بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

پيوند  به فهرست مطلب کتاب

اسفند   1387 ـ   مه  2009  

 

ترجمهء اختصاصی برای سکولاريسم نو

کتاب «ترک های امروز»

نوشتهء «آندرو مانگو»

 فصل نهم:

«استانبول زندگی می کند»

 

بخش چهارم - کيفيت زندگی

 

استانبول، عليرغم همهء مشکلات و ترس ها، پر از انرژی است. در سال 1999 استانبول دارای 20 دانشگاه بود که بيش از 160 هزار دانشجو، که يازده در صد کل دانشجويان ترکيه را تشکيل می دادند در آن سرگرم تحصيل بودند؛ با 12 هزار نفر در کادر آموزشی که تقريبا يک پنجم آموزشگران ترکيه ر تشکيل می دادند. بيشترين دانشجويان و مدرسان استانبول در دانشگاه های دولتی آن حضور دارند. «دانشگاه استانبول» اگرچه مدعی است که در 1435 ـ يعنی سال فتح قسطنطنيه ـ بنياد نهاده شده اما، در واقع، کار خود را از 1863 شروع کرده و در 1933 دچار تحولات گسترده ای شده است. اين دانشگاه در بالای فهرست دانشگاه های استانبول قرار داشته و دارای 3500 نفر کادر آموزشی و 60 هزار دانشجو است. دانشگاه بزرگ بعدی «دانشگاه مرمره» است که در سواحل آسيايي استانبول قرار دارد. اما جذابترين محيط دانشجويي به «بغازی چی» (دانشگاه بوسفر) تعلق دارد که در محوطهء کالج قديمی «رابرت» ساخته شده. اين کالج را ميسيونرهای آمريکايي يک قرن و نيم پيش بر فراز قلعهء موسوم به «روملی حصاری» در سواحل بسفر ساخته بودند.

          دانشگاه های متعدد خصوصی که در سال های اخیر آغاز به کار کرده اند، عموماً کالج های هنرها و علوم انسانی محسوب می شوند. تنها استثنا دانشگاه «يلدی تپه» (هفت تپه) است که بدرالدين دالان، شهردار سابق استانبول، آن را بنيان گذاشته است. محوطهء اصلی اين دانشگاه در حومه آسيايي دامنهء تپهء «کيش داغ» قرار دارد به سبک سلجوقيان آناتولی ساخته شده و دارای يک وروديه بزرگ شيشه ای است. اندکی دورتر از محوطهء مرکزی اين دانشگاه يک بيمارستان دانشگاهی و يک بيمارستان دندانپزشکی ـ که گفته می شود بهترين بيمارستان های کشورند ـ قرار دارند. دو خانواده ای که مجتمع شرکت هايشان کنترل قسمت اعظم اقتصاد ترکيه را در دست دارند، يعنی خانواده های «کوچ» و «صابونچی»، دانشگاه های کوچکتر اما از لحاظ مالی غنی تری را در حومه های شهر بوجود آورده اند. خانوادهء کوچ برای دانشگاه مورد نظرش يک محوطهء بسيار زيبا و چشمگير را انتخاب کرده که بر روی تپه ای پر از درخت و مشرف بر وروديهء شمالی بسفر و دريای سياه قرار دارد. اين دانشگاه که از سبک معماری سنتی آنکارای قديمی الهام گرفته بدان خاطر در اين سبک ساخته شده که بنيان گذار آن ـ وهبی کوچ، سرسلسلهء اين خانواده ـ روزگاری در آنکارای قديمی دارای يک مغازه بقالی بوده است. محوطهء گستردهء اين دانشگاه يکی از بهترين نمونه های توسعهء مدرن موفق در داخل و اطراف شهر محسوب می شود. برعکس اين دانشگاه، بنيانگزاران دانشگاه خصوصی بيلگی (علوم ) يک پارکينگ چند طبقهء موجود در يک محلهء از رونق افتادهء شهر را به عنوان ساختمان اصلی اين دانشگاه انتخاب کردند اما با جذب عده ای از بهترين استادان کشور پروژهء ايجاد يک دانشگاه شهری بدون خوابگاه را با موفقيت به انجام رساندند.

          «دانشگاهيان رسانه ای» يکی از پديده های جديد ترکيه محسوب می شوند. آن ها علاوه بر تدريس در دانشگاه در روزنامه ها هم ستون های خود را می نويسند، در برنامه های تلويزيونی ظاهر می شوند، در بحث های عمومی شرکت کرده، و برای بحث های سياسی دستور جلسه های لازم را تهيه می کنند.

استانبول مرکز رسانه ای ترکيه محسوب می شود و روزنامه های سراسری، راديو - تلويزيون های تجاری، آژانس های تبليغاتی، و شرکت های روابط عمومی در آن متمرکزند. در سال های اخير بسياری از اين شرکت ها فعاليت بين المللی را به کار خود افزوده اند. و اين راهی است که بازرگانی های بزرگ ترکيه نيز که در استانبول مستقرند در پيش گرفته اند.

          روزنامه های سراسری استانبول زنده و خوش ظاهر به شمار می روند. در واقع اين فعاليت تبديل به يک صنعت سرمايه پذيری شده است که آن را مجتمع های قدرتمند اقتصادی می گردانند. در قرن جديد، مهم ترين اين شرکت ها گروه رسانه ای «دوگان» نام دارد که ناشر پر فروش ترين روزنامهء کشور، «حريت»، محسوب می شود. مجتمع مزبور، علاوه بر اين روزنامه، تعدادی روزنامه ديگر را ـ که شامل روزنامه های مربوط به هنرپيشگان داخلی وخارجی و روزنامه هايي جدی همچون روزنامه موسوم به «راديکال» می شوند ـ منتشر می کرد که جوانان ترکيه با سليقه های مختلف خوانندهء آن هستند. همين گروه در عين حال صاحب دو کانال تلويزيونی ملی است و در انتشار کتاب و مجله نيز فعاليت دارد و همچنين تعدادی شرکت امور بازرگانی و تبليغاتی را داراست. بالاترين تيراژ نشريات اين مجمتع، هنگامی که برنامه های گسترده تبليغاتی در مورد آنها اجرا می شد، به يک ميليون می رسيد. اما اکنون، عليرغم ارزان کردن نشريات اين مجتمع، تيراژ اين محصولات تقليل يافته است.

          از ديد «گروه رسانه ای دوگان»، انتشار روزنامه يک فعاليت بازرگانی محسوب می شود. اما ناشران ديگر کار خود را وسيله ای برای اعمال نفوذ بر روی سياستمداران و چهره های شاخص عمومی تلقی می کنند، و عده ای هم عقيده دارند که آنها، در اين راستا، تا حد باج گيری پيش می رود. به عقيدهء يکی از ناظران اين حوزه، نويسنده های ثابت روزنامه ها (که بسياری از آن ها برنامه تلويزيونی هم دارند) اکنون به «اشراف جديد» کشور تبديل شده اند. رشد روزافزون کانال های تلويزيونی، که به نظر می رسد اغلب ضرر می دهند، خود ناشی از اين واقعيت است که گردانندگان آنها طالب قدرت و نفوذ اند. سه کانال از چهار کانال خبری ترکيه (که دو تای آن ها شعبات «سی.ان.ان» و «ان.بی.سی» ی آمريکا محسوب می شوند و به زبان ترکی برنامه اجرا می کنند) در استانبول قرار دارند. ترک ها و خارجی های ساکن ترکيه می توانند علاوه بر رسانه های محلی از برنامه های تلويزيونی خارجی نيز که از طريق «کيبل» در محله های طبقه های متوسط قابل دسترسی است استفاده کنند. در دو شهر استانبول و آنکارا ميزان دسترسی به کانال های مجانی بين المللی حتی بيش از لندن و بسياری از شهرهای اروپاست.

          يکی از دلايل زندگی اجتماعی پر جنب و جوش استانبول تمرکز مردمان ثروتمند، تحصيل کرده، و جهانديده در اين شهر است. طبقهء صاحب فرهنگ استانبول حتی بيش از بورژوازی اروپايي نسبت به خارجی های مقيم شهر و يا مسافر روی گشاده دارند. واين ميهمان نوازی و علاقمندی به زندگی خوش باش تنها به بخش ثروتمند جامعه محدود نمی شود؛ به طوری که حتی در ميانهء بحران اقتصادی سال 2001 شهروندان استانبول تا آن جا که می توانستند از زندگی لذت می بردند و، در همان حالی که جوانان پولدار شهر با اتومبيل های اسپورت خود در خيابان ها مانور می دادند، دانشجويان کم بضاعت شهر نيز در کافه های ساحلی «اورتاکوی»، واقع در انتهای اروپايي پل بسفر، اوقات خود را به خوشی می گذراندند. آنها همچنان در داخل و خارج اماکن موسوم به «ميخانه» در محلهء «بی اوغلو»، با ملغمه ای از موسيقی ترکی و پاپ، مشغول خواندن و رقصيدن هستند. و در اين کار سخت فی البداهه و فارغ البال به نظر می رسند. اين واقعيت که آدم بی پول زندگی سختری دارد مانع از استفاده از هر امکانی که برای خوشگذرانی دست دهد نيست.

با اين همه، حتی افراد پولدارتر و تحصيل کرده تر شهر نيز زندگی را به سبکی که دوست می دارند آسان به دست نمی آورند. چرا که استانبول شهری سخت گران است و نان آور يک خانوار طبقهء متوسط آن اغلب دارای دو شغل است و همسر او نيز بايد کار کند. اين گونه خانواده ها اغلب بيش از دو فرزند ندارند. اما هنوز خانواده های پر جمعيت در سراسر جامعه وجود دارند که زاد و ولد بيشتر را به مثابه ايجاد يک شبکهء پشتيبانی اقتصادی برای بقای خانواده می بينند. در عين حال، مشکلات حمل و نقل در استانبول موجب شده است که اقوام و فرزندان مستقل شدهء خانواده ها همگی در آپارتمان های يک مجموعهء ساختمانی زندگی کنند.

          با وجود رعايت مقررات کاری سفت و سخت به وسيلهء افراد، به خاطر ترس از بيکار شدن، استانبول نيز مثل هر شهر بزرگ ديگری گرفتاری رفتارهای ضد اجتماعی اقليت کوچکی از مردان جوانی را دارد که عليه جدی بودن سنتی زندگی ترک ها شورش می کنند. آن ها را «ماگاندا» می خوانند که از نام نام يک شخصيت شرير کارتونی گرفته شده است. آن ها در سال های رونق اقتصادی دهه های 1980 و 1990، که طی آن رسانه ها به معرفی و ترويج سبک زندگی غربی توجه داشتند، بوجود آمده و نظرها را به سوی خود جلب کردند. اين جوانان به صورت پر سر و صدايی در اطراف مراکز سرگرمی حضور دارند و با شلوغ کاری پياده روی خيابان ها را در تصرف خود می گيرند. در گذشته گروه های جوانان غوغائی شهر، که «کول هانبی» خوانده می شدند، دارای اصول اخلاقی خاص خود بودند حال آن که «ماگاندا» ها هيچ اصلی را رعايت نمی کنند و در واقع زائده های يک جريان دگرديسی فرهنگی محسوب می شوند که استانبول دستخوش آن است.

          در دههء 1930 که سرچشمه های درآمد اهالی استانبول خشکيد، شهر پر از دلال ها شد. آنگاه توسعه های تورم زای دههء 1950 به بعد نوع ديگری از معامله گران شهری را بوجود آورد که در اخذ اعتبار ـ که اغلب از طريق داشتن ارتباطات سياسی ممکن می شد ـ و همچنين دور زدن مقررات مهارت خاصی داشتند.

استانبول در عين حال جذب کنندهء نوکيسه های شهرستانی نيز محسوب می شود که در زبان ترکی به آن ها «حاجی آقا» گفته می شوند و کسانی هستند که پس از ثروتمند شدن به زيارت مکه رفته اند. البته ساکنان قديمی استانبول به اين اشخاص چندان اعتنايي نمی کنند. آن ها در عين حال از مهاجرت دايم فقرای روستايي به استانبول سخت ناراضی اند و اغلب از آن ها شنيده می شود که می گويند اين شهر ديگر دارای شهروندان اصيل خود نيست و از دهاتی های فقير پر شده است. اين نظر، حتی اگر اغراق شده باشد، دارای واقعيتی عينی است و کسی که به استانبول وارد می شود بلافاصله با بوی کبابی های شهرستانی و غذاهای روستایی مناطق آناتولی روبرو می شود. همچنين، در رستوران ها و کلوپ های استانبول موسيقی پاپ عربی و خواننده های کوچه بازاری مو بلوند کرده، رفته رفته، جای تانگوها و والس های ونيزی سابق را تسخير کرده اند.

          به موازات آن که مهاجران آمده از آناتولی خيابان های سابقاً شيک استانبول را تصرف می کنند، ترک های غرب گرا به مناطق ديگری می روند. اين گروه اگرچه از فرهنگ ملی ترک لذت می برند اما در مجموعهء آن به اجزای مديگری توجه دارند. حتی، در اوج اصلاحات زمان آتاتورک، بی علاقگی نخبگان کماليست به فرهنگ شرقی به موسيقی فولکوريک اصيل ترکی، يا موسيقی درباری عثمانی، کاری نداشت.

اکنون نخبگان جمهوری سرگرم کشف مجدد شکوهمندی های اغلب اغراق شدهء زندگی عهد عثمانی هستند و پايتخت قديمی آن امپراتوری هم خودبخود مرکز طبيعی اين عثمانی زدگی بشمار می آيد. قصر قرن نوزدهمی «چيراگان» در کنارهء بسفر، و نيز يک زندان قديمی عهد عثمانی در شهر کهنه، اکنون بهترين هتل های استانبول محسوب می شوند. خانه های چوبی قديمی عهد عثمانی محافظت شده و اکنون از آن ها به عنوان هتل و ميهمانخانه استفاده می شود. خانه های بزرگ چوبی ساحل بسفر، که «يالی» خوانده می شوند و زمانی رو به خرابی رفته بودند، اکنون تعمير و بازسازی می شوند. باغات و ساختمان های پراکنده در قصر «يلديز» متعلق به سلطان عبدالحميد عثمانی، و جنگل «امیرگان» بازسازی شده و به عنوان تفرجگاه عمومی بکار می روند. ضرابخانهء قديمی و اسکله های عهد عثمانی بازسازی شده و مرکز برگزاری نمايشگاه ها هستند و در ميان ويلاهای بازرگانان ساکن «جزاير پرنسس» ـ که در دريای  مرمره قرار داشته حدود يک ساعت با قايق از استانبول دارند ـ يک مرکز فرهنگی جديد در حال شکل گرفتن است.

          عمليات نجات بخشی و احيای ميراث عهد عثمانی، که با اقدامات «کلوپ اتومبيل رانی ترکيه» و با ابتکار رييس سابق آن، «چليک گولرسوی» آغاز شد، اکنون به وسيلهء سازمان های داوطلبانه ای همچون «بنياد وقفی تاريخ» تداوم می يابد. اما مشکلات ناشی از برقراری همکاری های مشارکتی بين دولت و بخش خصوصی پيشرفت کار را کند می کند. نمونه اين کندی را می توان در جريان ساختن مرکز فرهنگی جديدی که در شکارگاه سلطنتی سابق در درهء پشت منطقهء «مسلک» ايجاد می شود به خوبی مشاهده کرد. اين مجموعه، که ساختمان آن را بنياد فرهنگی استانبول آغاز کرده، شامل سالن تاتر، تالار کنسرت، و سالن های نمايشگاه می شود. اما منابع مالی تعهد شده به وسيلهء دولت به آسانی در دسترس نيستند. در واقع، اکثر طرح های دولتی نسبت به طرح های کاملاً خصوصی با موفقيت کمتری بپايان می رسند.

ادامه دارد       

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630