بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 16 بهمن ماه 1391 ـ  4 فوريه 2012

 

دیگر کسی نام فرزندش را آدلف نمی گذارد!

در حاشیه قضاوت گنجی در مورد اپوزیسیون

ثریا شهابی

Soraya_shahabi@yahoo.com

اکبر گنجی، در مطلبی تحت عنوان "برتری اخلاقی اپوزیسیون بر جمهوری اسلامی"  که دسامبر سال گذشته منتشر کرده است، طی یک "بررسی" تاریخی، با طرح شواهد معینی به همگان "ثابت" کرده است که هئیت حاکمهء جمهوری اسلامی، طی سی سال گذشته، تاریخاً نسبت به اپوزیسیون بطور کلی،  برتری "اخلاقی" دارد!

البته گنجی نمونهء اپوزیسیونی از هم خانواده های اسلامی خود، یعنی مجاهد، را نمایندهء اپوزیسیون در این ارزیابی معرفی میکند. او می گوید که خمینی و سلسلهء حکومتی اش نسبت به مجاهد "برتری اخلاقی" دارد! چرا که در جمهوری اسلامی، بعد از مرگ خمینی یکی دیگر ولی فقیه شد! و طی سی و چند سال گذشته و  به شهادت صندوق های رای، در جمهوری اسلامی چندین و چند رئیس جمهور "انتخاب" شده است! اما در فرقهء مجاهد، رجوی، هنوز ولی فقیه است! به این خاطر آقای گنجی، هنوز پس از سی و چند سال، و پس از تغییر موضع شخصی خود  از فرزند راستین جمهوری اسلامی به "روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن آمریکا"، بین رجوی و خامنه ای، خامنه ای را انتخاب می کند.

می گوید خوب هر دو آدم کشته اند و شکنجه کرده اند و عقاید را سرکوب کرده اند، حال یکی ده ها نفر و دیگری صدها هزار نفر را! یکی در جغرافیایی به وسعت یک روستا و دیگری به وسعت ایران! یکی بعنوان "حکومت قانونی" و دیگری بعنوان اپوزیسیون غیرقانونی!

و در پرتو نقد مجاهد،  یک حاکمیت سی ساله سیستماتیک  بر شصت – هفتاد میلیون نفر، را با اقدامات یک گروه و سکت مذهبی در حاشیه، تاخت زده است و طرف خودش، آقایان خمینی و رفسنجانی و احمدی نژاد "آزادیخواه تر، دمکرات تر، و اخلاقی تر، و سربلند تر" بیرون آمده اند. 

بررسی اکبر گنجی، "اورجینال" نیست. نسخه برداری از یک بررسی مشابه است، با این تفاوت که نسخه مطابق اصل نیست! اظهارات گنجی در این بررسی ما را به داوید ایروینگ (David Irving)، می رساند. در مورد آقای ایروینگ از "ویکی پدیا" بخوایند که می گوید:

"داوید ایروینگ، .. نویسندهء پرکاری است که کتاب های بسیاری را در زمینهء موضوعات مربوط به جنگ جهانی دوم و رایش سوم نوشته است. یک مضمون مشترک در بیشتر نوشته ها و همچنین سخنرانی های وی سایه افکنده است: کلیهء اعمال نادرست و غلطی که توسط رایش سوم صورت گرفته است با اعمال نادرستی که توسط متفقین انجام شده برابر فرض می شود؛ البته اگر کوچکتر قلمداد نشده باشد. متفقین و یهودیان مرتباً متهم به همکاری شده و آلمانی ها تبرئه می شوند... او بیشتر وقت و انرژی خود را صرف توجیه رفتار هیتلر می کرد و ادعا می کرد که قتل عام یهودیان با نام رهبر آلمانی ها انجام شده است. اما در سال ۱۹۸۸، ایروینگ به گروه انکار کامل هولوکاست پیوست و اعلام کرد که در اثر تأثیر "علمی" گزارش لوکتر تغییر عقیده داده است؛ علمی که نشان می دهد هیچ اتاق گاز سمی در اردوگاه مرگ آشویتس وجود نداشته است... او سفرهایی به دور دنیا انجام داد، و در سخنرانی های خود برای نئونازی ها و سایرین، مثلاً اینگونه ادعا کرد «که زنان بیشتری در حادثه چاپاکوئيديک (Chappaquiddick) در ماشین "ادوارد کندی" کشته شدند تا در اتاق های گاز در آشویتس.»

نسخه مطابق اصل نیست. آقای ایروینگ منافع مستقیم شخصی در تبرئهء هیتلر و نازی ها نداشت! نه در هالوکاست نقشی داشت و نه در به قدرت رسیدن و درقدرت ماندن حزب نازی و هیتلر! در عین حال ایروینگ "جسارت" ویژه ای در تحریف تاریخ در مقابل جهانیان از خود نشان داد. چرا که بعد از سقوط رایش سوم، او را در دادگاه تاریخ خود ساخته، تبرئه کرد. در بررسی گنجی اما، شجاعت و جسارت ویژه ای وجود ندارد! چرا که حکومت مورد دفاع او هنوز در قدرت است! و در عین حال گنجی منافع شخصی مستقیمی در تبرئهء خمینی و جمهوری اسلامی ایران در دادگاه خود، دارد!

مجاهد، یک باند و گروه مافیایی، اسلامی و بی مسئولیت، است. مجاهد هرچه کرده باشد، به آقای گنجی و حکومت سی ساله جمهوری اسلامی ایران، کمترین بدهکاری ندارد. این را خود گنجی بهتر از همه می داند. می داند که جمهوری اسلامی باید از نظر "اخلاقی" توسط او نسبت به اپوزیسیون "برتری" بیابد تا شاید بر دوام بماند و آقایان دگراندیشان مذهبی ما، که اخیرا طرفدار "حقوق بشر اسلامی" شده اند، بتوانند  کارشان را بکنند. پدیدهء گنجی به گذشته اش و به برقراری جمهوری اسلامی، زنده است. در لابراتوار آقای گنجی، اپوزیسیون از نظر اخلاقی به جمهوری اسلامی و خمینی و بیت امام  و فیضیه و مجلس و اوین و اعدام صدها هزار نفر و لعنت آباد و خاوران و ... بدهکار است.

 

آقای گنجی!

حزب نازی و هیتلر اگر سقوط نمی کرد و در جنگ شکست نمی خورد، حتماً امروز نمایندگان اش در کنار نمایندگان جمهوری اسلامی و انگلیس و فرانسه  و آمریکا و روسیه، مشغول تمرین "حقوق بشر" اسلامی یا آریایی بودند. و جهان برای رسیدگی به هالوکاست و فجایع فاشیسم، باید هنوز صبر می کرد و احتمالاً قضاوت های آقای ایروینگ در مورد فجایع نازیسم خریدار بیشتری پیدا می کرد! رایش سوم اما سقوط کرد و در پرتو آن پرده از گوشه هایی از جنابات فاشیسم هیتلری برداشته شد. از آن پس کسی نام کودک اش را آدلف نمی گذارد. گنجی و دوستانش باید خود را برای روزهایی که دیگر کسی نام کودک ش را روح الله نمیگذارد آماده کنند! نام نویسی در هئیت منصفهء دادگاه رسیدگی به درجهء اخلاقی بودن جمهوری اسلامی، با منافع شخصی و مستقیم گنجی در تناقض است. قاضی خود مشمول است.

 24 ژانویه 2013

http://www.hekmatist.com/2013/k172-soraya1.html

 

نظر خوانندگان

Nikbakht: Dear Ms. Shahabi; I think you have gotten it all wrong. Perhaps Hitler's victims do not name their children "Adolph", but our dear Iranian compatriots DO name their children after their most brutal killers and destroyers... and they do it frequently. We can start with Changeez and Teimoor and then look at much more common names! There was a time when some African-Americans changed their slave names (European names of their ancestral owners in the old American South). Even though they chose instead, the names of their previous slave owners ( Arab slave owners and traders), but at least they "tried"- not too hard, I might add. Our own nation however, seems completely oblivious to history. Either that, or most consider themselves the offspring of the invaders, rather than the natives? I believe that all Ganji is trying to say is that HIS personal involvements in regime atrocities were JUSTIFIED. He has said this many times in many different forms, always trying to justify his own actions in the past. I think, since he keeps repeating this theme, his role must have been worse than what we have heard, or what we know!

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه