسف [امام] چه کردند و حال با چه تضمینی آخرین برگ برنده را به شما بسپاریم؟"
مجموعهء این موضع گیری ها، در ظاهر حکایت از آن داشت که دورهء تبلیغات حکومتی بر سر نزدیک بودن آخر الزمان، رو به پایان است.
بازگشت مجدد به قرائت آخر الزمانی
با وجود فاصله گرفتن مقام های ارشد حکومت ایران از ادعای نزدیک بودن پايان دورهء غیبت در سال گذشته، به نظر می رسد که این رویکرد، اخیراً شاهد تغییری مجدد بوده است.
در یکی از برجسته ترین نشانه های این تغییر، علی سعیدی، نمایندهء ولی فقیه در سپاه پاسداران، که سال پیش ایدهء نزدیک بودن زمان ظهور را موکداً رد کرده بود، سه هفته پیش بخش مهمی از سخنرانی خود پیش از خطبه های نماز جمعه تهران را به تبیین نزدیک بودن آخرالزمان اختصاص داده است.
آقای سعیدی، سپاه پاسداران و به ویژه واحد برون مرزی سپاه (نیروی قدس) را زمینه ساز ظهور امام غایب معرفی کرده و با تاکید بر اینکه خاورمیانه باید قبل از آمدن امام دوازدهم متحول شود، انقلاب های اخیر کشورهای عربی را مقدمهء این ظهور دانسته است.
در اشاره ای دیگر به تحولات منطقه ای، مهدی طائب، رئیس قرار گاه "عمار"، تشکلی از نیروهای نزدیک به محافل نظامی امنیتی حامی رهبر جمهوری اسلامی، ماه پیش گفته تا زمانی که ارتش وهابی (ارتش عربستان) در نزدیکی کعبه حضور دارد، ظهور امام دوازدهم اتفاق نمی افتد و در نتیجه ایران باید "به کشورهای دیگر کمک کند تا این اتفاق صورت بگیرد و زمینهء ظهور حضرت حجت فراهم بیاید".
تشدید فشارهای بین المللی علیه ایران نیز در اشارات اخیر فرماندهان نظامی به زمان ظهور حضور داشته است. فرمانده سپاه استان قزوین، سالار آبنوش، در اوایل ماه جاری تشدید تحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران را یک واقعهء قبل از ظهور دانسته است. وی تاکید کرده که "اگر مردم بدانند تحریمها علیه جمهوری اسلامی به خاطر انتظار برای ظهور امام زمان است٬ با جان و دل مقابل این تحریمها مقاومت خواهند کرد."
و در ادامهء همین اظهار نظرها بوده که کاظم صدیقی امام جمعه تهران نیز، چند روز پیش از نزدیک بودن "حضور امام عصر" و به مشام رسیدن "بوی پیراهن یوسف" سخن گفته است.
در شرایطی که افزایش شدید تحریم های بین المللی، حکومت ایران را به گونه ای بی سابقه تحت فشار قرار داده و حتی بسیاری از مسئولان حکومتی را نگران هزینه های پروندهء هسته ای کرده است، ترویج چنین دیدگاه هایی از سوی منسوبان و منصوبان آیت الله خامنه ای، معنای مشخصی دارد.
نیاز به مفهوم آخرالزمان
در تحلیل کلی، به نظر می رسد در شرایطی که حتی رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی، شرایط کشور را در آستانهء "شعب ابی طالب" توصیف می کند، توجیه دلایل ادامهء پافشاری بر سر برنامه هسته ای ایران، به گونه ای فزاینده نیازمند رجوع به استدلال های مستقل از منطق مادی است.
واقعیت این است که بر مبنای محاسبات بشری، توجیه امیدواری به آینده رویارویی جمهوری اسلامی و غرب بر سر پرونده هسته ای، به تدریج برای حکومت ایران غیر ممکن می شود.
در شرایط موجود، به تدریج برای مسئولان چاره ای جز توسل به این استدلال باقی نمی ماند که جمهوری اسلامی ایران، به دلایل فوق بشری، که ارتباطی با محاسبات مادی از قبیل وضعیت اقتصادی کشور ندارند، در مناقشهء جاری با جامعهء جهانی بر سر پروندهء هسته ای شکست نخواهد خورد.
احتمالاً مهمترین استدلالی که در چهارچوب دستگاه اعتقاد در شیعه، امکان توسل به آن برای تبیین فرجام پیروزمند مناقشهء جاری وجود دارد، مفهوم "نبرد آخر الزمان" است؛ نبردی که در انتهای آن، نیروی حق (جمهوری اسلامی ایران) با وجود تفوق مادی نیروی باطل (غرب) پیروز خواهد شد.
زمانی که محمود احمدی نژاد و همکاران اش، همزمان با مبارزه طلبی شتابناک با جامعه بین المللی بر سر برنامهء هسته ای، بر ترویج باورهای آخرالزمانی می کوشیدند، بهواقع در چهارچوب نظام فکری خود عملی اجتناب ناپذیر را انجام می دادند. چرا که هزینه های عملی مسیری که در پیش گرفته بودند، جز با اعتقاد به قریب الوقوع بودن پایان "دورهء اعتبار محاسبات مادی" قابل توجیه نبود.
منتقدان احمدی نژاد در جناح محافظه کار، پس از دوره ای فاصله گرفتن از قرائت او و همفکران اش از زمان ظهور، ظاهراً دوباره متوجه شده اند که به لحاظ منطقی، چاره ای جز توسل به همین قرائت را ندارند.
می توان انتظار داشت که داستان توسل آخرالزمان، با افزایش بحران میان جمهوری اسلامی و غرب، پرده های جدیدتری را نیز در پیش داشته باشد.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.