======================================================
شماره
321 ـ
پنج شنبه 2 آبان 1387 ـ
23 اکتبر 2008
======================================================
======================================================
دربارهيِ
هويّتِ ملّي و پروژهيِ ملّتسازي
داریوش آشوری
ملتهايِ مدرن پديد آمده از دلِ فرايندِ «ملتسازي» در دورانِ
مدرناند، نه پديدههايِ ازليِ تاريخی. هويّتِ يکپارچهيِ جمعي را
بيشتر در ميانِ قوميتها بايد جُست. قومها اغلب دارايِ زبان و
مذهب و حافظهيِ جمعيِ يگانه و چهبسا نژاد يگانه اند. امّا
ملّتها، به معنايِ مدرنِ کلمه، ترکيبی از قوميّتها هستند. در
جهان، جز در برخی کشورهايِ بسيار کوچک، به نظر نميرسد که ملتّی
وجود داشته باشد که تنها از يک قوميّت تشکيل شده باشد. ملتها
مجموعههايِ انسانيای هستند که در قلمروِ جغرافياييِ معيّن در
زيرِ فرمانفرمايي (sovereignty) يا حاکميّتِ يک دولت به سر ميبرند.
======================================================
آیا
کمالیسم می تواند اسلام و غرب گرایی را گرد یک محور بیاورد؟
دکتر جونيت اولـسور
به شهادت تاریخ، نمی توان انکار کرد که شدیدترین واکنش ها از طرف
گروه های مذهبی، در زمان برقراری جمهوری و پس از جنگ استقلال طلبی
رخ داد. در واقع، حوادث دردناکی عامل بوجود آمدن این واکنش ها و در
برخی مواقع این تنفر بود.
از نخستین روزهای پس از برقراری جمهوری، برخی گروه های مذهبی،
ارزش های جمهوری را با ارزش های غربی یکسو دیدند و معتقد شدند این
جمهوری بر مسلمین تحمیل شده و ترکیه را مورد استثمار قرار داده
است.
اما، واکنش اسلام علیه ارزش های جمهوری خواهان عمیق تر از آن است
که بتوان آن را صرفاً یک عکس العمل مذهبی یا ایدئولوژیک دانست...
======================================================
ریشههای فرهنگی تحولات سیاسی
گفتوگو با ناصرفکوهی
تحول سیاسی در عصر کنونی نیاز به انعطاف پذیرشدن هر چه بیشتر
تمامی نهادها و سازوکارها و کنشگرانی دارد که در این حوزه مشارکت
دارند. در واقع دیگر نمیتوان در عصر اطلاعاتی انتظار داشت که
اشکال «سخت» و غیرقابل تغییر و تحول سیاسی بتوانند به حیات خود در
شرایطی که دائما همه چیز در حال تغییر و فرایندهای سیالیت اصل و
محورهای شناخت و روابط را تشکیل میدهند، ادامه دهند...
به
عبارت دیگر، «موقعیتهای جزیرهای» که در دنیای باستان و حتی تا
انقلاب صنعتی، اصل و محور جامعه بودگی را تشکیل میدادند در طول
این انقلاب و به خصوص در سی سال اخیر که از انقلاب اطلاعاتی
میگذرد، تقریبا کاملا فرو ریختهاند...
======================================================
من نمی دانم تا کي بايد شاهد آن بود که يک عده باصطلاح «اصلاح طلب»
توجيه گر واقعيت اسلام حاکم بر ايران بوده، و يک عده هم، با تظاهر
به مدرنيسم، به توجيه «اصلاح طلبان» مشغول باشند. اما، بنظر من،
سکولاريسم دقيقاً به معنای پايان دادن به اين کلاف سردرگم قضاوت
هاي اخلاقي دربارهء حکومتی است که از يکسو ظاهري قدسي را ارائه
ميکند و، از سوی ديگر، مجبور است که دائماً واقعيت را ـ از فروختن
دختران ايران به دوبي تا هزاران جنايت در خفا در خود ايران ـ حاشا
کند.
======================================================
من
متمدنم، سکولارم، ايرانی ام، چون کورش را دارم!
(ويدئو)
اسماعيل نوری علا در برنامهء «در پيشگاه
فرهنگ»
آرشيو ======================================================