|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
جمعه 6 ارديبهشت ماه 1392 ـ 26 آوريل 2013 |
حماسه سیاسی یا هراس از بحران اقتدار؟
مهدی رود
سال 92 در حالی پیش چشم مردم بخت برگشته ماه آغازین خود را پشت سر می گذارند که به رسم نامیمون 19 ساله اخیر علی خامنه ای در اولین روز فروردین، ضمن برشمردن نکاتی که به ظن خویش می تواند گره گشای مشکلات جاری کشور باشد، بیان فهرستی از نصایح توخالی را با شعاری جهت دار به پایان می رساند. امسال شعار «خلق حماسهء سیاسی و اقتصادی» در شرایطی از سوی رهبر حکومت خودکامه مطرح می شود که با توجه به موقعیت کشور، علی الخصوص در چهار چوب سیاسی و اقتصادی، نمایی جز بحران روزافزون را متصور نمی سازد. اما در این رهگذر چه فاکتورهایی از منظر علی خامنه ای و دستگاه عریض و طویل «بیت رهبری»، می تواند بستر ساز حماسه، البته به تعبیر تصمیم سازان رژیم، قلمداد شود؟
بحران اقتدار حکومت پیش چشم سردمداران اش آنجایی نمود بیشتری پیدا می کند که بی تفاوتی مردم نسبت به آرمان های نظام، خردادی کابوس وار را پیش رویشان رقم زند. اما پرسش اینجاست که آیا صحنه گردانان حکومت راه گریزی برای فرار از این مهلکه و خلق آنچه حماسه می پندارند می یابند یا خیر؟
طبیعی ست که يک ضلع مثلث انتخابات، که اصول گرایان باشند، به تصور نگارنده با کثرت نامزدهایشان نخواهند توانست در بهترین حالت بیش از 10 تا 15 درصد واجدین شرایط را پای صندوق رای بکشانند. احمدی نژاد و ممدوحش «مشایی» ضلع دیگر این مثلث محسوب می گردند. این طیف، برای رسیدن به مقصد، اقشار کم درآمد و حاشیه نشین را نشانه گرفته و می کوشد در این راه از سدی همچون شورای نگهبان عبور کند. شورای نگهبان و نظارت استصوابی اش مهم ترین چالش پیش روی احمدی نژاد لحاظ می شود، از این رو رئیس منتصب دولت را بر آن داشته تا از هم اکنون مسیرهایی برای تحت فشار گذاشتن فیلتر حکومت در راستای تایید صلاحیت مشایی برگزیند. احمدی نژاد به همین منظور تاکتیکی را انتخاب نموده که به نوعی از سخنان رهبری حکومت علیه شورای نگهبان تابع وی بهره می جوید.
رئیس دولت در جمع استانداران گفته که:« همانگونه که رهبری تاکید کرده باید همهء سلایق در انتخابات حضور داشته باشند، ملت انتخاب خود را انجام دهد، همه باید مراقب باشند و در جهت تشویق انگیزه های حضور و مشارکت بالای مردم حرکت کنند »... وی در جایی دیگر و در جمع مردم سمنان بیان کرده است که: «انتخاب حق مردم است، مقام رهبری گفتند من یک رای بیشتر ندارم! اما یک عده می گویند نطر رهبری این است که این شخص بیاید و آن شخص نیاید. به شما چه مربوط است؟!»
همانگونه که ملاحظه می شود، احمدی نژاد با این رویکرد، تفسیر خود از حضور همهء جریان ها و سلیقه ها را به شورای نگهبان گوشزد می کند که با رد صلاحیت کاندید مورد نظرش، مانع از حضور این طیف و حامیان اش در انتخابات نشود تا به شکوه برگزاری انتخابات، یا همان حماسهء مورد نظر «آقا»، خدشه وارد نگردد. از طرفی دیگر، با بیان حق «مردم» از شرکت در انتخابات (و نه حق رهبر) تاکید می کند که ارادهء مردم بر آنچه می گزینند حتی از خواست رهبر و شورایی مانند نگهبان بالاتر است. اینکه احمدی نژاد با خط مشی رندانه اش در تلاش باشند تا مردم را در برابر خامنه ای و تصمیم سازان نظام قرار دهد به رفتار عملی نیاز دارد تا خود و جریان اش را دارای اقبال عمومی نشان دهد. و هدف احمدی نژاد از دعوت دولتی ها و اقشاری که به نوعی به خانوادهء دولت منتسب می شوند در مکانی مانند استادیوم 100 هزار نفری آزادی به همین منظور صورت پذیرفته است؛ گرچه اين امر آنچنان که تصور می شد مورد استقبال قرار نگرفت اما همین موضوع نیز قبل از آن با واکنش منفی اصول گرایان، فرمانده نیروی انتظامی و رئیس قوه قضائیه رو به رو شده بود. صادق لاریجانی، که سابقهء نزاع علنی با احمدی نژاد را در این یک سالهء اخیر به همراه دارد، بر جرم بودن برگزاری این همایش به علت صرف هزینه های سنگین تاکید کرده است و، از سوی دیگر، علاءالدین بروجردی، نمایند نام آشنای مجلس!، صرف برگزاری این همایش را برای رد صلاحیت برگزار کنندگان آن کافی می داند. با بیان این نکات، حال این احمدی نژاد است که تعیین می کند هنوز با تاکتیک «رأی ملت بالاتر از هر شاخصی است» حرکت کند و یا قاعدهء بازی را با اتخاذ روشی دیگر تغییر می دهد.
اما آن طرف میدان، یعنی در اردوگاه اصول گرایان و نامزدهای بظاهر مستقل نیز اوضاع سیر مطلوب خامنه ای را طی نمی کند. کثرت نامزدها، که تعدادشان اکنون به بیش از 20 نامزد باالقوه می رسد، انتقاد نظریه پردازان این طیف را بر انگیخته است. احمد توکلی، از صاحب نظران اصول گرا، با کنایه ای خطاب به نامزدها در این باره گفته: « گویی حضرت جبرئیل به دیدار برخی می آید که آنها با چنین قطعیتی از احساس و تکلیف شرعی برای نامزدی در انتخابات سخن به میان می آورند!»... روزنامهء کیهان نیز در مطلبی تعداد فزایندهء نامزدها را موجب «گم شدن پاسخ های معطوف به حکمت و مصلحت و عقلانیت به جهت شلوغی تبلیغات طرفین می داند که به حیرت و سردرگمی مردم می انجامد!» در همین راستا علی سعیدی، نمایندهء ولی فقیه در سپاه و از مطرح کنندگان تئوری مهندسی معقول و منطقی انتخابات، از تعداد نامزدها ابراز نگرانی کرده و خواهان اتحاد و ائتلاف آنان و معرفی نامزد واحد شده است.
با این وجود آیا کثرت نامزدها را می توان تنها نگرانی اصول گرایان دانست؟ تصمیم سازان این طیف پیش از این در محافل رسمی و غیر رسمی به صراحت از رد صلاحیت نامزد طیف های رقیب، اصلاح طلب (مشخصاً خاتمی) و دولتی ها (آنچه که به رحیم مشائی اشاره دارد)، سخن به میان آورده اند اما باز هم آيا این رویکرد می تواند پایان چالش پیش روی اصول گرایان حامی خامنه ای باشد؟
مسلماً خیر. با نگاهی به موضع اخیر احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد و از حامیان جبهه پایداری، و مصباح یزدی می توان به نکاتی در این ارتباط دست یافت. وی در جایی با انتقاد تند نسبت به نامزدهای ائتلاف برای پیشرفت (ولایتی، قالیباف و حداد عادل) آنان را «ساکتین فتنه» نامیده و خواستار عذر خواهی شان از مردم بابت سکوت و همراهی با موسوی و کروبی در حوادث انتخابات گذشته شده است! این شماتت علم الهدی در حالی صورت می پذیرد که بسیاری از نظریه پردازان نظام بخت نامزد نهایی ائتلاف مذکور را برای به دست گرفتن سکان ریاست دولت بیش از اصول گرایان دیگر می دانند. اگر این کدهای ذکر شده را در کنار تحرکات خاموش علی اکبر ولایتی و آنچه در مورد وی از رویکرد ایجاد راهی پشت پرده برای رابطه با لابی های آمریکایی، بدون گذر از مسیر خامنه ای و اظهار نظر باهنر، دیگر نامزد مطرح اصول گرا که گفته بود: «دولت من "دولت آقا اجازه" نخواهد بود» قرار دهیم، به خوبی می توان دریافت که خامنه ای و حامیان نزدیک او حتی در ارتباط با تحرکات و مواضع اصول گرایان بر سر کسب قدرت نیز بی دغدغه نخواهند بود؛ دغدغه ای که محمد یزدی، از نزدیکان رهبر حکومت و عضو شورای نگهبان، در گفته هایش نمی تواند پنهان کند: « باید مراقب باشیم با این کثرت نامزدها و عدم توجه به نتیجه انتخابات شخصی رئیس جمهور نشود که هر روز مشکل ایجاد کند!»
به راستی مقصود از «درگیری» و «مشکل» که از سوی عضو شورای نگهبان که اختیار رد صلاحیت نامزدهای غیر خودی و خارج از خط ولایت را بر خود قائل است مطرح می شود چه می تواند باشد؟ چگونه است که با وجود ولی فقیه و، به گفتهء ایشان، درایت و عنایت او بر همهء امور باز هم باید نگرانی باعث تشویش خاطر تصمیم سازان بیت و نظام شود؟
با نظر بر مطالب بیان شده و کنکاش در آنچه پیش از این از پایان فصل الخطابی علی خامنه ای عیان گردیده بود، از باب تذکر ها و توصیه ها و تهدید های پی در پی وی به منظور کنترل ثبات از دست رفته نظام، تنها به یک فاکتور مهم خواهیم رسید و آن اینکه شعارهایی که از سوی رهبر حکومت تمامیت خواه همه ساله مطرح می گردد بیش از پیش ماهيتی بی تفاوت و عمل ناگرایانه به خود گرفته است. و اینگونه است که محمد حسن آصفری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، تاکید می کند که: «سال هاست از فرمایشات رهبری تنها در حد چاپ بنر و برگزاری همایش استفاده می شود.» اين اظهار نظر نمایندهء گوش به زنگ رهبر خود بیانگر آن است که در 19 سال نامگذاری سال ها از سوی علی خامنه ای تنها جنبهء تشریفات داشته و نه بیش از آن...
هراس انگیز ترین چالشی که اکنون ارکان نظام، از رأس تا بدنه، دست به گریبان آنند «بحران اقتدار» است؛ اقتداری که گرچه از ابتدا بر پایهء قتل و جنایت و رعب و وحشت و نه حمایت اجتماعی بنا شده بوده اما امروز به پایین ترین سطح خود رسیده و راهی را گشوده که بازگشت ناپذیر است.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.