|
چهارشنبه 8 شهريور 1391 ـ 29 ماه اگوست 2011 |
هراس از جوهر دموکراسی و محافظه کاری بزدلانهء نوری علا
عطا جمالی
آیندهء سیاسی ایران و آنچه سیستم اداری پس از جمهوری اسلامی خوانده می شود این روزها یکی از بحث های داغ رسانه ها و همچنین تحلیلگران سیاسی و احزاب مختلف مخالف جمهوری اسلامی شده است و آنچه قصد دارم در اینجا به آن بپردازم نظریات آقای اسماعیل نوری علا است که تحت عنوان “محافظه کاری بزدلانه” به آن اشاره خواهم کرد. نظریاتی که با استرسی ناشی از هراس از دموکراسی و مطالبات ملت های مختلف ایران ارائه شده و می شود.
آقای اسماعیل نوری علا که خود را به عنوان عضوی از یک تشکیلات سیاسی جهت تئوریزه کردن و ارائهء یک «آلترناتیو سکولار- دموکرات» معرفی می کند و چندین مقاله در این مورد و همچنین مفهوم فدرالیسم نوشته اند*، سعی بر آن داشته اند که، با کج فهمی جلوه دادن طرف های خواهان فدرالیسم به قول ایشان قومیتی و به باور بنده “ملیتی”، این مفهوم را تنها به بومی کردن ادارات استانی و انتخاب مدیران و دست اندر کاران از “اهالی” استان ها (طبق تقسیمات کشوری موجود) محدود کنند، بدون توجه به سیاست های پشت پرده ایجاد این تقسیمات، اوج حمایت های خود را از فدرالیسم در ایران آینده اعطای مدیریت استان ها به اهالی بومی آنها اعلام می کند ـ یعنی همان کاری که سال هاست خود جمهوری اسلامی انجام داده است.
نگاه آقای نوری علا به دموکراسی یک نگاه کاملاً تمامیت خواهانه و ضد دموکراتیک است و مشخص است که کوچکترین اعتقادی به مفهوم رفراندوم که بیانگر خواست و مطالبات مردم در مورد مسائل کلان کشوری و اداری در هر کجای دنیا می باشد ندارد و تنها مرجع تصمیم گیری ایشان جهت ارائهء مدل اداری نظریات «سکولار- دموکرات ِ» خود و تئوری های محافظه کارانهء آن هم از نوع بزدلانه شان می باشد که هیچ مبنای حقوقی و حقیقی را بر نمی تابد.
ایشان با اشاره های مستمر به مفهومی تحت عنوان “ملت ایران” بار دیگر این پرسش جوهری را برای بنده برجسته کردند و جای دارد که در همینجا از ایشان بخواهم آن تعریف ملموس و به قول خودشان عقلانی و منطقی که از این مفهوم دارند و به بهانهء حفظ «تمامیت ارضی»ی سرزمینی که ملت های زیادی در آن تحت ادارهء یک حکومت و نظام توتالیتر زندگی می کنند، بدون هیچ شک و شبهه ای عنوان ملت بودن را از فارس گرفته و تنها در خانهء گروه های زبانی معرفی می کند، ارائه کنند بلکه این مفهوم گنگ و خالی از تعریف منطقی برای ما نیز ملموس شود.
ماهیت ضد دموکراتیک اندیشه های آقای نوری علا از اینجا مشخص می شود که ایشان یکی از اصول اصلی دموکراسی یعنی (حق تعین سرنوشت) را نادیده می گیرند و فدرالیسم، اوتونومی، استقلال یا به قول ایشان حفظ تمامیت ارضی که در چارچوب یک نظام دموکراتیک به همه پرسی گذاشته می شوند و مردم خود در مورد آن تصمیم می گیرند، کاملاً از معادلات سیاسی آینده حذف نموده، ولو اینکه مردم به حفظ همان یکپارچگی رأی بدهند.
مسئله اینجاست که یک عضو تشکیلاتی که سعی به تفهیم و تئوریزه کردن یک مدل سکولار- دموکرات برای ایران آینده چگونه تا این اندازه می تواند ضد دموکراتیک عمل کند و مخالفان نظر خود را کژفهم و منحرف عقل تعریف می کند. شاید همین تفاوت و تضاد آرایی که در گسترهء ایران وجود دارد بیشترین پتانسیل را برای تجسم دموکراسی در ایران دانست و برخورد آرایی که انتظار روی دادن اش هست بیشترین نتیجهء دموکراتیک به بار آورد در حالی که اندیشه های اینچنینی، با پشتیبانی از دموکراسی عقیم، همان چیزی را نتیجه می کند که ایشان در چند جای مقالات خودشان به عنوان برادر کشی و جنگ و خونریزی اشاره کرده اند، چه بسا که بنده همین را تهدیدی از طرف خود ایشان و نظریات شان می دانم.
از آنجا که تأملات هشت ماههء ایشان بر سر مبحث آلترناتیو سکولار- دموکرات باعث شده که دموکراسی را پس زده و با این اندیشه که پس از آن هشت ماه بعثت ایشان جهت توضیح و تنویر آن به قول ایشان مفهوم «فدرالیسم» که از جهت اپوزیسیون مخصوصاً در خارج کشور تحت عنوان فدرالیسم و در جهت تجزیهء ایران دامن زده می شود لزومیت یافته، بلکه از طریق مفاهمه های ایشان با همکاری مخالفان غیر فارس زبان تجزیهء ایران که همانا سیاست پیشه گان می باشند، میهن عزیز از این دشمنان بدسگال دموکراسی رهایی یابد، لازم به ذکر است که به ایشان یادآوری نمایم که مفاهیم سیاسی بر کاربردهای لوکال و بر اساس شرایط منطقه ای و در ساحت زمان و مکان تعریف می شوند و به کار گرفته می شوند.
باید این را در نظر داشته باشید که اندیشهء استقلال یک ملت زمانی سر بر می آورد که با ستم ملی روبرو شده باشد. اگر استقلال طلبی خواستهء ملت کورد است بخاطر ستم هایی است که از زمان ایجاد اولین دولت های ملی بر کورد روا داشته شده است و با یک تحلیل بر اساس روانشناسی اجتماعی کاملاً بر شما و تشکیلات سیاسی تان محرز می گردد. مبارزات چندین سالهء ملت کورد تنها در راستای عملی کردن همان ماده 15 مشهور قانون اساسی جمهوری اسلامی نیست تا با ارائهء یک طرح از طرف شما حل و فصل شود، بلکه باز تعریف هویت ملی ای است که طی سالیان دراز از طریق آموزش و پرورش (همان نکته ای که شما به عنوان مدرکی مثبت از راستای نظریات خودتان اشاره کرده اید: نوشتن ادبیات فرهنگی، علمی و هنری به زبان فارسی بدون آنکه اجباری در کار باشد) و سرکوب هویتی سعی به اضمحلال آن شده است. حال شاید این هم نظر شخص بنده باشد، اما دفاع از چنین حقی کار من یا اشخاصی مثل من به تنهایی نمی باشد بلکه حقی است که در میان مردم ایران با ملیت های مختلف به رفراندوم گذاشته می شود.
اشاره کرده اید که اگر مدیران شهرهای غیر فارس زبان و استان ها از اهالی بومی آنها باشد بخشی از مشکلات حل می شود و همچنین تقسیمات کشوری کنونی را به قول خودتان قومیتی دانسته اید و همین را فرصتی مناسب برای تعبیه نظرات خود دانسته اید، بی خبر از آنکه یک دکتور متخصص مفاهیم سیاسی که بعد از یک تجربهء هشت ماهه حتا قادر به آن نبوده که نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نظام ایدئولوژیک تشخیص دهد تا به این نتیجه برسد که هیچ مدیر و مسئولی در هیچ جای ایران بدون اقرار و اعتراف به ماهیت ولایت فقیه و جمهوری اسلامی شانس اخذ چنین پست هایی را ندارد، چه بسا که یک کورد، تورک، فارس، بلوچ، عرب باشد، پس این نمی تواند هیچ دلیل عادلانه ای برای کمرنگ کردن مطالبات ملی باشد. اگرچه مطالبات ملی هر کدام از ملل داخل ایران این مسائل به تنهایی نیست بلکه می توان تحت عنوان استفاده از منابع انسانی و مادی سرزمین مشخض خود در راستای اهداف ملی خود مطرح نمود، که می تواند همهء نکاتی را که اشاره کرده اید زیر مجموعهء این منابع و استفاده از آنها قرار داد.
کوتاه سخن اینکه هیچکدام از راهکارهای محافظه کارانهء جناب عالی نمی تواند حتا به عنوان نتیجهء عقلانی یک عزلت هشت ماهه قابل قبول باشد، زیرا بطور کلی از واقعیات سیاسی و اجتماعی ملت های ایران دور است و می تواند تنها به خدمت پان ایرانیست ها و تمامیت خواهان درآید. بلکه به جای اجحاف حقوق واقعی، تلاشی در بازخوانی منابع مطالعاتی خود داشته باشید.
_________________________________________________________
مقاله های مورد اشاره از اسماعیل نوری علا:
http://cheragheazadi.org/index.php/archives/2091
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.