|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
جمعه 23 فروردين ماه 1392 ـ 12 آوريل 2013 |
رقابتِ سرنوشت ساز ِ «خواص بیخاصیت» و «عامهی مردمان»
فرهاد جعفری
در ایام نوروز، ناچار شدم پدرم را که دیگر تاب و توان رانندگی طولانیمدت را ندارد؛ تا روستای زادگاهش (و زادگاه خودم) در جنوب خراسان ببرم.
هنوز نرسیده بودیم که یکی از پسرعموهایش به دیدنمان آمد. مرد باهوش، باشخصیت و تحصیلکردهای در رشتهی مهندسی. هنوز درست و حسابی احوالپرسی نکرده؛ وارد گفتگوی سیاسی شدیم. و هنوز وارد گفتگو نشده؛ ایشان گفت: «کارمان به کجا رسیده که یک "بچه آهنگر" باید رئیسجمهورمان باشد»!
سری به تاسف تکان دادم و پرسیدم: پدر خود شما چهکاره بوده و چه میزان سواد داشته؟!
ایشان که کمی جا خورده بود گفت: ژاندارم بود و سواد درست و حسابی نداشت.
پرسیدم: عموی بزرگتان که پدربزرگ من باشد چهطور؟!
ایشان گفت: کشاورز بود و او هم بیسواد بود.
پرسیدم: و آن عموی دیگرتان؟!
ایشان گفت: او هم کشاورز بود و بیسواد.
ادامه دادم: و عموی سومتان؟!
ایشان گفت: آسیابان بود و در حدی که بتواند جمع و تفریق کند، سوادکی داشت.
پرسیدم: چهطور است که اغلب ما، وقتی درحال تحقیرکردن شخصی چون احمدینژاد هستیم؛ آنهم از این جهت که یک "آهنگرزاده"، یا بهتر بگویم یک "مردمزاده" است؛ فراموش میکنیم که "خودمان که هستیم؟!" ... و از آن مهمتر؛ تحت چه تبلیغات و پروپاگاندایی، و دامنزدهشده توسط چه اشخاص و رسانههاییست که حاضر به "تحقیر شخصی چون خودمان" میشویم؟!... و چه پاداشی از خودمان، بابت "همراهی کردن با فضلا (!) و علما (!) و روشنفکران (!) در تحقیر کسی از جنس خودمان" دریافت میکنیم؟!
و ادامه دادم:
آنان که از انرژی اجتماعی شما علیه حاکم پیشین سود بردند تا خود و خانوادهی خود را به قدرت برسانند؛ همینکه به قدرت رسیدند؛ نخستین کاری که کردند تهیهی فهرست سیاهی از "شما طبقهی متوسط دههی پنجاه و فرزندانتان" بود که توسط نظم پیشین برکشیده شده بودید. فهرستی که بر مبنای آن، نه خودتان و نه فرزندانتان؛ کمترین راهی به "ساخت قدرت" و "منابع فرصت و ثروت" نیابید و بدون آنکه کمترین گناهی مرتکب شده باشید، اجازهی رشد اجتماعی نداشته باشید.
آنقدر که اغلب قریببه اتفاقتان؛ اگر شانس خیلی یارتان بود؛ در همان حدی متوقف ماندید که 35 سال پیش در آن سطح قرار داشتید و حتا نتوانستید کمی خود را بالاتر بکشید. و البته؛ کارتان به آنجا رسید که بازهم اغلبتان دریافتید فرزندانتان هیچ آیندهای در این کشور و تحت نظام سیاسی ـ اجتماعی حاکمیت روحانیون ندارند و برای جستجوی آیندهای نسبتاً انسانیتر و شرافتمندانهتر، باید بخت و اقبال خود را در هر کشوری جز کشور زادگاهشان بیازمایند. غیر از این است؟!
و در این بین؛ حتا اهمیت چندانی نداشت که «هواخواه نظم سیاسی» باشید یا «منتقد نظم حاکم». سرنوشتِ شما و فرزندانتان، «توقف و دست و پازدن در یک سطح از پیش تعیینشده توسط شبکهی خویشاوندی روحانیون و روحانیزادگان» بود حتا اگر واجد بیشترین هوش و شرافت و شایستگیها میبودید.
با اینحال؛ و بهرغم آنچه بر شما و فرزندانتان در تمام دو سهقرن اخیر و "بهویِژه در سهدههی گذشته" گذشت؛ اما هنوز تحتِ مغناطیس آن پروپاگاندای شیادانهای هستید که "فرزانگی" و "فرهیختگی" و "روشنفکری" را در "نسب داشتن آدمیان" میداند و مردمان را «عام» و «خاص» میکند!
و دریغا که دوشادوش "شبکهی خویشاوندی روحانیون" یا متحدان پشتپردهی "شازدهی قجر"شان؛ درحال تحقیر «ایرانی مردمزادهای از جنس خودتان» هستید و او را به سبب آنکه «آهنگرزاده» است، تحقیر میکنید!
«آهنگرزاده»ای که مثل خودتان، به سبب هوش و لیاقت خودش به «دانشگاه پیش از انقلاب» راه یافته است. «روستازاده»ای که اگر شما در «هفتحوض» زندگی میکردید، او هم در «نارمک» زندگی میکرد و انتخابش «نازیآباد» نبود. و به همان سبب، انتخابش مثل «نازیآبادیها» اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری اتباع آن کشور هم نبود!
.
آقای ابراهیم فیاض گفته است که: «انتخابات ریاستجمهوری آینده؛ محل نزاع و رقابت بورِژوازی سنتی و بورژوازی صنعتیست».
این گزاره فقط تا آنجا درست است که برای نگریستن به صحنهی انتخابات آینده، از یک متری آن بالاتر نرویم. امااگر تا آنجاکه لازم است بالا برویم؛ درخواهیم یافت که:
«انتخابات ریاستجمهوری آینده؛ محل نزاع سرنوشتساز و رقابت حیاتی "فرزندان جمهور مردم" و "شبکهی خویشاوندی"ست». آنچنانکه همهی آنهاکه به دروغ «خواص!» نامیده شده و میشوند (و فاقد کمترین خاصیتی هستند) در یک سو؛ و همهی آنها که به نادرستی «عوام!» نامیده شده و میشوند، در سوی دیگر قرار دارند.
اگر "فرزند مردم"اید؛ از حوزهی «مغناطیس دروغین خواص بیخاصیت» خارج شوید و به «جمهور مردم» بپیوندید!
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.