=======================================================
شماره
279 ـ
جمعه 22 شهريور 1387 ـ
12 سپتامبر 2008
=======================================================
=======================================================
مانيفست درماندگی؟
اسماعيل نوری علا
چراست که، بدون آنکه توضيحی داده شود، وظايفی جعلی را بر گردهء
اپوزيسيون خارج کشور می گذاريد تا، بر بنياد آن، خبر ناتوانی و عجز
اين اپوزيسيون را در بوق کنيد؟ براستی معنای «اپوزيسيونی که منتهی
به عمل شود» چيست و، در اين عبارت ترکيبی تلخ، واژهء «عمل» چه معنا
دارد؟ مگر قرار بوده است که اپوزيسيون خارج کشور، در خارج از کشور،
دست به قيام و انقلاب بزند؟ مگر قرار بوده که ما در اينجا دولت
موقت تشکيل دهيم؟ مگر بايد همگی مثل مجاهدين خلق عمليات فروغ
جاويدان بر پا کنيم و به خاک کشور لشگر بکشيم؟ اگر اين توقعات را
از اپوزيسيون خارج کشور داشته باشيم و اگر منظورمان از «عمل»
همينگونه چيزها باشد، بايد خيلی ساده انگار باشيم.
=======================================================
با
اجازه یا بی اجازهء «آقا»؟
عیسی سحرخیز
وقتی چرخ کشور بر این محور می چرخد،
زمانی که طرفداران "ولایت مطلقه فقیه" میثاق ملی کشور، قانون اساسی
ایران، را کاغذ
پاره ای بیش نمی دانند و هر جا که به نفعشان باشد و مصلحتشان اقتضا
کند، قانون را
به نفع خود تفسیر و تعبیر می کنند و حتی طرح بحث ضرورت محدود بودن
"وظایف و مسئولیت
های رهبر" را سخن و اقدامی "ضد دین و آئین اسلام" می خوانند و از
آن مهمتر "جمهوری
اسلامی" را امری "تزئینی" و "مصلحتی" در برابر "حکومت اسلامی" می
دانند، طبیعی است
که رهبر هم بی خیال محدودیت های قانون، هر اقدامی که دلش می خواهد
انجام دهد.
=======================================================
در
خدمت و خيانت روحانيت
محمدجواد اکبرين
از سال 1343 که جلال آلاحمد نوشتن کتاب "در خدمت و خيانت
روشنفکران" را آغاز کرد نزديک به نيم قرن ميگذرد. چنانکه
پيداست دغدغهي جلال در اين اثر، فقدان واقعبيني و تعهد روشنفکران
در برابر مردم و نيز نقد خضوع پارهاي از آنها در برابر قدرت و
ثروت بود. در اين نيم قرن اما دو حادثهي پيوسته اتفاق افتاد که
آلاحمد در عمر کوتاه خود آنها را نديد و شايد اگر زنده ميماند
کتابي ديگر و اينبار "در خدمت و خيانت روحانيت" مينوشت تا از سر
همان دغدغهها به نقد اين نهاد بپردازد...
=======================================================
رفتار
رژیم اسلامی حاکم بر ایران قابل تغییر نیست
محمد پروین
پایداری اَقای امیر انتظام بر باورهایشان قابل تحسین است و می توان
درک کرد چه بهای سنگینی بخاطرش پرداخته اند. منتها چه غم انگیز است
که این باورها، پس از 29 سال زندانی بودن ایشان و 30 سال جنایات
روزمره رژیم اسلامی، این گمان را هم در بر دارد که رفتار این سیستم
واپس گرا تغییر پذیر است. متاسفانه بنظر میرسد که ایشان چنان در
بند این رویای "تغییر رفتار" گرفتارند که در نامه خود به اَقای
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، این باور را بدون ارائه هیچ
شاهدی به مردم ایران هم نسبت داده اند...
=======================================================
=======================================================