چرا ساکنان اشرف را تحويل جمهوری اسلامی ندهند؟
خداداد جدبابائی ـ سانفرانسيسکو
سردبير محترم سايت سکولاريسم نو
اگر ممکن است اين چند نکته ای را که پيرامون اعلاميه اخير حزب مشروطهء ايران با نام «مانع تحويل مجاهدين به جمهوری اسلامی شويد!» نوشته ام در نشريهء وزين خود منتشر کنيد و نيز اگر برايتان امکان دارد متن اين اعلاميه را نيز منعکس کنيد تا خوانندگان بدانند من از چه سخن می گويم.
مانع تحويل مجاهدين خلق به جمهوری اسلامی شويد!
با نزدیک شدن خروج نیرو های امریکائی از عراق بیش از ۳۵۰۰ تن اعضای سازمان مجاهدین خلق که در چند ساله گذشته زیر حمایت نیرو های امریکائی بودند با بزرگ ترین مخاطره زندگی خود روبرو خواهند شد. امریکائیان که مجاهدین را در اردوگاه های خود آنها به حال زندانی نگه داشته بودند می خواهند آنان را تحویل مقامات عراقی بدهند. عراقی ها نیز که هیچ نظر خوشی به این وفاداران صدام حسین ندارند پنهان نکرده اند که در اولین فرصت آنان را از سر باز خواهند کرد.
تاریخچهء سازمان مجاهدین خلق در میان سازمان های سیاسی ایران بی مانند است. رهبران این سازمان از هیچ جنایتی در حق همفکران، مخالفان و متحدان خویش خودداری نکرده اند. ذره ای احساس میهن دوستی نداشته اند. نه تنها هر که را توانسته اند کشته اند بلکه خون بیش از چهار هزار مجاهد اعدامی به دست رژیم اسلامی و هزاران هم میهن خود و کردان عراقی را در مزدوری صدام حسین به خاک ریخته اند. در بحبوحهء جنگ رسماً به خدمت دشمن تجاوزکار درآمده اند؛ آمادهء خدمت به هر اربابی، از اردوگاه شوروی تا خمینی تا عراق تا امریکا بوده اند. صد ها اعضای خود را یا در زندان های خود شکنجه کرده اند یا به آدمکشان رژیم صدام سپرده اند. زنان و مردان مجاهد را در عراق به زور وادار به شکستن پیوند زناشوئی کرده اند. کودکان را از خانواده ها شان گرفته اند و به کشور های دیگر فرستاده اند. هزاران جوان آرمانخواه را با بد ترین شیوه های مغز شوئی تبدیل به ابزار بی اراده در خدمت یک ماشین دوزخی گردانیده اند که اگر پیروز می شد سیاه کاری های جمهوری اسلامی به گردش نمی رسید.
ما اینها و بیش از این ها را می دانیم و در سال های اخیر بیش از آن اسناد از جنایات و جاسوسی های رهبری مجاهدین از درون خود آن سازمان انتشار یافته است که مردم ایران کمترین توهمی در بارهء ماهیت مجاهدین خلق داشته باشند. با اینهمه، اکنون زمانی است که ایرانیان آنچه می توانند برای نجات افراد مجاهد انجام دهند. ما نباید بگذاریم این درام فاجعه بار با تحویل مجاهدین خلق به رژیم جمهوری اسلامی پایان یابد. عراقی ها آماده اند حتی بی گرفتن امتیازی از رژیم اسلامی، مجاهدین را به ایران بفرستند و به خوبی می توان پیش بینی کرد که چه سرنوشتی انتظار آنها را خواهد کشید.
دنیای آزاد نمی تواند چشمان خود را بر تراژدی خونباری که در پیش است ببندد؛ و سازمان های حقوق بشر و فعالان سیاسی ایرانی در بیرون وظیفه دارند که برای اعضای مجاهدین پناهگاه هائی در کشور های غربی بیابند.
پاينده ايران
زنده باد ملت ايران
حزب مشروطه ايران
*****
و اما نظرات من: قبل از هر چيز لازم است از اينکه يک حزب سياسی ايران خواستار آن شده است که دولت عراق اعضاء سازمان سياسی ايرانی ديگری را (که اتفاقاً با آن هيچ سنخيتی هم ندارد) تحويل دولت اسلامی ايران ندهد بسيار خوشحالم و اين خواست انسانی حزب مشروطه را تقدير می کنم. من، از نظر سياسی، بيشتر متمايل به افکار حزب مشروطه و دورتر از عقايد مجاهدين هستم اما فکر می کنم که نحوهء مطرح کردن اين درخواست از جانب حزب مشروطه بطرز آشکاری، به شرح زير، با اصول زندگی سياسی مدرن فرق دارد:
بنظرم می رسد که حزب مشروطه ايران پيش از آنکه امکان بازجوئی از سران سازمان مجاهدين در آينده و در کشور آزاد شده مان فراهم شده و به آنها فرصت داده شود تا چرائی و چگونگی عمليات خود را برای هموطنانشان توضيح دهند، آنها را غياباً محاکمه کرده و به اتهامات وحشتناکی همچون شکنجه و قتل و قتل عام و خيانت از راه سازش با دشمن محکوم نموده است؛ محکوميت هائی که ـ حتی اگر مخالف مجازات اعدام باشيم ـ حبس ابد کمترين مجازات آنها است، در اين صورت ما بايد خدا خدا کنيم که اگر حزب مشروطه روزی قدرت حاکمه ايران را به دست گرفت دولت عراق اهالی شهر اشرف را تحويل آنها ندهند که محاکمهء سران مجاهدين را هم اکنون انجام داده اند و اميدوار باشيم که دست اين حزب به خون سران پيشاپيش محکوم شدهء مجاهدين آغشته نشود.
در واقع، حمايت حزب مشروطه از مجاهدين مستقر در عراق انسان را به ياد گذشته های نه چندان دور می اندازد: در دوران پس از حادثهء 28 مرداد 32 و طی محاکمات نظامی برای رسيدگی به «خيانت های افسران عضو حزب توده» مرسوم آن بود که «وکيل مدافع» از جای خود برخاسته و، قبل از ادای مدافعات اش، رو به رئيس محکمه کرده و می گفت: «من شرم دارم که وکيل مدافع چنين خائنی هستم!» و سپس تفی هم به صورت متهم می انداخت و آنگاه «مدافعات!» خود را سر می گرفت.
همچنين بايد پرسيد که آيا حزب مشروطه ايران فهرستی از نام «رهبران» اين سازمان تهيه کرده است که پس از انحلال حکومت اسلامی بدانيم چه کسانی تحت تعقيب و مجازات قرار خواهند گرفت؟ و تا چه سطحی از سازمان مجاهدين جزو «رهبری» آن محسوب می شوند؟
نيز اين نکته معلوم نيست که چرا ما اصرار داريم به هنگام بر شمردن «جنايات و خيانت های مجاهدين»، حساب رهبری را از بدنهء سازمان جدا کنيم؟ آيا ساکنان کنونی شهر اشرف، که هنوز دليلی برای بريدگی شان با سازمان شان در دست نيست، تافتهء جدا بافته ای از رهبرانشان هستند که لازم شده اعلاميه ای برای جلوگيری از تحويل آنان به ايران صادر کنيم؟ مگر در خود اشرف هم اکنون رده ای از رهبران وجود ندارند؟ آنها چطور؟ آيا بايد آنها را تحويل حکومت اسلامی بدهند يا نه؟
5. اگرچه حزب مشروطه خواستار تحويل ندادن اعضاء مجاهدين مستقر در اشرف است اما روشن نيست که آيا اين حزب با تحويل ندادن «رهبران» مجاهدين به حکومت اسلامی هم موافق است يانه؟ و در هر يک از اين دو صورت، چرا؟ مگر حکومت اسلامی با آنها چه خواهد کرد که حکومت فرضی حزب مشروطه انجام نخواهد داد؟ بنظر من مخالفت با تحويل دادن کسانی که ـ طبق دادخواست حزب مشروطه ـ جنايتی در جهان نيست که انجام نداده باشند چيزی را عوض نمی کند و در واقع حزب مشروطه را در مقام حمايت از جانيان می نشاند. براستی اگر رهبران مجاهدين منشاء چنين جناياتی هستند آيا بهتر نيست که آنها را تحويل حکومت اسلامی بدهند تا خونشان به گردن حزب مشروطه ای که ممکن است روزی دری به تخته بخورد و در قدرت بنشيند نيافتد؟ آقايان علماء که بلدند بيگناهان را مجازات کنند مسلماً بهتر از مشروطه گران حساب گناهکاران را خواهند رسيد.
در مجموع، من فکر می کنم در اين مواقع اعلاميه ای اينگونه ندادن سنگين تر از صدور اعلاميه ای با اين همه پيچ و خم و استثناء و محاکمهء غيابی و اعلام رأی بوده و حکم «نقض غرض» را دارد و می تواند سنت ناهنجاری را در عالم سياست ما بوجود آورد؛ آن هم در زمانه ای که حکومت اسلامی هم عيناً همين اتهامات را به سازمان مزبور وارد می کند.
براستی در موقعيت حساسا فعلی آيا ما بايد با اتحاديهء اروپا همصدا شويم يا با جمهوری اسلامی؟ باور کنيد که اين پرسش نه بر اساس «مصلحت بينی» است و نه طرفداری از مجاهدين و رهبرانشان، و دارای مبانی محکم حقوقی می باشد که در صورت لزوم می توان به آنها پرداخت.
اجازه می خواهم بعنوان يک مشتاق ليبرال دموکراسی، بابت اين بی مبالاتی، به دوستان خود در حزب مشروطه ايران يک نمرهء منفی بدهم.
با ارادت و احترام.
**********
خانم ها و آقايان لطفاً به اين خبر هم توجه کنيد. ارادتمند ناصر ج.
جمهوری اسلامی خواستار استرداد رهبران سازمان مجاهدين خلق شد
خبرگزاری مهر - سفير کشورمان در عراق با اشاره به مذاکرات متکی با مقامات عراقی درباره گروهک تروريستی منافقين گفت: از نظر جمهوری اسلامی ايران تعدادی ازسران گروهک تروريستی که هدايت و رهبری جنايات عليه ملت ايران را عهده دار بوده اند، بايد تحويل دولت ايران شوند. حسن کاظمی قمی سفير جمهوری اسلامی ايران در عراق در گفتگو با خبرنگار مهر، تاکيد کرد که دولت عراق در امر اخراج منافقين جدی بوده و در اين زمينه تسامحی به خرج نداده است. وی با اشاره به نوع برخورد دولت عراق با اعضای گروهک تروريستی منافقين گفت: همانطور که می دانيد بغداد رسما به تمام اعضای اين گروهک تروريستی اعلام کرده که حق برگزيدن بين دو گزينه ماندن يا رفتن از عراق را ندارند و لذا مسئله اخراج آنها از کشور موضوعی جدی است. کاظمی قمی افزود: بر اساس اخبار و اطلاعات ما تا کنون ۱۰۳۱ نفر از اعضای اين مجموعه تروريستی به دو طريق گرفتن تابعيت يا اخذ گذرنامه عزم خروج از عراق کرده اند که بر اين اساس يا از اين کشور خواهند رفت و يا کسانی که به آنها تابعيت داده اند بايد آنها را از عراق ببرند. سفير کشورمان در عراق با اشاره به حمايت کشورمان از محاکمه سران گروهک های تروريستی منافقين گفت: تهران از اقدام بغداد دراين زمينه استقبال کرده و افشای بيش از پيش ماهيت گروه های تروريستی از طريق مراجع قانونی را گامی موثر در راستای تثبيت امنيت در منطقه می داند. وی همچنين با اشاره به مذاکرات کشورمان با عراق درباره گروهک تروريستی منافقين به بخشی از جزئيات اين مذاکره اشاره کرد و گفت : از نظر جمهوری اسلامی ايران تعدادی ازسران گروهک تروريستی که هدايت و رهبری جنايات عليه ملت ايران را عهده دار بوده اند بايد تحويل دولت ايران شوند. کاظمی قمی اعلام کرد که ليست اسامی اين افراد به مقامات ذيربط عراقی ارائه شده است. سفير کشورمان در عراق در بخش ديگری از اين گفتگو سفر اخير منوچهر متکی به شهرهای مختلف عراق را مثبت و سازنده ارزيابی کرد و گفت: اين سفر با توجه به ابعاد مختلف آن از اهميت بسزايی در تاريخ سياسی روابط تهران - بغداد برخوردار است. وی با اشاره به عزم جدی ايران برای گسترش روابط با کشور عراق، گفت: عراق کشور دوست و برادر ايران است که ما در تمام مراحل دولت سازی در دوران جديد اين کشور به حمايت از انتخاب ملت آن پرداخته ايم و امروز نيز آينده روابط ما و عراق کاملا روشن است.
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/02/083874.php
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |