آقاى آنتى سکولار! اگر اين خزعبلات...

رحيم ظاهرى

آقاى آنتى سکولار!

نوشتهء بى سروته و آش شله قلمکارى که سر هم کردى، آدم را بياد وقاحت حسين شريعتمدارى، سر دخوى تبليغات مقام معظم رهبرى مي اندازد. درست به همان سبک و سياق هوچي گرى مي کنى. گوئى که هنوز سال 1360 يا اندکى بعد از آن است.

براى فهم چند و چون يک جريان فکرى يا سياسى، سواد و صرف وقت و دقت لازم است تا فرق دوغ و دوشاب را بفهمى. به صرف عاريت گرفتن چند شعار نخ نما شدهء رژيم ولايت فقيه، و استدلال هاى بند تنبانى، که نمي شود سر از کم کيف سبزهاى سکولار در آورد.

هرچند که اين توقعى بيجا است که کسى فکر کند يک آدم مذهبى، از نوع شما، قادر باشد مطالعه کند و بفهمد که يک جريان سياسى، مثل سکولاريزم نو، چه مي گويد و بدنبال چگونه حکومتى براى فرداى ايران است. چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست!

شما که پاى منابر نشستيد و شنيديد که، مثلاً، آقا ابوالفضل آنقدر در کربلا از قوم اشقيا به درک واصل کرد که خون تا رکاب حضرت اش را گرفت، و هيچوقت هم سئوال نکردى که آخر چگونه ممکن است خون مايه، در آن صحراى سوزان، در شن فرو نرود و تا رکاب بالا بيايد، حالا هم به سادگى نتيجه مي گيرى که سکولارهاى سبز، همه، همان کمونيست هاى روسى اند!

سکولارهاى سبز، کسانى هستند که عزم جزم کرده اند ديگر نگذارند، در ميدان سياست، پاچه ورماليده هاى بيمايه اى از قماش شما و ساير همپالگى هاتان خود را نخود هر آشى کنند و، مثل سى سال گذشته، سرمايه هاى ملى کشور را به باد فنا بدهند و خون ملتى را در شيشه کنند ـ باين بهانه که ميخواهند از ايران يک مدينةالنبى بسازند!

آنها ايرانى آزاد، آباد و بى تبعيض مي خواهند که مديران اش، آگاه، لايق، صادق، خدمتگذار و گوش به فرمان انتخاب کنندگان شان باشند. آخوند،کشيش، خاخام و ايدئولوژيست ها، از هر قماشى، در عرصهء سياست ايران آينده جائى نخواهد داشت و دکان سه نبش دين فروشان و پادوهاى آنها در امور سياسى، تيغه خواهد شد. وطن فروشان و دست نشاندگان بيگانه هم افشا و به مجازات خواهند رسيد.

  آنچه مي گويم به قدر فهم تو است...

بازگشت به خانه