هویت
ایرانی یا هویت اسلامی ؟
شکوه میرزادگی
وقتی از هویت ایرانی سخن می گوئيم به این توجه داريم که یک مجموعه
ی فیزیکی و یک مجموعه ی غیر فیزیکی سازنده ی این هویت هستند. حال
دينی از يک تاريخ و جغرافيای ديگر به سرزمين ما آمده است و ابتدا
با زور شمشير و بعدها با ابزاری دیگر در فرهنگ ما قرار گرفته و
جزیی از فرهنگ ما شده است، اما مثل هر بخش دیگری نتوانسته است که
آنچه را که پيش از آمدنش وجود داشته کلاً در ضمير و حافظه ی ما
از بين ببرد. ما حتی همين دين وارادتی را هم به همت اندیشمندان و
عارفان و حکما و شاعران مان صورتی بومی بخشيده ايم. اسلاميست ها
اما همين بومی شدگی را دوست ندارند و آن را مانع راه چيزی خوش
خيالانه به نام «وحدت عالم اسلام» می دانند ...>>>
انتخابات؛ روشنفکری یا اصلاح
طلبی؟
اکبر گنجی
برای در دست گرفتن قدرت سياسی- دولت/حکومت
/زمامداری سياسی- بايد حزب و سازمان سياسی تأسيس کرد. احزاب و
سازمان های سياسی رقيب يکديگر، برنامه های متفاوت خود را به مردم
عرضه کرده و از راه "تبليغات" می کوشند تا نظر مردم را به خود جلب
و از رقيب منحرف سازند. هدف پيروزی در انتخابات و ورود به ساختار
دولت/
حکومت است. همه چيز تحت الشعاع اين هدف قرار دارد. به گمان اينان،
دولت/
حکومت موتور تغيير است و بدون در اختيار داشتن دولت،برنامه ای را
نمی توان پيش برد.
روشنفکر قلمرو عمومی به طور کلی بيرون از اين فرايند قرار دارد. او
به مسائل و مشکلات عمومی پرداخته و به دنبال حل مسائل و رفع مشکلات
است. اما نه از جايگاه دولت/
حکومت، و نه از منظر فعال حزبی/
سازمانی.>>>
خاكستر نشينان بام ايران!
ايراندخت دل آگاه
ملتي اين همه ستمگري ببيند و هر
بار بگويد انشاالله گربه است. آيا اين برآمده از يك فرهنگ بيمار
نيست؟
آيا اين از كاستي هاي فرهنگي مان نيست كه هنوز عده اي به خود جسارت
مي دهند پس از آن همه جنايت و بيرحمي امروز بيايند و دوران خميني
ضد بشر را “دوران طلايي” بنامند؟ دوران مردي كه با حيله و “خدعه”
آمد و با تزوير حكومت راند. اين اگر تقديس تزوير نيست، چيست؟
آيا ضعفي در نحوهء
تفكر ما و مشكلي در فرهنگ ما نيست كه به كساني چون ملا محمد خاتمي
و همهء
هيات همراهش! – در داخل و خارج كشور – اجازه مي دهد شعور ما را به
هيچ بگيرند و هنوز و همچنان گستاخانه از اين رژيم دفاع كنند؟>>>
ميز گرد در برنامهء تلويزيونی نهاد مردمی
انتخابات آزاد و ماهيت جنبش سبز
با شرکت: سارا سفيری ـ حسين لاجوردی ـ
اسماعيل نوری علا ـ فريد اشکان
مدير جلسه: ايمان فروتن >>>
دو سالگی ات مبارک، جرس عزیزما!
شهرام فریدونی
سایت اینترنتی جرس دوساله شد، اما متاسفانه باید گفت که این سایت
مانند دوساله ها هم رفتار می کند، هم از لحاظ لجاجت و هم از لحاظ
بار اطلاعاتی!
از لحاظ لجاجت اش، اشاره من به حذف افکار دیگران از طریق حمله و یا
بایکوت کردن است و از لحاظ اطلاعات هم همین بس که رؤسایش همواره در
حال «تاتی تاتی» کردن بسمت رفتار دمکراتیک اند. که این «تاتی تاتی»
کردن سال ها طول خواهد کشید تا به راه رفتن و گام برداشتن بیانجامد!>>>
مَهدی جان، بالاخره وجود داری یا نداری؟
ف.م.سخن
خدا بگویم این دکتر شریعتی را چه کار کند! دکتر، این هم
کار بود دست ما دادی؟ آن قرآن، به آن قشنگی، لای پارچه ی سبز، توی
هر خانه ای، روی رف و طاقچه قرار داشت. بیکار بودی گفتی قرآن را از
بالای طاقچه بردارید و بخوانید؛ بخوانید و بفهمید؛ بفهمید و عمل
کنید. بفرمایید این هم شد نتیجه اش. مملکت مان که شد این؛ ما هم که
شدیم یک آدم لاادریِ بدبختِ سرگشته که هر روز از آسمان بیشتر فاصله
می گیریم و به استفن هاوکینگ و ریچارد داوکینز روز به روز بیشتر
ارادت پیدا می کنیم.>>>
«سرگردانی»
و شش حيرانی ديگر
حمیدرضا رحیمی
تا آنجا که فدوی به یاد می آورد، ترکیب لایتچسبک
«ایرانی
ـ اسلامی»
را نخست شهید زنده، برادر مشائی ،
باب کرد که متقابلاً از بیضه نیز آویزان شد و به گفتهء
یک مقام آگاه پشمالو که نخواست نامش فاش شود، هنوز هم دارد در آن
بالا تاب می خورد! در این صورت، اعلیحضرت العظما
بن علی(ع) خامنه ای،
که خواستار الگوی «مستقل
و پیشرفته ایرانی ـ اسلامی!»
شده اند، يا
نستجيربالله،
از فقدان بیضه رنج می برد، و یا طناب برادران تمام شده و منتظر
ورود آن از چین هستند؛
الله الاعلم!>>>
کفش سال
ها است جايگزين نعلين زرد شده است
ح-
ک
امروز شما با توسل و تکرار به نطق بهشت زهرای خمينی
اشاره می کنيد و دنبال رهبر می گرديد و
بگمان خودتان اين نگارش را «شاهکاری ادبی و سياسی» و به گمان
خودتان «شق القمر» قملداد کرده ايد و طرحی نو در انداخته ايد.
کدام دامن جيب گشاد دار را چسبيده ايد؟
اين خود نشان می دهد
که
«زعامت و امامت» حضرت آقای خمينی
(آقايتان)
را نه تنها فراموش نکرده ايد بلکه عقده های چندين ساله از زمان
زايش اعليحضرت در بيمارستان خيابان مولوی را هم فراموش نکرده ايد،
هيچ،
حتا با تکرار بخشی از نطق خمينی می خواهد از زبان «آقايتان» حرف
دلتان را بزنيد... >>>
يک تذکر بسيار دلسوزانه به آقای نوری علا
سياوس عزتی
آقاي نوري علا! شما با تيكه انداختن به امثال دكتر يزدي ها خود را
بزرگ نمي كنيد. اين مواردي هم كه در مورد ايشان گفتيد اين «نهضتي
ها» به خوبي براي طبقهء دانشگاهي حل كرده اند كه داستان بردن ايشان
چه بوده و در انحرافات به وجود آمده كمترين سهم به پاي اينها نوشته
مي شود، چون شاخهء جوانان اينها در دانشگاه هاي فعال هستندو مسئله
را براي جوانان خوب توضيح مي دهند.>>>
نوری علا دست اش را رو کرد!
آنتی سکولار
براستی
نوری
علا
چه می
گوید؟
او برای
اولین بار کشف کرده
که
آیت
الله خمینی و انقلاب
57
پایان وصل حکومت به مبنای غیر مردمی (سلطنت یا دین) است. اما سخنی
از وصل کردن حکومت به یک طبقهء
ملت (کارگران) نگفت. فرمود که رهبران همیشه ساخته و پرداخته
گوادلوپ و امریکا و انگلیس هستند اما نگفت چه کسی لنین را از سویس
با قطار از تمام مناطق جنگ عبور داد و آورد به روسیه سوار انقلابی
کرد که سال
ها پیش شروع شده و هم رهبر داشت و هم ریشهء
تاریخی و
او
چطور با ترور و زور تفنگ ملوانان با
26
درصد
رأی
علیه پارلمان (يعنی
نمایندگان مردم) کودتا کرد و نامش را انقلاب گذاشت.
>>>
ارتش سايبری در حال نبرد!
آرشيو
|