بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

11 اسفند 1386 ـ  اول مارچ 2008

 

سه نگاه در ارتباط به سهميه جنسيتی

 

نگاه 1: آيا آمار زنان در دانشگاه واقعی است؟

چند سالی است که روسای جمهوری اسلامی و طرفداران آنها  يکی از دست آوردهای انقلاب اسلامی را حضور دختران در دانشگاه ها می دانند و هر کجايي دست شان برسد (در داخل، و به خصوص در خارج ايران)  آن را تبليغ می کنند.  ماجرا در زمان رياست جمهوری آقای خاتمی شروع شد؛ خود حکومت اعلام کرد که: «آمارها می گويند بيش از شصت در صد دانشجويان دختران هستند»، و بلافاصله هم صدای اعتراض تندروهای اسلامی و چند آيت الله و حجت الاسلام بلند شد که: «اين درست نيست که تعداد دختران تحصيل کرده  بيشتر از پسران باشد». هر کس دلايل خودش را داشت، ولی در مجموع دو نکته مرتب تکرار می شد و آن هم اين که، اولاً، درست نيست که دختران جا را برای پسران «که نان آور خانواده اند!» تنگ کنند و، دوم، اينکه پسران حاضر نيستند که با دخترانی که از آنها بيشتر خوانده اند ازدواج کنند و، پس، اساس خانواده به هم خواهد ريخت.

در مجلس ششم بود که زمزمه ی سهميه بندی جنسیتی مطرح، و صدای اعتراض مردم بلند شد و حتی چند نفری در همان مجلس به اين طرح اعتراض کردند. ولی سر و صدای قضيه «ظاهراً» ساکت شد. با اين همه روشن بود که آيت الله ها و حجت الاسلام ها تصميم گرفته اند که دخترها را از دانشگاه بيرون بکشند و به خانه ها بفرستند، و چيزی را هم که آن ها بخواهند حتما  عملی خواهد شد. و اکنون، فقط چند سالی پس از آن ماجرا است که با خبر می شويم که ماجرای سهميه بندی جنسی (که اکنون قرار است قانونی شود) از همان چند سال قبل در حال اجرا بوده است. يعنی، چند سال است که دانشگاه ها، بی سر و صدا و به طور غير رسمی و غير قانونی، از ورود دختران ـ به خصوص در رشته هايي که آن را «مردانه» می دانند، جلوگيری می کنند. اکنون،  علاوه بر اسناد و مدارکی که فعالين حقوق زنان و برخی از حقوقدانان در مورد اين تبعيض غير انسانی به دست آورده اند، مرکز پژوهش  های مجلس شورای اسلامی هم  اعلام کرده است که «سهميه بندی جنسيتی در ‏‏39 رشته در سال 86 و در 26 رشته در سال 85 اعمال شده است».

بهر حال،  اکنون که هنوز و  همچنان يکی از موضوع های تبليغاتی جمهوری اسلامی، برای اثبات توجه به برابری زن و مرد، تعداد دانشجويان بالای شصت در صدی زنان است، و حتی مخالفين جمهوری اسلامی هم وقتی می خواهند «عادلانه!» در مورد اين حکومت قضاوت کنند سعی می کنند اين امتياز را به نفع جمهوری اسلامی نديده نگيرند، مساله قانونی کردن سهميه بندی جنسيتی به شدت دنبال می شود.

به نظرمن، اين جريان می تواند امر ديگری را هم در پشت خود داشته باشد. يعنی، می توان پرسيد که: آيا، از همان روز اول که اعلام شد تعداد دختران بيش از پسران در دانشگاه ها است، اين آمار واقعی بوده است؟ آيا اين هم جزو تبليغات اصلاح طلبان دولتی نبوده است؟ و يا آيا اصلاً طرح مسئله برای آن نبوده که به اين بهانه جلوی ورود دختران را به دانشگاه بگيرند؟ و نيز آيا دلايل ديگری هم وجود دارد که در آينده واقعيتش آشکار خواهد شد؟

حواس مان به اين باشد که اين «اداره ی آمار» همان اداره ی آماری است که عده ای از آمارگرانش را به خاطر دادن اطلاعات و آمار درست به مردمان زندانی کرده اند و هنوز هم که هنوز است هيچ آماری که از فيلتر امنيتی های حکومتی نگذشته از آنجا بيرون نمی آيد.

 

نگاه 2 ـ اهانت به مردان مسلمان

جمهوری اسلامی مرتب اعلام می کند که اسلام حامی زنان است و حتی بارها گفته شده که اسلام زنان را حتی بالاتر از مردها می داند.  اما، توجه کنيم که توجيه اين حمايت دقيقاً بر بنياد اهانت برمردان مسلمان مطرح می شود. مثلاً، می گويند دليل اينکه زنان بايد حجاب داشته باشند آن است که از چشم ناپاک در امان بمانند. و روشن است که منظور از «چشم ناپاک» چشم مردانه است. يا می گويد مردها در مقابل تن و روی و موی زن ها کنترل از دست می دهند و ممکن است اعمالی نابهنجار انجام دهند. در اينجا نيز منظور آن است که مرد مسلمان بر عواطف و رفتاری های خود کنترلی ندارد. يا می گويند مردان بايد از ناموس شان دفاع کنند و در دادگاه هايشان از مردانی که همسر و دخترشان را زده يا کشته اند دفاع می کنند و، در واقع، جنايت را نيز از رفتارهای مردانه می دانند. ده ها مورد ديگر را هم می شود ذکر کرد که نشان می دهد هر وقت سدی و مانعی برای زنان می تراشند دليلش آن است که مردها نمی توانند مسلط بر خود باشند.

حالا هم دليل مطرح شدن «طرح سهميه ی جنسيتی» را گردن مردها انداخته و می گويند که «مردها از زن تحصيل کرده خوششان نمی آيد»، و نماينده ی مجلس اسلامی شان رسما در مقابل خبرنگاران می گويد: «اگر قرار باشد تركيب جمعيتي دانشگاه ها طوري باشد كه در زماني زنان تحصيل كرده اي داشته باشيم كه خواستگاراني تحصيل نكرده داشته باشند، مشكلاتي به وجود خواهد آمد كه كيان خانواده را تهديد مي كند...»  يعنی، سهميه ی جنسيتی به آن دليل مطرح شده که مردان مسلمان آنقدر عقب افتاده هستند که به خواستگاری زن تحصيل کرده نمی روند.

 براستی چرا در کشورهای متمدن، مردان کافر يا حتی مردان بی دين اين مشکل را با زنان ندارند؟ کسانی که در اين کشورها زندگی می کنند هر کدام در اطرافشان زوج هایی را می بينيد که، مثلاً، شوهر کارگر تراشکار يا کارمند ساده ی اداره و يا حتی خانه دار است و  تحصيلاتش هم  نصف همسر پزشک، وکيل، مهندس برق، سياستمدار و .. است، اما نه تنها ناراحت نيست بلکه خوشحال هم هست. روابط شان هم خوب و خوش است. «کيان خانواده» هم  بر اثر زن تحصيل کرده به هم نمی خورد. 

واقعاً، من اگر به جای مردهای مسلمان بودم، عليه اين جمهوری اسلامی به دادگاه های بين المللی شکايت می کردم. آخر مگر می شود به مرد مسلمان اين همه اهانت کرد و مگر می شود يک مرد اين همه از دنيای تمدن دور باشد و اين همه از نظر روانی و روحی گرفتار اختلالات باشد که ساده ترين مسايل روزمره را در ارتباط با زنان تبديل به فاجعه ای کند؟

 

نگاه 3 ـ زنان در رکاب

خانم زهره طبيب زاده نوری، مشاور رييس جمهوری، که به نظر من بايد «عضويت افتخاری همه ی انجمن ها، کانون ها و گروه های مردسالارانه را به ايشان داد»، اخيراً دليل روشن و مستندی برای اين که « به زن توجه خاص دارد» ارائه داده اند که بسيار جالب است. ايشان، پس از اين که در سخنانش دليل توجه زنان به صلح را «گذشت و بردباری  زنان» ذکر کرده و آماری هم داده اند که بر اساس آن «هفتاد در صد کشته شدگان درگيری ها و جنگ های دنيا زن هستند»، اعلام کرده اند که چون 50 تن از همراهان امام دوازدهم شيعان در زمان ظهور زن هستند پس اسلام به زن اهميتی خاص داده است. ايشان می فرمايند که: «در دين مسيحيت هدف از بعثت، نجات انسان از شر گمراهي است و دين يهود نيز بر راستي، داوري عادلانه و صلح استوار است...» اما در اسلام: «در ديدگاه ما ‪ ۳۱۳ نفر برگزيده، ياران منجي بشريت را تشكيل مي دهند كه از اين تعداد ۵۰ نفر زن هستند و اين نشانگر تاكيد اسلام بر نقش زنان است».

من فکر می کنم اگر سهميه دانشگاه ها را هم بر اساس همين الگو تعيين کنند سهم زنان يک ششم مردان خواهد بود و، به اين ترتيب، در جمهوری اسلامی هم عدالت کاملاً رعايت می شود و هم خانم معاون آقای رييس جمهور بيش از بيش در رسيدگی به امور زنان به اهداف خود می رسند.

فقط ترس من آن است که نکند آن 50 زن هم برای رسيدگی به امور آشپزی و خانه داری، دنبال مردان همراه منجی بشريت راه افتاده باشند. 

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد:

(توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد)

 

نام شما:

اگر مايل به دريافت پاسخ هستيد آدرس ای - ميل خود را ذکر کنيد:

پيام شما:

بازگشت به خانه

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630