بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 21 تير ماه 1392 ـ  12 ماه جولای 2013

چشمک به استحاله و چراغ به آمریکا؟!

 (برگرفته از یک گفت و گوی فیسبوکی نیمه شب July 10, 2013)

كريم قصيم

1- برچسب زدن و فضای امتیتی ایجاد کردن بر حول استعفاء و ما دو نفر بسیار بسیار عمل زشتی است.

 2- شیوهء اجرای استعفاء کوچکترین تضادی با اساسنامه و آیین نامه شورا نداشته. انتظار این که همهء کارها - حتی استعفاء هم ـ تحت کنترل و چک لیست و بکن و نکن مسئولان مجاهدین و شورا صورت بگیرد انتظاری بسیار نادرست و مخصوص احزاب استالینیستی است، نه احزاب دموکراتیک.

 شما که می دانید اسکار لافونتن از این ساعت به ساعت بعد استعفا داد و هیچکس به او اتهام خیانت به مردم نزد و این مزخزفاتی بیان نشد که در دو بیانیه (مجاهدین / شورا) به ما اهانت کرده اند. کجای دنیای دموکراتیک وقتی یک نفر با احترام و دوستی و بیان فشردهء نقطه نظرات اش از حزب یا ائتلافی استعفای علنی می دهد با اتهام خیانت و "رژیم مالی" بدرقه اش می کنند؟

 چرا رفیق شما آقای سامع به دروغ می نویسد "جبهه عوض کردند" و مهر خیانت را معمولی می شمارد؟ ما از شورا استعفا کردیم ، در میدان مبارزه که مانده ایم، جبهه عوض نکرده ایم، به طرف مقابل (رژیم) که نپیوسته ایم، حتی با نامه نوشتن به سران رژیم مخالف بوده ایم و این یکی از مهمترین انتقادات ما بوده (نصیحت نامه های مسئول شورا به سران رژیم بر طبق چند ماده اساسنامه شورا و به ویژه بر اساس اصل سرنگونی بزرگترین شورا شکنی بوده که تاکنون شورا به خود دیده ولی خانم ها و آقایان عضو شورا ترجیح می دهند به جای شجاعت در بیان این مطلب و درخواست پاسخگویی از آقای رجوی پانصد نفره زیر برچسب "خیانت" به ما امضا گذارند و سپس زیر یک بیانیهء امنیتی 60 صفحه ای علیه دو عضو مستعفی.

مبارزان راه آزادی ایران - از هر گروه و دسته ای – چشم شان باز است و می بیننند کی خودش شورا شکنی می کند و در عین حال اتهامات کثیف به دیگران می زند و شایعه پراکنی و لجن مالی می کند.

 ما وجدان های بیدار را به کمک و روشنگری فرا می خوانیم. البته که برای ما کماکان دشمن اصلی رژیم ولایت فقیه است ، در تمام باندها و جناح هایش. پرسش اینست که آیا برای شورا و مجاهدین هم هنوز دشمن اصلی تمامیت رژیم می باشد یا مایلند وارد شکاف های رژیم شوند و از بالا لاس و پاس بزنند و بازی کنند؟

 من چیزی به نام ولایت مشروطه فقیه را قبول ندارم - که تز حجاریان و دیگر خاتمی چی ها بود و هست (در این باره آنها یک کتاب قطور مجموعه مقاله داشتند!)- من با کلیت رژیم ولایت فقیه مخالف آشتی ناپذیرم و راه سوم را در خیزش عمومی توده های مردم می دانم؛ همان که در ترکیه و مصر و برزیل و ... اتفاق افتاده و در ایران هم امیدش را دارم.

 نمی شود هم با بالا بازی کرد و هم پایین. تودهء مردم و مبارزان آزادی این ریاکاری و دو دوزه بازی کردن را می بینند. این رویه از شرافت انقلابی رهروان پیکار آزادی به دور و در عمل رسوا و محکوم به شکست است. با هیاهو راجع به استعفای دو عضو دیرینهء پیکار آزادی نمی توان گرد و خاک راه انداخت و در ابهام و غبار آلودگی هوای سیاسی از بحث مطرح «بیلان یکان ها؟ و سال سرنگونی؟» فرار کرد و آن کار دیگر را پیش برد (چشمک به استحاله و چراغ به آمریکا و..). در چنین بازی به برد ولایت فقیه کمک می شود که شد.

به تکرار می گویم ...بازی با شکاف های بالا، شورا شکنی است. می فهم که شما مایل نیستید راجع به تک تک مفاد استعفای ما که دقیقاً یک برنامه مبارزاتی است - بحث کنید. ولی آن دو نوشته را باید جدی گرفت. همین طوری نمی توان از آنها و از دو بیانیهء امنیتی - لجن پراکنی گذشت. همین طور افترای آقای سامع را نمی توان خواند و گذشت. مثلاً، دیدگاه توطئه در تیترگذاری استعفا را - که مورد ادعای ایشان و مطلقاً نشان از یک نوع سنخ فکری خاص (وهم توطئه) است، در حالی که آن ماجرا یک اشتباه جزیی سایت البرزنیوز بوده و شما می توانید این واقعیت را از خود خانم بهاردوست بپرسید.

همین طور مسألهء نصیحت به سران رژیم را که ابداً نمی شود ماست مالی کرد و کوس رسوایی اش در سراسر فضای مباززهء ایرانیان برای آزادی زده شده است. لطفاً به آن مسایل بپردازید. طرح مبارزاتی ما در همان استعفا نامه و نوشته های بعدی آمده. اما ما در سایت های (به قول خودشان مِلک ِ مجاهدین) جایی ندیدیم که خط ولایت مشروطهء فقیه و مسألهء بسیار مهم نصیحت نویسی و استحاله طلبی از سران جنایتکار رژیم توضیح داده شود.

همچنین تعرض به حقوق بشر دیگران و حمله به همجنسگرایی یک آدم که به رژیم پیوسته - و این عمل اش صد در صد محکوم است – مورد بحث شورا و مجاهدین قرار نمی گیرد، چرا؟ حقوق بشر یک امر تقسیم ناپذیرست یا این که شما فکر می کنید حقوق بشر فقط برای اعضای مطیع مجاهدین و شورا اعتبار دارد و حقوق بشر شامل دشمن نمی شود؟. اگر شما می توانید توضیح بفرمایید.

 

 

نظر خوانندگان

احمد معترض: معلوم نیست اینهمه جنجال بر سر یک استعفاء چه معنی دارد و آقای قصیم با این بازی که راه انداخته چه چیزی را می خواهد به خواننده و طرف مقابل خود القاء نماید. این همه استعفاء و ورود و خروج در احزاب و گروه های سیاسی در دنیا اتفاق می افتد. خب از شورا رفتید که رفتید. اصلا گیرم شورا بدترین جبهه مبارزاتی ضد رژیم باشد و تمام چیزهائی که شما میفرمائی در بست درست باشد. خب جناب فکری به حال مردم ایران بکنید. راه حلی، آلترناتیو بهتری، چیز جدیدی به این مردم تحت ستم ارائه بدهید. مطمئن باشید همین شورا اولین کسی خواهد بود که از شما و آن مدینهء فاضله فرضی شما استقبال کند. این شمائید که دلتان برای بی.بی.سی و رادیو فردا و صدای آمریکا تنگ شده و حال نعل وارونه می زنید. می گوئید نه؟ سری به آن متن استعفا نامه بزنید و ببینید در آن حالت عصبی چه نوشته اید. شما یقین داشته باشید با این چپ زدن ها جماعتی را به صحرای برهوتی خواهید برد که سر از ناکجا آباد در می آورند. مثلی است معروف که می گوید: "آن چپ زدن ها این راست زدن ها را هم با خود دارد". بالاخره دایره یک شکل هندسی سربسته است. از "چپ" که راه بیافتی از "راست" آن سر در می آورید. یعنی شما با این همه به اصطلاح سابقه!! نمی دانید که رژیم بدنیال خرد کردن تشکیلات این مقاومت است؟ یعنی هم بازوی نظامی و هم بازوی سیاسی آن است؟ اگر به این عالم اید پس این شیوه تان خطاست. اگر عالم به این امر نیستید، از من ایرانی گفتن و خود دانید. متاسفانه شما شورا را با "کنفدراسیون دانشجوئی" و ناهارخوری های دانشگاه اشتباه گرفته بودید. جای شما بواقع در این شورا نبود زیرا در عمل نشان دادید که هنوز دوران دبستان مبارزاتی را طی می کنید. برای رفتن به دانشگاه هنوز باید تلاش کنید. این سخن را از سر محبت و نه از سر طعنه به شما می گویم. بخود آئید و خود شکنید، آینه شکستن خطاست. دوستان سی و چند ساله ی غیر مجاهد شما تا به امروز پاسخ های مقتضی به کلیه نظرات تان داده اند. توصیه می کنم در فضائی آرام و غیر ملتهب آنها را مطالعه و مرور کنید. بویژه رفیق سامع و دوست قدیمی اتان آقای خزائی و رضا اولیا. بنده نه سخنگوی مجاهدینم و نه سخنگوی شورا و یا عضوی از هر دوی آنها. بعنوان یک ایرانی ضد رژیم که دست بر قضا هم شما را خوب می شناسم و اتفاقاً خیلی هم به آنها ایراد و انتقاد می گیرم، دست به پاسخی کوتاه زدم.

 

بنیاد خانواده سحر: برای عموم کسانی که اندک تجربه ای با سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت داشته اند واضح و مبرهن است که این نهاد به هیچ عنوان دموکراتیک نبوده و نیست. اما تعجب آنجاست که آقایان قصیم و روحانی چرا اینقدر دیر به این نتیجه رسیدند. خوب است قدری تفکر کنند که زمانی که برفرض آقای متین دفتری از شورا جدا شد چگونه رفتار کردند و چه گفتند. مشخص است این دوستان آنزمان تحت نظام فکری رجوی اسیر بودند و راه دیگری نداشتند. کمااینکه کسانی که در شورا مانده اند (نظیر آقای سامع) هم همین وضعیت را دارند. باید تلاش کرد تا اسرای تحت کنترل ذهنی رجوی را آزاد نمود.

           

فرشيد: آقای قصیم؛ یادتان میاید تا همین پارسال پیرارسال مخالفین مجاهدین را رژیم مال می کردید؟ یادتان می اید وقتی آقای فانی از BBC از شما راجع به اختناق درونی مجاهدین صحبت می کرد، شما چه جواب دادید؟ (مصاحبه شما و عنایت فانی، به عبارت دیگر: گفتگو با کریم قصیم ـ به روز شده: 14:20 گرينويچ - پنج شنبه 19 مه 2011 - 29 اردیبهشت 1390) بسیار خوب، آقای قصیم، شما می توانید بگویید که اعضای سازمان مجاهدین و تمام کسانی که در اردوگاه اشرف، یا شهرک اشرف، هستند، آنها مثل هر جای دیگری کاملا آزاد هستند و دسترسی به اینترنت و ماهواره دارند و مثل هر جای دیگر آزادانه عمل می کنند. یکی از بزرگترین مراکز اینترنت و کامپیوتر کل اپوزیسیون ایران، شاید بزرگترینش، در اشرف است. آنها آزادانه هر موقع که اراده بکنند می توانند پاسپورتشان را بردارند و خارج بشوند؟ نخیر، بخاطر اینکه عراقی ها نمی گذارند... ولی سازمان مجاهدین مزاحم آنها نمی شود؟ سازمان مجاهدین، وارد شدن به آن سخت است، خروج از آن بسیار آسان است. ولی بسیاری از کسانی که از سازمان مجاهدین خارج شده اند داستان های کاملا متفاوتی نقل کرده اند. بعد از خروج دیگر، بعد از اینکه جدا شده اند؟ بله، دقیقا. آنها تمام سختی هایی که در سازمان مجاهدین خلق کشیده اند حتی بسیاری از آنها صحبت از این می کنند که در زندان بوده اند به دلیل اینکه با رهبر سازمان مجاهدین خلق مخالفت کرده اند... اما واقعیت این است که در مراحل بسیار سخت، هر وقت که نبردی در چشم انداز است هر وقت که احتمال آن می رود، تا آنجایی که من می دانم یک سنتی است در میان مجاهدین که آقای رجوی با آنها جلسه می گذارد و به تک تک آنها می گوید بقول معروف چراغ ها را خاموش کنید و هر کس نمی خواهد همراهی کند خداحافظ. هیچگاه و هیچ لحظه نمی شود یک نفر را برای چنین نبرد سنگین و سهمگینی سال ها نگه داشت. شما غافل هستید! باید دستتان در این آتش باشد تا متوجه باشید که هیچ رزمنده ارتش آزادیبخش مجاهدین را نمی شد در جنگ ها نگه داشت و به زور نگه داشت و هیچ فرد و هیچ اشرفی شهر اشرف را هم نمی شود... آقای قصیم؛ چگونه است که وقتی شما از مجاهدین و شورا جدا میشوید، ان را "برچسب زدن و فضای امتیتی ایجاد کردن بر حول استعفاء و ما دو نفر بسیار بسیار عمل زشتی است." تعبیر میکنید اما اگر دیگران جدا شوند آقای رجوی چراغ ها خاموش میکند و میگوید خدا حافظ؟!!!! آیا این داشتن استاندارد ۲ گانه نیست؟ آیا این فرصت طلبی نیست؟ آیا وقت این نرسیده که از دیدگاه های قبلی خود انتقاد کنید؟ و از کسانی که تهمت به آنها زدید، عذر خواهی کنید؟

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه