بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 26 فروردين ماه 1392 ـ  15 آوريل 2013

تغییر تاکتیک اصولگرایان: اصلاح‌طلبان بیایند!

مجتبی حسینی ـ سايت «اعتماد»

اصلاح‌طلبان از همان روز 2 خرداد 76 که سیدمحمد خاتمی برندهء بازی انتخابات ریاست‌جمهوری شد به خط قرمز اصولگرایان بدل شدند؛ روزی که گرچه روزنه‌های امید را زنده کرد اما اصلاح‌ طلبان قدرش را ندانستند و اصولگرایان طعم تلخ ش را از یاد نبردند؛ تلخی‌ای که باعث شد تا اصولگرایان از آن پس با اصلاح‌ طلبان تلخ سخن بگویند و تلخ‌تر رفتار کنند.

برآیند غضب اصولگرایان، حاشیه نشینی اصلاح ‌طلبان شد. سال‌هاست که اصلاح ‌طلبان با محدودیت‌های اجباری حتی نتوانسته‌اند نقش یک حریف جدی را برای اصولگرایان بازی کنند تا اصولگرایان یکدستی حاکمیت را تجربه کرده باشند. اما فرزند حاکمیت یکدست گویا بلای جان اصولگرایان شد تا اصولگرایانی که حتی سایهء اصلاح ‌طلبان را هم نشانه می‌گرفتند با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌ جمهوری یازدهم نه تنها از شکست حاکمیت یک دست سخن بگویند که از اصلاح ‌طلبان بخواهند در انتخابات حضوری جدی داشته باشند.

اینان که تا دیروز از مرگ اصلاحات و اصلاح‌ طلبی سخن می‌گفتند و برای میخ زدن بر تابوت اصلاحات به زعم خود، در رقابتی شدید بودند، این روزها در مسیر دعوت از اصلاح‌ طلبان مدام در حال پیشی گرفتن از یکدیگرند. در چنین رقابتی است که غلامعلی حداد عادل می‌گوید که اصلاح ‌طلبانی که در فتنه نقش نداشتند در انتخابات شرکت کنند، يا فلاحیان از نجفی به عنوان بهترین گزینهء اصلاح‌ طلبان برای انتخابات سخن می‌گوید، يا پورمحمدی حضور اصلاح‌ طلبان در انتخابات را مفید می‌داند، و ابوترابی‌فرد یک قدم پیش‌تر می‌رود و قول می‌دهد که اگر رئیس‌جمهور شود از اصلاح ‌طلبان در دولت اش استفاده می‌کند. محسن رضایی، حبیب‌الله عسگراولادی، علی لاریجانی، باقر قالیباف و بسیاری دیگر از چهره‌های اصولگرا نیز از ضرورت حضور اصلاح ‌طلبان در انتخابات سخن گفته‌اند.

اما به واقع چه اتفاقی افتاده تا اصولگرایان تغییر رویکرد بدهند و خشم همیشگی خود از اصلاح‌طلبان را در دل نگه دارند و آنگاه که واژه اصلاحات را بر زبان می‌آورند تلاش کنند تا لبخندی بر لبان‌شان نقش ببندد؟ آیا دوران مغضوبیت اصلاح ‌طلبی به پایان رسیده است؟ آیا اصولگرایان پس از دو دوره دولت‌داری محمود احمدی‌نژاد به این نتیجه رسیده‌اند که مدیریت کشور با حاکمیت مطلق یک جناح سیاسی امکان پذیر نیست؟ آیا نتایج نظرسنجی‌ها توانسته اصولگرایان را با واقعیت اقتدار اجتماعی اصلاح‌ طلبان رو به‌ رو کند؟ آیا ادبیات دوستانهء اصولگرایان با اصلاح ‌طلبان از سر ترس از «جریان انحرافی» و بازی‌های ناخوانده و منطق نامکشوف حاکم بر جریان دولت است؟ آیا اصولگرایان در دعوت از اصلاح‌ طلبان به دنبال تزئین انتخابات با رأی هواداران اصلاح‌طلبان هستند؟ اصولگرایان از کدام دسته از اصلاح‌ طلبان دعوت به حضور می‌کنند؟ و اینکه چرا اصولگرایان درچنین فضایی دست به دامان اصلاح طلبان شده اند؟

پاسخ به این پرسش‌ها با نیم‌نگاهی به شرح حال امروز اصلاح‌طلبی میسر است. وضعیت امروز اصلاح‌طلبی در ایران همان شرح حال رییس دولت سابق است؛ اصلاح‌طلبی همان اندازه که «سیادت» ندارد، «محبوب» است. اصولگرایان به خوبی می‌دانند که اصلاح‌طلبی به مثابه یک پروسه و نه یک پروژه از اقتدار اجتماعی ملموسی برخوردار است و نادیده گرفتن رقیبی که چنین سرمایه عظیمی را پشت خود می‌بیند کار ساده و عاقلانه‌یی نیست. با استناد به این رویکرد است که دم و بازدم سیاسی اصولگرایان در شرایط فعلی وابسته به اظهارنظری درباره اصلاح‌طلبان است. همه می‌دانند اصولگرایانی که برای اصلاح‌طلبان کارت دعوت به بازی سیاسی فرستاده‌اند دل در گرو رقابت با اصلاح‌طلبان قابل کنترل دارند تا لوازم تزیینی انتخاباتی که اصولگرایان برگزار می‌کنند فراهم شود چرا که راست‌های سیاسی هرگز نمی‌توانند مهر اصلاحات و اصلاح‌طلبی را در دل خود جای دهند.اصلاح‌طلبان همواره برای اصولگرایان خط قرمزی پاک‌ناشدنی‌اند، حتی اگر چراغی که به اصلاح‌طلبان نشان می‌دهند رنگی در ظاهر سبز داشته باشد. عقلای قوم اصولگرا با استراتژی چنین روشی دو هدف را پیگیری می‌کنند. آنان هم به دنبال ایفای نقش حاکمیتی خود که همانا افزایش ضریب مشارکت مردم در انتخابات است بوده و هم آنکه می‌خواهند با بزرگنمایی اصلاح‌طلبان درجه دو و سه به طور کلی از قیمان اصلاحات و اصلاح‌طلبی عبور کنند.

اصلاح‌طلبان در این شرایط می‌دانند که مشکل اصولگرایان با رییس دولت دهم همان میزان که برای گفتمان اصولگرایان بحران‌های شالوده‌شکن آفریده است می‌تواند فرصت‌های فراوانی را پیش روی رقبای همیشگی اصولگرایان قرار دهد. با یک چشم «تهدید»ها را می‌توان رصد کرد و با چشمی دیگر، «فرصت»‌ها را. اصلاح‌طلبی نمرده و نمی‌میرد، چرا که ‌اصلاحات پایگاه اجتماعی دارد و محبوب است. شرایط امروز اصلاحات، شرایط قبل از فتح و پیروزی است. اصلاح‌طلبانی که با وجود هزیمت در همه شرایط همچنان اصلاح‌طلب مانده‌اند حرف‌های زیادی برای گفتن دارند مگر آنکه آن طیفی از اصلاح‌طلبان که قصد عزیمت به انتخابات را کرده‌اند کمی صبوری کنند و با اصلاح‌طلبانی که اصلاح‌طلبی برای آنها کرسی قدرت نبود، به شور و مشورت بنشینند تا اصول اصلاح‌طلبی و اضلاع هویت اصلاحات تدوین شود و «همه اصلاح‌طلبان» براساس مانیفست، نقش‌هایشان را بازی کنند که نوای نتی ناهماهنگ در این لحظات، فرصتی برای رقیب همیشه آماده اصلاحات و اصلاح‌طلبان خواهد بود. کنشگری سیاسی تنها در بزنگاه‌های انتخابات تفسیر نمی‌شود همان‌گونه که قهر سیاسی بی‌معناست. اصلاح‌طلبان می‌دانند که نه دری را باید به زور شکست و نه پشت هر دری که باز بود، باغی خوش و خرم است. اصلاح‌طلبان در میان این همه اما و اگر باید پاسخی برای این پرسش‌ها داشته باشند که آیا شرایط برای حضور و رقابت آنان با جناح راست مهیاست؟ آیا چراغی که حاکمیت به اصلاح‌طلبان نشان داده است، رنگ سبز دارد؟ آیا دعوت اصولگرایان برای ضیافت انتخابات ریاست‌جمهوری، دعوت رسمی حاکمیت برای رهایی از راست رادیکال است؟ آیا چرخش مواضع راست‌های سیاسی در قبال گفتمان اصلاحات، می‌تواند به نوعی معامله سیاسی و عقب‌نشینی استراتژیک تعبیر شود؟ و اینکه آیا به واقع پشت دری که برخی اصولگرایان به اصلاح‌طلبان نشان می‌دهند، خبری هست یا خیر؟رسول منتجب‌نیا قائم‌مقام حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با «اعتماد» تلاش کرد تا به عنوان یکی از فعالان اصلاح‌طلب پاسخی برای این پرسش‌ها داده باشد. منتجب‌نیا با بیان اینکه اصلاح‌طلبان در جامعه ایرانی دارای جایگاه ویژه و ممتازی هستند، گفت: اصولگرایان واقع‌بین به موقعیت ویژه اصلاحات و اقتدار اجتماعی اصلاح‌طلبان پی برده‌اند و به این مساله اعتراف می‌کنند که اصلاح‌طلبان در جایگاه بهتری نسبت به اصولگرایان قرار دارند. قائم‌مقام حزب اعتماد ملی با طرح مشکلات درونی و بیرونی کشور اذعان داشت: عقل سلیم حکم می‌کند که همه دلسوزان جناحین سیاسی کشور و علاقه‌مند به نظام برای حفظ نظام و خروج از مشکلات و مصایب فعلی ایران دست در دست هم بگذارند. وی با بیان اینکه اصولگرایان منصف بر اساس بینش سیاسی و واقعیات موجود رو به دعوت اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات آورده‌اند، تاکید کرد: سخنان رهبری انقلاب در مشهد با خط و نشان کشیدن‌های اصولگرایان برای اصلاح‌طلبان کاملا متفاوت بود و همین تفاوت باعث چرخش مواضع اصولگرایان شده است. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان کارت دعوتی که اصولگرایان برای حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ارسال می‌کنند را اعتراف به شکست مدیریت تک گفتمانی دانست، اظهار داشت: اصولگرایان پس از هشت سال فهمیدند که بار سنگین نظام و انقلاب را یک تنه نمی‌توانند به مقصد برسانند و با توجه به محبوبیت فراوان اصلاح‌طلبی در کشور به این نتیجه رسیده‌اند که بخشی از مدیریت کشور را باید به اصلاح‌طلبان واگذار کنند. منتجب‌نیا در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان بر اساس واقعیات موجود مجبور شده‌اند تا از اصلاح‌طلبان بخواهند که در بازی سیاسی نقش‌آفرین بشوند، افزود: دعوت اصولگرایان از اصلاح‌طلبان اعتراف به شکست‌شان است چرا که سرشناسان این جناح تا دیروز بر طبل مرگ اصلاحات می‌کوبیدند و معتقد بودند که جنبش اصلاح‌طلبی در ایران مرده است اما همان افراد امروز اقرار می‌کنند که اصلاح‌طلبان واقعیت اجتناب‌ناپذیر هستند و باید در مدیریت کشور از آنها استفاده کرد. قائم‌مقام حزب اعتماد ملی درپاسخ به این پرسش که اگر قرار باشد اصولگرایان بخشی از مدیریت کشور را به اصلاح‌طلبان واگذار کنند به کدام دسته از اصلاح‌طلبان مجوز ورود به عرصه قدرت سیاسی را می‌دهند، گفت: تسلیم شدن اصولگرایان دربرابر واقعیت به معنای این نیست که آنها دست از عقاید سیاسی خود برداشته‌اند و اصولگرا شده یا آنکه رهبری کشور را به اصلاح‌طلبان واگذار کنند بلکه آنها می‌خواهند از وجود اصلاح‌طلبان برای تثبیت و موفقیت خودشان استفاده کنند. وی با بیان اینکه اصولگرایان در شرایط فعلی اصلاح‌طلبانی را تحمل می‌کنند که نگران از حضور آنان نیستند، در پاسخ به این سوال که کدام‌یک از اصلاح‌طلبان موجبات نگرانی اصولگرایان را فراهم می‌کنند، تصریح کرد: حساسیت اصولگرایان به آقایان خاتمی و هاشمی‌رفسنجانی به دلیل موقعیت ویژه این آقایان است چرا که این دو نفر می‌توانند بازی انتخابات را ببرند در حالی که نسبت به دیگرکاندیداها چنین نگرانی‌ای ندارند. منتجب‌نیا افزود: اصولگرایان به دنبال حضور کاندیداهای اصلاح‌طلبی هستند که احتمال رای آوری آنان پایین است و بر همین اساس از حضور چنین اصلاح‌طلبانی استقبال می‌کنند در حالی که نسبت به حضور احتمالی آقایان هاشمی و خاتمی سریعا ًاز لحنی تهدیدآمیز بهره می‌گیرند.

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه