|
جمعه 3 شهريور 1391 ـ 24 ماه اگوست 2011 |
راه حلی واقعی برای مقابله با زلزله و «معنویات» آخوندی
محمود خادمی
در روز شنبه 21 مرداد 1391 دو زمین لرزه نسبتا" شدید؛ مناطقی از استان آذربایجان شرقی را به لرزه در آورد. این زمین لرزه ها، با شدت 6/4 ریشتر حدود ساعت 1700 به وقت محلی در نزدیکی اهر و با شدت 6/3 ریشتر در ساعت 1705 در 10 کیلومتری شهرستان ورزِقان بوقوع پیوستند. مطابق آمار اعلام شده ــ توسط خبر گزاری های حکومتی ــ تعداد کشته ها 306 نفر؛ بیش از 5000 نفر مجروح و 97 روستای شهرستان هریس، 293 روستای شهرستان اهر و 47 روستای شهرستان ورزقان بین 40 تا 100 در صد ویران شده اند.
البته آمار واقعی کشته ها و مجروحین و ابعاد خرابی ها و ویرانی های این زمین لرزه بسیار بیشتر از آمار اعلام شده توسط مقامات رسمی حکومتی می باشد؛ بطوریکه بعضاً حتی تعدادی از مقامات و وابستگان رژیم که در صحنه حضور داشته اند آمار اعلام شده را قبول نداشته مدعی آمار بیشتری از کشته ها و مجروحین و همچنین در صد های بسیار بالاتری از خرابی ها در این منطقه می باشند.
سایت " کلمه " ضمن دروغگو خواندن صدا و سیمای رژیم می نویسد: «برخی پزشکان حاضر و افراد مطلع از عدد بیش از هزار نفر برای کشته ها صحبت می کنند و حتی یکی از پزشکان تبریز از مرگ 1500 نفر بر اثر زلزله روز شنبه سخن می گوید». علاوه بر سایت کلمه که آمار اعلام شده رسمی را قبول ندارد؛ فرماندار شهرستان اهر هم تعداد کشته ها را 500 نفر اعلام کرده است.
اما به لحاظ خبر رسانی و اقدام به کمک های امدادی برای زلزله زدگان، در حالی که خبر زلزله آذربایجان شرقی در صدر خبرهایِ بسیاری از رسانه های بین المللی قرار گرفته بود و بارها این خبر از خبرگزاری های خارجی مختلف پخش شده بود، هم صدا و سیمای دولتی و هم روزنامه کیهان ــ که رسانهء نوشتاری مهم کشور و تحت نظارت ولی فقیه است ــ تا ساعت ها حاضر نشدند که برنامه های خود را به پخش اخبار این رویداد اسفبار اختصاص دهند. بعبارتی در حالیکه شب قدر حیات فیزیکی مردم محروم این منطقه در زیر آوازها و خرابی های ناشی از زلزله رقم زده می شد رسانه های رژیم به پخش روضه و دعا خوانی مربوط به شب های قدر ماه رمضان ادامه دادند.
آش بی اعتنائی مقامات و رسانه های حکومتی نسبت به فاجعه دردناک زلزله آذربایجان شرقی آنقدر شور شده بود که پاسدار سبز علی رضائی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پایگاه خبری بازتاب نوشت: «فرض کنید زلزله زدگان طرفداران بشار اسد بودند ــ هستند ــ بداد شان برسید». یعنی جان؛ مال و کاشانه هزاران نفر داغدار از هموطنانمان برای مسئولان این رژیم ضد مردمی به اندازه آرامش در خیابان های دمشق ارزش نداشته است.
در حالی که بعد از هر زلزله ای ــ که خرابی و ویرانی به بار آورده است ــ می بایست حداکثر بعد از یک ساعت که آن را " ساعت طلائی " می خوانند؛ امداد گران برای کمک به زلزله زدگان خود را به محل برسانند، اولین اکیپ کمک رسانی با 7 ساعت تأخیر از تبریز به منطقه زلزله ــ شهر ورزِقان ــ رسید و در این 7 ساعت مردم محروم و مصیبت دیده بلاتکلیف و بی یاور در زیر آوارها تنها مانده بودند.
بهر حال در قبال این مصیبت بزرگ و این فاجعه تلخ و دردناک؛ رژیم آخوندها نه تنها اقدام مؤثر و سریعی برای یاری رساندن به زلزله زدگان بعمل نیاورد؛ بلکه ستاد بحران آذربایجان هم که برای کمک به زلزله زدگان تشکیل شده بود وظیفهء اصلی خود را، قبل از هر چیز، رسیدگی به کفن و دفن شرعی اموات و اقدامات لازم برای جدا سازی جنسیتی ِ مردگان به هنگام کفن و دفن اعلام کرده و به این مهم ــ از نظر آخوندها ــ مشغول شد. بدین ترتیب مردم محروم منطقه، مجروح و مصیبت دیده، نه بخاطر اینکه طبیعت بی رحم زمین زیر پای شان را بلرزه در آورده بود، بلکه بخاطر اینکه سقف بالای سر شان از استحکام و مقاومت لازم برخوردار نبود ــ بحال خود رها شدند.
در میان ویرانی خانه های مردم که از خشت و چوب درست شده، تنها مسجدی که با آجر و تیر آهن درست شده سالم مانده است (اگر فردا آخوندها نگویند سالم بودن مسجد حکمت خدا بوده است!!)
وقوع زلزله در کشورها، و به خصوص کشور زلزله خیزی مانند ایران، امری کاملاً طبیعی و قابل انتظار است؛ امری که نه می توان جلوی وقوع آن را گرفت و نه می توان باعث کاهش قدرتِ تخریب آن شد و همچنین نه می توان زمان وقوع آن را مشخص کرد. بنابراین، بايد برای مقابله با زلزله هم هنگام وقوع و هم بعد از وقوع آماده بود. بعبارتی، آمادگی برای وقوع زلزله (مقاوم سازی خانه ها، راه ها، سدها و رعایت استاندارد های لازم ایمنی و تدابیر بهداشتی لازم و..... ) تنها راه کاهش مرگ و میر ها، خرابی ها و... بعد از هر زلزله می باشد. این امر اما وظیفه ای است که قبل از همه بر عهدهء دولت حاکم ــ در هر کشور ــ می باشد. یعنی امنیت و حفاظت از شهر وندان در مقابل بلایای طبیعی و از جمله زلزله قبل از همه وظیفهء قدرت حاکم بر آن کشور است.
قوانین مندرج در کنوانسیون های بین المللی؛ خصوصاً کنوانسیون های مربوط به حقوق شهروندی (به لحاظ اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و...) که ایران هم آنها را امضاء کرده است، وظیفهء بکارگیری تمامی امکانات و دارائی ها یک کشور جهت تأمین رفاه، آسایش، امنیت و... شهروندان خود را به صراحت بیان کرده و ابراز داشته است که این وظیفه ای است که بعهدهء دولت هر کشور می باشد. یعنی هیچ کشوری حق ندارد امکانات و ثروت های کشور خود را در جهتی غیر از تأمین رفاه، آسایش و امنیت ملت خود بکار بگیرد.
مثلاً استبداد دینی حاکم بر ایران، مطابق قوانین تصویب شده در این کنوانسیون ها، اجازه ندارد ثروت و امکانات کشور ما را برای پروژه های ِ اتمی ِ غیر ضروری برای مردم، صدور تروریسم و بنیاد گرائی به کشورهای دیگر، کمک های هنگفت مالی به سوریه، حزب الله لبنان، حماس و... هزینه نماید. بلکه این در آمدها و ثروت ها متعلق به مردم ایران است و باید برای بهبود وضعیت و رفاه آنان هزینه شود.
مطابق این قوانین، بلحاظ حقوقی هیچ فرقی بین نقض حقوق بشر، يا نقض حقوق مدنی و سیاسی در یک کشور با نقض حقوق و تعهدات مربوط به تأمین رفاه، آسایش و نیازمندی های اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی و... وجود ندارد. یعنی رژیم حاکم بر کشور همچنانکه در مورد حقوق مدنی و سیاسی و آزادی های سیاسی و اجتماعی افراد کشور باید پاسخگو باشد. در مورد تعهدات اقتصادی در حق مردم نیز باید پاسخگو باشد.
از جمله حقوق اقتصادی که دولت حاکم موظف به رعایت آن می باشدف اجرای برنامه های عمرانی در سر تا سر کشور و توسعهء آبادانی ها در همهء شهرها و روستاها می باشد. بنابراین ارتقاء توانمندی های اقتصادی و زیستی و کمک به تأمین امنیت مراکز عمومی، ایمن سازی سدها، جاده ها و... و کمک به مردم برای ایمن سازی خانه هایشان برای مقابله با زلزله از وظایف اصلی دولت می باشد.
اما بدلیل محروم ماندن مردم ایران از ثروت ها، در آمدها و دارایی های کشور، در حالیکه ایران بدلیل برخورداری از منابع سرشار گاز و نفت کشور بسیار ثروتمندی در جهان می باشد و می تواند با استفاده از پیشرفت های علمی و تکنولوژیک و امکانات نوین مسکن سازی در شهرها و بویژه در روستاهای کشور از استاندارد های ایمنی بالائی در خانه سازی و... برای مقابله با زلزله بهره مند گردد مردم فقیر و محروم شهر و روستا ــ بدلیل محروم ماندن از این امکانات ــ قربانیان اصلی بلایای طبیعی در کشور می باشند.
یعنی رقم بالای کشته ها و خرابی و ویرانی ها در زلزله و یا هر بلای طبیعی دیگر بدلیل ساخت و سازهای نا مناسب، خرابی راه های مواصلاتی و خانه ها و ساختمان های سست و کاهگلی و... است که رژیم حاکم مسبب اصلی این وضعیت است. یعنی اگر رژیم حاکم بر کشور ما اندکی از پول مردم را که خرج حماس و حزب الله و تروریسم و.... می کند صرف رسیدگی به راه های کشور و ساخت و سازها در شهرها و روستا ها می کرد هموطنان ما در این منطقه اینگونه سوگوار و عزادار نمی شدند.
پرفسور بهرام عکاشه، استاد دانشگاه و زلزله شناس ــ معروف به پدر زمین شناسی در ایران ــ می گوید : «در هیچ کجای دنیای زلزلهء 6 ریشتری کشته نمی دهد. حداکثر در چنین زلزله ای 10 نفر مجروح می شوند. بنابراین، وضعیت پیش آمده در آذربایجان شرقی صرفنظر از بی اعتنائی ها و ضعف مدیریت و برنامه ریزی کارگزاران رژیم در کمک رسانی به مردم؛ به عدم تمکین رژیم به تعهدات اقتصادی و عمرانی در قبال مردم بر می گردد. بنابراین، عامل اصلی آمار بالای کشته ها و مجروحین و همچنین زیادی خرابی و ویرانی منطقه استبداد دینی حاکم می باشد.
و با نگاهی اجمالی به راه های منطقهء زلزله، خانه های مردم زلزله زده و زیر ساخت های توسعه و عمران و نحوهء امداد رسانی به زلزله زدگان هم روشن می شود که وقتی مردم کشوری شهروند به حساب نمی آیند و از حقوق شهروندی برخوردار نمی باشند، برای آنان نه قبل از وقوع زلزله اقدامات لازم برای پیشگیری از عواقب زلزله و دیگر بلایای طبیعی صورت می گیرد و نه بهنگام مصیبت و وقوع زلزله، شهروند به حساب می آیند و کمک رسانی شایسته شهروندی در حق آنان بعمل می آید.
***
اما علمای اعلام، دانشمندان، کارشناسان و بحرالعلوم های حوزهء علمیه قم در مورد علت وقوع زلزله و راه مقابله یا آن نظرات دیگری دارند که ذیلاً به پاره ای از نظرات و برسی های دقیقِ علمی و کارشناسانه این اساتید اشاره می کنم!:
حجت الاسلام صدیقی، امام جمعه موقت تهران، معتقد است که بلایای طبیعی (سیل، طوفان و زلزله ) در غرب و امریکا ریشه در بی حجابی و لخت و عوری زنان دارد و معتقد است علت زلزله ای که عنقریب در تهران هم بوقوع خواهد پیوست به همین عامل ِ بی حجابی و فساد اخلاق در جامعه مربوط است و می گوید: «افزایش فساد اخلاقی در جامعه یکی از دلایل وقوع زلزله در تهران است؛ بسیاری از زنانی که لباس درست نمی پوشند و... باعث افزایش زلزله می شوند». ایشان از مردم و نماز گذاران خواسته اند تا برای رفع بلا دست به دعا ببرند. یعنی عامل اصلی وقوع زلزله بی حجابی زنان است و برای مقابله و دفع آن هم باید مردم مسلمان و نماز خوان دست به دعا بردارند.
البته این موضوع خارج از درک و فهم امام جمعه تهران می باشد که وقتی می گوید سیل و طوفان و زلزله در کشورهای غربی بخاطر بی حجابی و فساد اخلاق می باشد، هر کس می تواند بر اساس همين منطق آخوندی نتیجه بگیرد که سال ها قحطی و خشکسالی در کشورهای اسلامی و از جمله ایران اسلامی هم به خاطر چادر و حجاب اسلامی بوده است.
حجت الاسلام فرحزاد، استاد اخلاق در تلویزیون دولتی، صرف نظر از اینکه خیال مردم را از کمک های دولتی به زلزله زدگان راحت کرده و از آنها خواسته است چشم انتظار کمک های دولتی نباشند و خود برای ترمیم خرابی ها و... دست بکار شوند؛ گفته است راه حل مقابله با زلزله کمک های دولتی نيست بلکه «زلزله ها عبرت است برای دیگران و باید با صدقه و کارهای خیر این بلایا را دفع کرد». همچنین «زلزله ها در این دنیا یک یاد آوری برای زلزلهء بزرگ در قیامت است و نام یکی از سوره های قرآن هم " زلزال " است». لابد او انتظار دارد مردم بخاطر وقوع زلزله شکر گذاری هم بکنند، چرا که وقوع زلزله روز قیامت را به آنها یاد آوری کرده است.
آیت الله خوشوقت می گويد: «به دلیل رواج فساد زلزله ها بوقوع می پیوندد و زلزله ای هم در راه است» (منظور زلزله ای برای تهران است).
آیت الله جنتی، امام جمعه تهران میگويد: «کسی که وقوع زلزله را پیش بینی می کند باید اهل دل باشد و با جای دیگر ارتباط داشته باشد. بنابراین، وقوع زلزله های پیاپی در ایران با این همه ویرانی ها نشان می دهد که در کشور امام زمان ــ ام القرای اسلام ــ هیچ اهل دلی که با جای دیگر هم ارتباط داشته باشد وجود ندارد تا جلوی این همه کشته و مجروح و ویرانی را بگیرد. حتی رهبر جمهوری اسلامی که نایب بر حق امام زمان هم هست، نه اهل دل است و نه رابطه ای با امام غایب دارد!»
آیت الله سعیدی، امام جمعه قم می گويد: «دانشمندان ما باید تحقیق کنند و ببینند در این موقعیت حساس واقعاً این حادثهء آذربایجان زمین لرزه بوده است که سر منشاء آن فساد و بی حجابی است و یا از طرف استکبار و صهیونیزم یک نوع حملهء نظامی یا یک زلزلهء سیاسی به ما وارد شده است».
«امام جمعه تبریز علت زلزله اخیر تبریز را اظهارات اعلمی نماینده تبریز در مجلس در بارهء سید الشهدا دانست». این امام جمعه، که به نظر میرسد از بقیهء علمای حوزه دانشمند تر است، بررسی جامع تری از مقولهء زلزله بعمل آورده و بر خلاف دیگر کار شتاسان حوزه، اين مقوله را نه معادله ای خطی و تک مجهولی بلکه آن را به عنوان یک معادله دو مجهولی بررسی کرده و موفق به کشف مجهول دوم یعنی " نگاه آقای اعلمی به سید الشهدا " شده است.
رئیس بحران کشور می گويد: «از حوزه های علمیه برای بکارگیری نقش معنویت در کاهش بلایای طبیعی استفاده خواهیم کرد و در مرحلهء اول تفاهم نامه ای با حوزه های علمیه قم، اصفهان، شیراز و مشهد امضاء خواهیم کرد».
حجت الاسلام عظیمی (در گفتگو با خبر گزاری مهر) گفته است: «در زلزلهء آذربایجان شرقی روحانیون علاوه بر کمک به مردم در خصوص تدفین و اقامه نماز میّت، می توانند نقش مؤثری در تغذیه روحی مردم داشته باشند».
این اراجیف مسخرهء آخوندی و این اظهار نظرهای عهد بوقی که توسط فسیل های حوزهء علمیهء قم از یک طرف برای سرپوش نهادن بر بی کفایتی و نقش سردمداران رژیم در صدمات و ویرانی های بیشتر در جریان زلزله و، از طرف دیگر، برای توجیه تحقیر و سرکوب زنان میهن مان توسط مزدوران رژیم بیان شده و توهین آشکار به شعور مردم ایران می باشد در حالی مطرح می شود که آخوندها و سردمداران دزد و غارتگر رژیم با خانواده های شان در ساختمان ها و قصرهای لوکس و مقاوم در برابر زلزله زندگی می کنند و فریبکارانه معنویت و دعا را برای مقاوم سازی خانه های کاهگلی مردم و مقابله با زلزله تجویز می کنند.
اما بایکوت خبری و امدادی اولیهء زلزله زدگان توسط سر دمداران رژیم بوسیله سیل خروشان کمک ها و مساعدت های مردم در هم شکست و مردم محروم ایران با کمک خونی و پولی و.... یکبار دیگر همبستگی ملی را مستحکم تر کردند و نشان دادند تا زمانی که شر این رژیم پلید و قاسد از سر مردم ایران کم نشود نه به ساختن خانه های امن و مقاوم برای مردم ایران و پیشگیری های ضروری برای مقابله با زلزله از طرف این رژیم امیدی دارند و نه به امداد و کمک رسانی شایسته بعد از زلزله.
20. 08. 2012
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.