=======================================================
شماره 244 ـ
جمعه 18 مرداد 1387 ـ
8 اوت 2008
جنايتکاران جنگی هم طرفداران خود را دارند...
=======================================================
در
جستجوی غرب زدگان
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
در ايران کنونی لباس رنگی، موی سيخی، شلوار جين وصله دار، آرايش
صورت، داشتن عروسک باربی، حمل سگ و ميمون در اتومبيل، و ده ها مورد
ديگر را «مصاديق غربزدگی» می خوانند و مشغول مبارزه با آنها هستند.
اما فهرست اين «مصاديق» را فقط گردانندگان رژيم اسلامی بصورتی
کاملاً دلبخواه تهيه می کنند. حال آنکه اگر تمايل به استفاده از
مظاهر تمدن غربی نشان غربزدگی باشد، چه کسی را می توان در حکومت
اسلامی ايران يافت که غربزده نباشد؟
=======================================================
شخصيت
های دوگانهء دکتر راد وان کاراجیچ
روانشناس شاعر،
و جنایتکار جنگی
س. دراکویچ
ـ ترجمهء زری طبائی
این شکل زندگی برای او بسیار مناسب بود. او نمی بایست خود را در
صومعه های ارتدوکس ها و یا دهات دور افتاده در دل کوه های مونتگرو
قایم کند. او، در واقع، ناشناس زندگی کردن را نمی پسندید؛ و دوست
داشت که حتی با نام و مشخصات قلابی در میان مردم زندگی کند. می
خواست که مردم او را بشناسند، برای او اهمٌیت قائل شوند، و مرکز
توجه شان باشد. و این شکل و شمایل جدید چیز های گرانبهائی را در
اختیارش می گذاشت: او می توانست آزادنه به هر کجا که دلش می خواست
برود، می توانست ـ به مانند سایر ساکنان شهر بلگراد ـ هر چه دلش می
خواست انجام دهد. این آزادی کامل را داشت که بدون نگرانی به یک
رستوران برود، به یک سخنرانی، تئاتر و یا یک پارک. و از همه مهمتر
اینکه می توانست کار کند، آن هم در حرفه و رشته ای که شغل اصلیش
بود: روانشناسی و روانکاوی. در اين مقام، او خود را یک شفا دهندهء
معجزه گر می انگاشت.
=======================================================
«دولت
وحدت ملی» یا «دولت وحدت صنفی»؟! کدام یک؟!
فرهاد جعفری
روحانیون حکومتی که پیشتر پایگاه مردمیو «مرجعیت اجتماعی» خود را
از دست داده و از توان بسیج و هدایت افکار عمومی محروم شده بودند؛
اکنون تنها پشت و پناه، و در حقیقت تنها منبع و منشاء باقی ماندهی
قدرتشان را نیز از کف رفته یافتند و از «رویداد خجستهی سوم تیر»
به بعد، که طی آن «یک دانشگاهی» (مستظهر به پشتیبانی و حمایت
بیچون و چرای نظامیان) به مصدر اصلی قدرت اجرائی کشور دست یافت؛
به «بازیگران دست چندم قدرت در ایران» مبدل شدند.
از این رو، اکنون که خبر میرسد برخی روحانیون شناخته شدهی حکومتی
در پی تشکیل «دولت وحدت ملی و جبههی نجات» هستند؛ به نظر میرسد
که چنین رویائی بیش از آنکه ناشی از نگرانی از آیندهی کشور باشد،
ناشی از «منافع صنفی و طبقاتی»ست که آنا را گرد هم آورده است.
=======================================================
کدام
استراتژی؟ کدام گزینه؟
تحلیلی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری
عبدالله مومنی
اصلاح
طلبان از سال هشتاد بدین سو در هیچ انتخاباتی پیروز نشدهاند. با
این حال و به رغم شكست های متعدد هنوز یك تحلیل جامع در مورد
دلایل این شكستهای متوالی از سوی جناح اصلاحطلب ارائه نشده است.
آنها در تحلیل هایشان همواره كوشیدهاند شكست هایشان را به
«بیرون» حوالت دهند. حال این مشكل بیرونی یك بار «رد صلاحیت
گسترده» است و بار دیگر عدم شركت «تحریمیها» در انتخابات، گاهی
این و گاهی آن به عنوان دلیل شكست معرفی میشوند. پرسش اینجاست كه
آیا بخشی از دلایل این شكستها نمیتواند به عدم اقبال و اعتماد
مردم به نیروهای جبههء اصلاحات، عملكرد نه چندان رضایت بخش سیاسی
آنها و ناتوانی شان در اقناع جامعه به شركت فراگیر در انتخابات
مربوط شود؟
=======================================================