ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم پايگاه رسمی شبکهء جهانی سکولارهای سبز برای دموکراسی و آزادی در ايران |
بمناسبت سالگرد 18 تير 1378، آغازگاه جنبش سکولار دموکراسی ايران
هموطنان گرامی
برای شبکهء سکولارهای سبز ايران که دغدغه ای جز گسترش روند تبديل شدن خواستاری حکومت غير مذهبی (و نه ضد مذهبی) به گفتمان ملی ايرانيان ندارد، واقعهء 18 تير 1378 معنائی بسی فراتر، گسترده تر و عميق تر از جنبش دانشجوئی دارد، هرچند که فوران آن در دانشگاه صورت گرفته و بيش ترين هزينه را هم دانشجويان شجاع و شريف ما پرداخته اند.
سال 78 از جهات مختلفی حائز اهميت است چرا که درست در نيمهء دورهء اول رياست جمهوری محمد خاتمی واقع شده بود. از نظر ما، هنگامی که در دوم خرداد 76، يعنی دوسال قبل از واقعهء 18 تير، اصلاح طلبان به سرکردگی آقای خامنه ای به قدرت سياسی دست يافتند و دورهء موسوم به سازندگی جای خود را به دورهء اصلاحات داد، آنچه در هياهوی اصلاح طبان به قدرت رسيده گم شد آن بود که بقدرت رسيدن اصلاحات فقط کف و حداقل خواست های ملت ايران محسوب می شد که، در برابر سرکوب خونين 19 سالهء اسلامی، در انتخابات 76 مفری يافته بود تا خودی نشان دهد و به حاکمان بگويد که هر لحظه ای که در ديوار ستبر حکومت شما رخنه ای بوجود آيد ما ملت از آن بسود خودمان و عليه شما دينکاران عمامه ای و فکلی و بی فکل استفاده خواهيم کرد. يعنی در دوم خرداد 76 رخنه ای در ديوار ولايت افتاده بود و ملت هم از آن حداکثر استفاده را کرد تا به حداقل خواست خود برسد.
اگر به عکس ها و ويدئوها و خبرهای قبل و بعد انتخابات 76 دقت کنيد جوانانی را خواهيد ديد که به هيچ روی نمی توانند معرف يک جامعه مذهبی متعصب باشند. آنها با جهان بيرون از زندانی به نام حکومت اسلامی ارتباط دارند، حقوق آدمی را می شناسند و خواستار داشتن حکومتی مردمی و باز هستند. در آن انتخابات اصلاح طلبان، بدون در نظر گرفتن مقدورات خود و توانائی ها و اشتهای مقاومت خود، وعدهء يک چنين دولتی را داده و مردم هم از آنها استقبال کرده بودند. اما بنظر ما، در آن سال هم مجموعهء خواست های مردم دارای ماهيتی مذهبی نبود و اگر سکولاريسم را در وجه نفی کننده اش تعريف کنيم، خواستار خروج مذهب و شريعت و دينکارانش از حکومت بود.
اين واقعيت دو سال بعد، در واقعه 18 تير، چهرهء خود را نشان داد. دانشجويان ايران، در زير چتر همان حکومت اصلاح طلبان مذهبی و شخص خاتمی بود که دست به مبارزه با نيروهای سرکوبگر زدند، کشته و مجروح و زندانی دادند، و در عرض چند روز هم فهميدند که در اردوگاه اصلاح طلبی برايشان دوست و ياوری وجود ندارد. 18 تير 78 خبر از آمادگی برای يک احتراق بزرگ می داد که در گوهر خود چيزی جز خواستاری سکولار دموکراسی نبود.
در اين مورد سخنان حشمت الله طبرزدی، مردی برآمده از دل انجمن های اسلامی دانشگاه ها و آغاز کنندهء کار، قابل توجه است. او می گويد:
«ما، تا پيش از درگير شدن با حاكميت ديني، دربارهء سکولاريسم فكر نكرده بوديم. و اين معجزۀ حكومت ديني بود كه ما را به سكولاريزم رساند! به نظر من، انديشۀ سكولاريزيم، عميقاً از انديشه و عمل حكومت هاي ديني در طول تاريخ تغذيه كرده است. در واقع، هر گاه يك عقيده، دين يا ايدئولوژي براي مدتي در كشور حكم رانده، فوراً آنتي تز خود، يعني حكومت عرفي يا سكولار را در دامن خود پرورش داده است. همين تجربۀ تاريخي، جامعۀ غربي و آزاد را وا داشت كه براي هميشه از ديني شدن يا ايدئولوژيک شدن حكومت، سياست و اجتماع پرهيز نمايند».
از اين ديدگاه که می نگريم می بينيم که حکومت اسلامی، در فاصلهء ده سالهء تير 1378 تا خرداد 1388 و پيدايش جنبش سبز تنها توانسته است مطرح شدن علنی خواستاری انحلال حکومت مذهبی و برقراری حکومتی سکولار را به تعويق بياندازد و، در راه اين تعويق، جان بهترين فرزندان کشورمان را پر پر کرده است. اما خواست ملت ما، که برخواسته از تجربهء حکومت اسلامی است، تغييری نکرده است: ملت ايران خواستار برچيدن حکومت ايدئولوژيک ـ مذهبی فرقهء اماميه و برقراری حکومتی سکولار است.
ای جوانان عزيز ايران که در اين غربت فراخ باليده ايد و دلتان همچنان برای آن وطن دور از دست می تپد!
با ايمان به پيروزی خرد بر خرافه و شعور بر بی دانشی، سنگرهای دانشجوئی خود را برای مقابله با صفوف کسانی مجهز کنيد که می خواهند به جنبش دانشجوئی، جنبش زنان، جنبش کارگران و جنبش روشنفکران ايران انگ مذهبی بزنند؛ و از ته دل آرزو کنيد که در اين افتخار بزرگ شريک باشيد که آنچه از گلوی شما بر می خيزد فرياد دانشجويان ستم کشيده و سکولار ميهن بزرگ ما باشد، صدای اکبر محمدی باشد که هنوز از قبرش هم می ترسند، و صدای ندا باشد، يغنی دختر جوان دانشجوی درس رها کرده ای که نه رأی داده بود و نه به خيابان آمده بود تا رأی اش را پس بگيرد.
هديهء شما به ايثارها و از جان گذشتگی های اين شيرزنان و مردان فرياد خواستاری حکومتی سکولار برای کشورتان است. در اين زمينه کوتاهی نکنيد و به صفوف سکولار دموکرات های انحلال طلب بپيونديد که در راستای ايجاد يک آلترناتيو مدرن و امروزی و متکی بر اعلاميهء جهانی حقوق بشر می کوشند.
امروز تنها فرصت ما برای برنامه ريزی و حرکت آگاهانه برای ساختن فردا است. بی همت ما فردا می تواند از امروز هم سياه تر باشد. اين شما هستيد که با عزم و آگاهی به سکولار دموکراسی انحلال طلب معنا می دهيد و قدرت های نهفته در آن را کارا می سازيد.
پيروزی و سرفرازی از آن شما باد.