آرش سیگارچی
با آغاز سال نو، انقلابیون دیروز ایران سیامین بهار را تجربه میکنند؛ این موضوع میتواند دلالت بر این داشته باشد که «نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران» اینک به درخت تناوری تبدیل شده، اما با نگاهی به چالشها و مشکلات پیش روی این نظام سیساله، به آسانی میتوان پی برد که باید روزهای پرالتهابی را در انتظار نشست.ه
سال ۱۳۸۷ که به گفتهی رهبر ایران قرار بود سال «نوآوری و شکوفایی» باشد، همچون ده سال پیش، فقط شعارهایی شد که در تبلیغات وزارتخانهها، ادارات و نهادها تجلی یافت و در این میان حتی دولت با بازتاب چند خبر ویژه، همچون آزمایش موشک یا دستآوردهای هستهای نیز نتوانست تنور «نوآوری و شکوفایی» را گرم کند.ه
سالی که گذشت آبستن حوادثِ برجا مانده از سال قبل بود: از یکسو انتخابات نیمه آزاد مجلس هشتم، که دور اول آن در ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ برگزار شد ، به دور دوم در اردیبهشت ۸۷ رسید و از سوی دیگر بحث تغییر وزیران که از سال ۸۵ کم کم آغاز شد، در سال پایانی عمر دولت نهم شدت یافت.ه
شدت این تغییر و تحولات آنگونه بود که حتی رئیس جمهوری اجازه نداد در ابتدای سال ۸۷، زمان هدر رود. او در تعطیلات نوروزی تایید کرد که تغییرات جدیدی در راه است. این موج به تغییر سه وزیر انجامید و رئیس بانک مرکزی نیز در این میان جابهجا شد تا علاوه بر تصدی سه نفر در سه سال بر وزارت اقتصاد، این بانک نیز بعد از «ابراهیم شیبانی» و «طهماسب مظاهری»، محمود بهمنی» را بر کرسی ریاست ببیند». ه
اگر از حوادث طنزگونهی سیاست ایران همچون ظهور و سقوط «علی کردان»، وزیر کشور برکنار شده بگذریم؛ واقعیت دردناک امروز ایران بحرانهای اجتماعی و اقتصادی است که پیکان آن سیر صعودی معناداری در نمودارها داشته است. برخوردهای خشونتآمیز، نقض حقوق بشر، اعدامهای پیاپی و حتی سنگسار در کنار بازداشت و احضار دانشجویان و نخبگان تا حتی مردم کوچه و بازار، تنها نشانهای از این آشفتگیها بود.ه
سه چالش عمدهی در سال ۱۳۸۸ شمسی را گذرا مرور می کنیم:
انتخابات دهم ریاست جمهوری
دورهی دهم انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ برگزار میشود. اصلاحطلبان این روزها بازی انتخابات را با سه نامزدِ مشهور دنبال میکنند. بعد از تنها چهارسال دوری از قدرت، رقیب اصلاح طلبان آنقدر بد عمل کرده که بسیاری ترجیح میدهند که حتی دولت اطلاح طلب قبلی بیاید، اما احمدی نژاد دوباره انتخاب نشود. ه
انتخابات آینده، به احتمال بسیار، دو قطبی است که یک سوی آن اصلاحطلبان خواهند بود و سوی دیگرش محافظهکاران. در این میان اصولگرایان (طیف داخلی محافظهکاران) چهار سال بد را پشت سر گذاشتهاند و تکاپوی آنان با طرحهایی چون «عبور از احمدینژاد» آغاز شده، تا به این ترتیب بازیگران این جناح ثابت کنند که برای «بر سر قدرت ماندن» به هر کاری - حتی تغییر رییس جمهوری تک دورهای - دست میزنند. در تاریخ سیاسی انقلاب ایران به جز ابوالحسن بنی صدر که عزل شد و محمد علی رجایی که کشته شد، همه رئیسانِ جمهوری بعدی دو دوره ریاست را تجربه کردهاند.ه
برخی از بدبینان، انتخابات آینده را با صورت مساله و پاسخی مشخص روبهرو میدانند و به همین دلیل معتقدند نمیتوان انتظار معجزه داشت که از صندوق رای فردای ۲۲ خرداد ۸۸، نام کسی بیرون بیاید که شایستهتر است و آرای بیشتری دارد.
اینان به اظهارات سیدعلی خامنهای رهبری ایران در سوم شهریور ۸۷ در دیدار با هیات دولت اشاره میکنند. رهبر به احمدینژاد و کابینهاش توصیه کرد: "نه همچون دولتی که سال آخر خدمتاش است، بلکه مانند دولتی که قرار است پنج سال دیگر بر سرکار باشد، عمل کند."ه
اقتصادی ورشکسته
اگر انتخابات ایران چالشی است که مسولان عالی جمهوری اسلامی ایران بتوانند با تغییر بخش اعظم سیاستهای خود، آن را به فرصت تبدیل کنند؛ سونامی بحران اقتصادی که سال آینده پیش روی جمهوری اسلامی است، گریزناپذیر است. در بحران جهانی اقتصادی، کشورهای ضعیفی چون ایران توان اندکی برای بهبود دادن به وضع اقتصادی خود دارند.ه
مشکل اقتصاد ایران زمانی شدت گرفت که مجلس هفتم در اولین گام برای ترمیم چهرهی محافظهکاران یا همان اصولگرایان جدید، سعی کرد با تزریق مستقیم پول، از رشد تورم واقعی جلوگیری کند. مجلس طرح تثبیت قیمت را تصویب کرد. دولت به جای دریافت بخشی از هزینههای خدمات خود از دولت، حاضر شد با مصوبهی مجلس به مردم برای استفاده از خدمات دولتی مانند برق و آب و گاز یارانه بدهد. ه
هشت سال پس از وعدهی «توسعهی سیاسی»، اکثر نامزدها با ردای توسعهی اقتصادی وارد شدند و در بدو انتخابات دورهی نهم ریاست جمهوری، نامزدها شعارهایی برای رفاه اقتصادی مطرح کردند. این شعارها به خودی خود بد نبود؛ اما مشکل این بود که آنها میخواستند "پول نفت را سر سفرهی مردم بیاورند" یا به عبارت بهتر از یک جیب مردم به جیب دیگرشان بریزند. با همین رویه مهدی کروبی و محمود احمدینژاد ستارههای انتخابات بودند، که البته احمدینژاد برنده شد. ه
در سه سال و اندی که از ریاست محمود احمدینژاد بر دولت میگذرد، وی تلاش کرد این پول نفت را بر سر سفره مردم بیاورد، اما نتوانست. اگر در اوایل دولت محمد خاتمی، او کشور را با نفت ۱۳ دلاری اداره کرد، احمدینژاد این شانس را داشت که در بودجه نفت ۴۰ دلاری بفروشد، اما در عمل تا ۱۵۰ دلار برای هر بشکه پول بگیرد.ه
ضرب المثل «هر که دخلاش بیش، خرجاش بیشتر» برای دولت احمدینژاد صادق بود ؛ رییس جمهوری در عمل نه تنها این درآمد مازاد را پسانداز یا صرف امور مردم نکرد، بلکه توسعهی طرحهای برون مرزی ایران سرعت یافت. جمهوری اسلامی پیمانکار پروژههای عمرانی در خارج شد. از کارخانهی برق سریلانکا ، ماشینسازی سوریه و سدسازی ونزوئلا گرفته تا راهاندازی کارخانه در بورکینا فاسو و جیپوتی در آفریقا. البته مقرری تشکلهای مشهوری چون حماس یا حزبالله نیز قطع نشد و پس از وقایع تابستان ۸۶ و زمستان ۸۷ در جنوب لبنان و غزه افزایش یافت.ه
افزایش نقض حقوق بشر
طی سی سال پس از انقلاب، هرچند ایران، هر از چند گاهی - همچون ایام اول انقلاب یا دورهی محدودی در فردای ۲ خرداد ۱۳۷۶ – مزهی فضایی آزاد و پرشور سیاسی را چشیده است، اما در بیشتر اوقات، مردم قربانی خودکامگیهای حاکمیت بودهاند.
اگر خودکامگی در هشتسال جنگ عراق و ایران، با جنگی فرسایشی توجیه میشد، در سالهای بعد اشکال و توجیههای دیگری یافت. خشونت گاه با اعدامهای دست جمعی همراه شد و گاه در دههی هفتاد با بازداشت و حتی قتل روشنفکران. در سالهای ابتدایی دههی هشتاد نیز اگر روزنامهنگاران و دانشجویان میهمان سلولهای سرد و نمور زندان شدند، در سه سال و نیم دولت احمدینژاد صورت جدیدی از خفقان پدیدار شد. ه
دولت در قالب لوایح قانونی و همچنین مصوبههایی از یک شورای فرادولتی با عنوان «شورای انقلاب فرهنگی»، موج جدیدی از سرکوب را با ظاهری قانونی آغاز کرد که سادهترین دستاورد آن اعدام بیش از سیصد نفر در یکسال گذشته، بازداشت صدها نفر و آزار و شکنجه آنان بود. ه
از سوی دیگر، اگر در دولت پیشین دولت همواره منتقد برخی عملکردهای قوه قضاییه بود، با وجود طرحهایی چون «امنیت اجتماعی»، عملاً دولت و بخش امنیتی قوهی قضاییه دست در دست هم نهادند. ه
چالش سوم جمهوری اسلامی ایران در سال آینده اگرچه ظاهراً به اندازه دو مورد قبلی پرخطر نیست، اما از آن جهت که با حوزه، عمومی مردم ارتباط دارد، میتواند بسیار مهم تلقی شود. وجود رفتارهای آنی و بیسابقه قبلی همچون تجمعهای ورزشی یا اعتراضهای پس از پیروزهای ورزشی، نشان میدهد که جامعهی جوان ایران آبستن حوادثی جدی است و محدودیت سیاسی و اجتماعی موجود میتواند آن را شعلهورتر کند.
http://www.gozaar.org/template1.php?id=1208&language=persian
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |