=======================================================
شماره 208 ـ پنج شنبه
13 تير 1387 ـ
3 ژوئيه 2008
حکومت اسلامی زاينده رود را خشکاند / آن «شط پر
شوکت هرچه زيبائی پاک!»
=======================================================
روشنفکران ايرانی به مدت بيش از يک قرن، در جهد برای برپائی دولت
مدرن دل مشغول يک چنين مسائلی بوده اند: سنت در مقابل مدرنيته،
مذهب در برابر سکولاريسم، و خودکامگی در مواجهه با ليبراليسم و
روياروئی با دو ستون اقتدار سنتی ـ مذهبی هويت ملی ايرانی ـ يعنی
هويت های سياسی و مذهبی ـ شعار پرچمداران مشروطه خواهی، سکولاريسم
و برابری، يعنی هم آنانی که در آرزوی مدرنيزه و عقلانی گشتن دستگاه
دولتی در ايران بوده اند شد.
=======================================================
در
جستجوی هويت ملی
شهرام اسلامی
از آنجا که هويت ما تنها با داشتن مشخصاتی ويژه می تواند خود را از
هويت ديگران متمايز می سازد، می توان ميان تبيين درون نگر و برون
نگر از هويت تفاوتی قائل شد. تبيين درون نگر، که بيشتر مورد توجه
ماست، مجبور به توضيح استمرار تجارب زندگی از يکسو و تأثير آنها بر
سازماندهی عمل و سرانجام استخراج هنجار های اجتماعی است. تبيين
برون نگر گرچه مشخصات هويت ملی را برمي شمارد، اما فاقد خاطرهء
معينی از تجارب شخصی است و هنجارهای اجتماعی برآمده را همچون امری
بيگانه مورد بررسی قرار می دهد.
=======================================================
ضرورت اتخاذ ادبیاتی نوین در صحنهء
سیاسی ایران
رضا عموزاده
آیا خمينی هرگز اعراب را تازیان خواند كه ایرانی بودن را گبریت
میخواند؟
هرگز .
به هیچ روی انتظار بر این نیست كه موضوع تازی و مجوس و گبر و
عجمی احیا شود و یا اساسا تاكیدی بر آن شود.
این، در واقع، ادبیات خمینی بود كه نفرت ها را با تحقیر ایرانیان
دامن می زد.
آیت الله خمینی در هر سخنی كه میگفت در عمق مضمونش نكته ای از باب
تحقیر ملت ایران در آن وجود داشت و حیرت آنجا بود كه كمتر افراد
ملت آن را نسبت به خود تلقی مینمودند و اشارات آن را به دیگران
مربوط میدانستند و این رمز جادوئی ادبیات خمینی بود.
=======================================================
چگونه
دولت های اروپائی مسلمانان را اسلامیست قلمداد می کنند
(نشريهء دی ولت)
برگردان: زری طبائی
بسياری از مردم کشورهای اروپائی تازه از هفت سال پیش شروع کرده اند
که مشکلات اجتماعی و اقتصادی مهاجران، ناآرامی و شورش ها را در
شهرهای بزرگ و حومه های آن ها با مسئله اسلام و دین ازتباط بدهند.
در دههء هشتاد شهرهای فرانسه و انگلستان مرتب صحنهء شورش ها و
ناآرامی های بزرگی بود. درگیری های سخت و خسارت های فراوانی اتفٌاق
افتاد که در اغلب آنان کسانی شرکت فعٌالانه داشتند که بیشتر از
خانواده های مسلمان مهاجر بودند. در تمام گزارش های رسانه های
گروهی فقط از« مهاجران» نام برده می شد و نه از«مسلمانان».
=======================================================