بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 14 تير ماه 1392 ـ  5 ماه جولای 2013

سقف ایوان روش کهنه را بايد شکافت تا پاسخی یافت

محسن ذاکری

جریان جوان تأسیس، برپایی و اجرای «کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» با پرسش ها و انتقاد های زیادی روبرو مشده است. انتقاد ها بر مبنای موازی سازی با «شورای ملی» است که من بدان نمی پردازم. اما بررسی پرسش ها در خصوص کار و توان قلمفرسای این نوشتار می تواند باشد.

خیل بزرگی از پرسش ها بر سر و روی «مؤسسین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران » می ریزد؛ حتی آنان که مؤسسین را می شناسند و با آنها کار کرده اند نیز می پرسند: «چه می خواهید بکنید؟ به کجا می روید و می برید ما را؟ نکند می خواهید یک دو روزی کاری کرده باشید و سپس دست خالی بمانید/ بمانیم؟ برنامه تان چیست؟ برای مبارزه با رژیم استبداد آخوندی چه راهکارهایی دارید؟» و، به بیانی، میگویند اگر جوابی برای این پرسش های «عمیق» و «جاندار» ما ندارید، پس کاری نکنید بهتر است چون بی فایده و مضر است.

نخست اجازه می خواهم دو سه خطی در رابطه با فراشد تولد پرسش و ارائه پاسخ بنویسم. بده و بستان پرسش و پاسخ مهم ترین کارکرد مغز و ذهن انسان را نمایندگی می کنند. چنانچه قبلا نیز نوشته ام، تفاوت اصلی انسان و حیوان در مشغولیت انسان به «پرسش» است – که بر خواسته از مشاهده و درک  انسان از زمان است. به بیانی پاسخ ها همیشه موجودند. انسان بدنبال آن ها می افتد. هیچ پاسخی نیست که وجود نداشته باشد، بلکه پاسخ هست و انسان جستجوگر آن می شود.

زمانی که یک پرسش «قدیمی» می شود و پاسخی برای آن نمی توان یافت، آن پرسش به یک نارسایی بزرگ اشاره می کند. و با ادامهء زمان، آن پرسش چونان دیواری ستبر می شود که از دیدن آن چشم می پوشیم چرا که آن سوی آن را نمیتوان دید و دیدن آن سوی آن نیازی دیرینه است و توانی ویژه می خواهد. در بدترین حالت، ادامهء بی پاسخ ماندن پرسش، در انسان نا امیدی و بی تفاوتی  می آفریند. برای مثال، پرسشی از این قبیل که «چه روزی مشکلات بین اسراییل و فلسطینیان حل می شود» از این دسته است.

من اکنون بدینگونه به پرسش های هموطنان حول تشکیل و اقدام کنگره سکولار دموکرات های ایران باز می گردم که «آیا پرسشی قدیمی تر و معتبر تر از این پرسش هست که: ما ایرانیان برای اتحاد نیروهای اپوزیسیون برونمرز باید چه بکنیم؟» گمان می کنم این پرسش در ميان همهء پرسش های دیگر برای آنانکه ایرانی سربلند و آزاد می خواهند، اساسی ترین و ملموس ترین پرسش است؛ پرسشی که بی پاسخ مانده و زهر بی تفاوتی سیاسی را به جان و روان سپهر سیاسی برون مرزيان ریخته است.

و باز، زمانی که یک سیر بی پایان و مدور پرسش ها بی پاسخ می ماند، تنها راه برای یافتن پاسخ ها تحقیق و جستجو برای «ابزار» و «روش» های تازه است. شما دیگر نمی توانید با ابزار و روش های «عرفانی» به مرحلهء جدیدی برای «درک» حقیقت «هستی» وارد شوید. علم نجوم و فیزیک کوانتم جدید ترین و معتبر ترین ابزار و روش ها را در دوران ما، در اختیار من و تو قرار می دهند. و از هم اکنون نيز ما را از پنجاه سال دیگر خبری نیست، مبنی بر اينکه چه روشی بهترین است.

ما ایرانیان نیاز به روش ها و آداب جدیدی داریم که بتوانیم به کمک آنها دور هم گرد آییم و اتحاد ستیزان را از اتحاد پرستان جدا سازیم و به پیش رویم. نیاز به طرحی نو داریم و باید سقف مان را بشکافیم. اما برویم سراغ آن چه که می تواند در مقام پاسخ به پرسش های بالا برای خود جایی و برای شنونده تأملی را ایجاد  نماید.

من نخست این را بگویم که کار و ایدهء تأسیس این کنگره چندین سال است که زیر اندیشهء بنیان گزاران اصلی آن بوده است. و فکر تاسیس، تشکیل نهاد اجرایی، بر پا داشتن کنگره، استفادهء بهینه از دستاوردهای فراشد وجود کنگره از تاسیس تا فردای ختم نشست اولین کنگره، اتخاذ راهکردها و راهکارهای آتی برای تقویت اهداف و آرمان های کنگره، همه و همه، در نظر کنشگران این واقعه مهم بوده و هستند. و در تکیه بر آنچه در پرسش های بالا دیده می شود نيز تنها محور یا راهکار، تشکیل این کنگره نیست؛ چرا که هیچ کمکی به برگزار کنندگان، مدعوین و اهداف و راهکارهای آتی کنگره نخواهد کرد. بلکه فضای فکری و باور به حرکت های سیاسی اپوزیسیون را ابری و سرد خواهد نمود.

تأسیس و بر پا داری کنگره سکولار دموکرات های ایران از هم اکنون از روش ها و ابزار تازه ای برای مبارزه با استبداد مذهبی در کشورمان می گوید:

1. پیمان نامه ای را در دست دارد که بسختی بتوان سکولار دموکرات بود و بر آن ایراد های لاینحلی را وارد دانست. پیمان نامه ای که نیروهای سکولار دمکرات ایرانی را دور هم می تواند گرد آورد، مردم ایران را امیدی برای چالشی نو بزرگ ببخشد و اقلیت های ایرانی و مردم سراسر ایران را باور و یا دست کم دورنمایی قابل اعتماد برای رفع انواع تبعیض از ایرانیان باشد. این پیمان نامه بخوبی توانسته است اهداف آرمانی و تصمین این اهداف را به سکولار دموکرات ارائه نماید.

2. کنشگران این کنگره می خواهند و تاکنون توانسته اند سرای کار بر بنیان «خرد گروهی»، از گام های نخست تا آتی یک حرکت اجتماعی را، از نو مرمت سازند و قابل اسکان گردانند. سایت کنگره، روش دریافت پیشنهاد ها، دریافت پیش نوشته ها برای اسناد، مقدور ساختن تأثیر تفکر و رأی مؤسسین برای سیاست ها و کنش کنگره، دعوت وسیع از بزرگان و نخبگان سیاست برونمرز، شفاف سازی فرایند کارها و امور مالی و غیره، همه نشان از روشی جدید دارند. که باید با هم آن را بیاموزیم.

3. کنگره می خواهد نشان دهدکه می توان نماینده< مردم و وفادار به آنان بود و در این راه، از استراتژی عملی ِ «از مردم به برگزیده ها و از برگزیده ها به مردم»، جان و قدرت گرفت.

4.  می خواهند فضای «اعتماد سازی» جدیدی را بین نیروهای سکولار دموکرات فراهم کنند تا به هم نزدیک گردند و زیر یک «چتر» گرد آیند. (این مبحث اعتماد و اعتماد سازی بسیار عمیق است و خود یک نوشتار جداگانه را می طلبد.)

5. می خواهند از میان دستاوردهای بالا، گفتمان ستبر و «سخت جان ِ» سکولار دموکراسی را گفتمان برتر، پر طرفدار و اصلی ایرانیان برونمرز سازند. ثابت نمایند که همهء میوه های مورد نظر مبارزه با استبداد مذهبی کشورمان تنها و تنها بر درخت سکولار دموکراسی روییده و رسیده خواهند شد.

6. از میان گردگشتگان بر گفتمان غالب، سپس راهکار ها، نهاد ها و نیروی اجرایی برای اهداف اصلی محصول گردند.

7. با احترام و ارج نهادن به انقلاب مشروطه در سالگرد ١٠٧ سال تولد آن، بتوان به ارزش های تاریخ نزدیک و ملموس ایرانی که می خواسته نو گرا و مدنی باشد، باز گشت و آن را سرچشمه افتخار آمیز فرهنگ امروز خود دید.

و بالاخره اينکه امید دارند کوشش و همت این جمع، با همین دستاورد ها، قبول و مقبول هموطنان بیافتد و بتوان با حمایت دستاورد های آن، سال آتی را سال شکوفایی طرح نو در اپوزیسیون برونمرز ایرانیان دانست.

در پایان، فرض را بر این می گذارم که کاروان های اپوزیسیون برونمرز آماده حرکت هستند، که نیستند. شتران و کجاوه ها به قرار و قوام اند، که نیستند. ساربانان مجرب و راه شناس در انتظار آوای زنگ کاروان هایند، که اینگونه هم نیست. بلکه شترانی فراری و کجاوه های بر زمین افتاده و ساربانانی ناامید را بیشتر می توان دید. و حالا، کاروانی، راهی تازه را می خواهد نشان دهد تا شاید همه بتوانند بار بسته، بر محمل ها نشسته، و از تجربهء ساربانان خود مستفیض گردند.

یا باید با این کاروان نشست و شنید و همراه شد، یا باید شکیبا بود و شنید که چه بر این کاروان گذشته است. اما خرده گيری و دشنام و تهدید و اتهام، راه باز داشتن این کاروان از رفتن نیست؛ دیگر نیست.

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه