![]() |
||
![]() |
||
دربارهء سکولاريسم | دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها سال دوم ـ شماره 636 ـ جمعه 13 شهريور 1388 ـ 4 سپتامبر 2009 فهرست الفبائی نام نويسندگان فهرست کليهء مقالات English Section |
||
![]()
================ نه مشروع، نه مقبول، خلافت اسلامی! انتخابات "صحیح و آزاد" ی که آیت الله منتظری از آن سخن می گوید، در چهارچوب قانون اساسی ای ست که بسیاری از اصول آن ضّد دموکراتیک، تبعیض گرا و ناقض ابتدایی ترین حقوق مدنی و انسانی هستند و با منشور جهانی حقوق بشر تضاد دارند! دموکراسی تنها به مفهوم حاکمیت رأی اکثریت مردم نیست. رعایت و محترم شمردن حقوق اقلیت و وجود امکان بالقوّهء تبدیل شدن آن به اکثریت و در دست گرفتن قدرت نیز هست. قانون اساسی ولایت فقیه به شیوه ای خشن و قاطع و با دستاویز باور مذهبی، دگراندیشان و دگرباشانی را ـ که روز بروز هم بر تعداد آنها افزوده می شود و سیّدعلی خامنه ای آنان را در گروه "دشمن" طبقه بندی می کند ـ از این حقوق محروم می نماید. در "ولایت مشروع و مقبول" مورد نظر آقای منتظری هم گروه هایی مانند: مجاهدین، مشروطه خواهان، چپ ها، لیبرال ها، سنّی ها، یهودی ها، مسیحی ها، بهایی ها، بی دین ها و... – حتی اگر مشمول رأفت اسلامی ولی فقیه قرار گیرند و دچار زندان و شکنجه و تبعید و اعدام و تیرباران و... نشوند – هیچ امیدی نیز به امکان در دست گرفتن مسالمت آمیز قدرت سیاسی نمی توانند داشته باشند! (پيوند با فيلترشکن >>>) ================ فرهنگ سیاسی ایران در حال تغییر است به نظرم نمی رسد که نسل شما به دنبال یک انقلاب دیگر است. گمانم نسل شما به نوعی بلوغ سیاسی و فکری رسیده است. بلوغی که نسل من فاقد آن بود؛ و درست به همین منظور است که می گویم باید ساختار نهضت سبز را موشکافی کرد. اگر به نهضت های تاریخ معاصر ایران به دقت نگاه کنی، متوجه می شوی که همه این نهضت ها ـ از نهضت باب گرفته، تا انقلاب مشروطه و نهضت انقلاب اسلامی ـ همگی به نوعی بازسازی یک فضای انقلابی بوده یا به قول حافظ: "فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم." اما این بار گمان نمی کنم نسل شما در پی در انداختن طرحی نو در ساختار سیاسی باشد. به نظرم امروز نسل شما با کمال بزرگواری و نسل من با کمال شرمندگی، چارچوب های کلی و ساختار جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را پذیرفته و تنها به دنبال کسب حقوق مدنی اش در همان زمینه است. بنا بر این اگر استنباط من اشتباه نباشد این که آقای موسوی دارد تجربهء اول انقلاب را زنده می کند، به معنای "حالا باز از اول" نیست و منظور اصلاً این نیست که ما از اول انقلابی بکنیم یا مثلاً تصمیم بگیریم قانون اساسی مجددی بنویسیم. (پيوند با فيلترشکن >>>) ================ من منتظرم تا منشور و ایدئولوژی و فلسفه سیاسی تشکيلات سبز اميد را ببینم که ظاهراً تاکنون مدون نشده است. اما با توجه به شناختی که از آقای موسوی و الگوی زیست مسلمانی که قبل از حضور در عرصه سیاست تدوین کردهاند دارم این را به فال نیک میگیرم و آن را فرصتی برای بارور شدن و تقویت ظرفیتهای مربوط به انقلاب اسلامی میدانم. برخلاف نگرانیهایی که از سوی یک جناح و تفکر خاص مطرح میشود من هیچ نگرانی نداشته و معتقدم باید از این فرصت استفاده کرد و اگر از آن استفاده نکنیم این فرصت از دست رفته و بحرانهایی به سراغ ما میآید. به هر حال باید پذیرفت که جامعه را یک تفکر آن هم از جنس قشریاش نمیتواند اداره بکند. (پيوند با فيلترشکن >>>) ================
با اعلام اينکه "خطر انقلاب مخملی از بستر انتخابات و دمکراسی رخ می دهد" گفتمانی جديد در حال شکل گيری است... امروز اين گفتمان نه در میان تئوری پردازان نظام حاکم، بلکه در میان مجریان کودتای انتخاباتی، و با سندسازی و افترا زدن به جمهوری خواهان و انقلابی خواندن آنان، به اجرا نزدیکتر می شود. بنابراین، زنگ خطر این بار با صدای مهیب تری بگوش می رسد و، با توجه به سخنان فرمانده سپاه پاسداران، هر دم بیم آن می رود که این ماجرا از سوی نهادهای نظامی به اجرا گذاشته شود و، با توجه به اتفاقات در دههء گذشته و قدرت گرفتن روزافزون نیروهای نظامی، بویژه سپاه پاسداران، این تحلیل به اجرائی شدن نزديک شود که حکومت نظامی نیز از گزینه های مورد توجه و پیش روی آنان است. (پيوند با فيلترشکن >>>)
بريده هائی از سخنان خامنه ای خطاب به استادان دانشگاه تحصیل حدود دو میلیون دانشجو از سه میلیون و نیم دانشجوی کشور در رشته های علوم انسانی نگران کننده است زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه ها در زمینهء کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی و همچنین تعداد اساتید مبرّز و معتقد به جهان بینی اسلامی رشته های علوم انسانی در حد این تعداد دانشجو نیست... بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادیگری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد... مراکز تصمیم گیری، اعم از دولت، مجلس، و شورایعالی انقلاب فرهنگی باید این موضوع را مورد توجه جدی قرار دهند... در بخش های مربوط به مسائل علمی باید بجای افزایش تشکیلات، تشکل ها و سازمان های موجود را تقویت و کارآمد کرد، و در وزارت علوم و دیگر مراکز، از انسان های عالِم، انقلابی، شجاع و خوش فکر، بهره گرفت... حمایت از دانشگاهیان سیاست همیشگی نظام جمهوری اسلامی است اما از دانشگاهیان نیز انتظار است که در سایه این حمایت معنوی و مادی، خود را حقیقتاً در قبال نسل دانشجو، آینده علمی کشور، و اصلاح نظام آموزشی مسئول بدانند و حضور خود را در دانشگاه ها تقویت کنند... =======
================ |
در آخرين مطلب نويسندهء جوان پر شور و شجاع وطنمان، بابک راد، )که مدتی است گزينهء «کوچ سبز در وطن» را ـ به تعبير خودش ـ پيش گرفته( جمله ای يافتم که فکر می کنم دريغ است آن را ناديده بگيريم، چرا که، بنظر من، ماحصل دوازده سال تجربه ای است که بسياری از خوش باوران دائماً در برابر قبول آن مقاومت کرده اند و اکنون، در پی انتخابات 22 خرداد گذشته، در کلام بابک راد فرمولبندی شده است... (پيوند با فيلترشکن >>>)
حاکميت قانون با اتکاء به جنبه های نمادين و با تصويب مقررات برقرار نمی شود بلکه زمانی اجرا خواهد شد که منعکس کنندهء يک سری معيارهای عمومی و پذيرفته شده در جامعه باشد. اگر حاکمان ايران مجبور شوند که به حاکميت قانون گردن نهند شايد در آينده های دورتر چنين قوانينی کاملاً سکولار باشند، مشروط به آنکه اين آن چيزی باشد که اکثريت مردم ايران از صميم قلب بخواهند. اما به نظر می رسد که در شرايط فعلی ايران هنوز به آن مرحله نرسيده است. (پيوند با فيلترشکن >>>)
عدم تحرک جنبش سکولاریسم ایران زمینه را برای حاکمان فراهم می آورد تا هر بازی ای را به هر صورت و به هر نحوی که بخواهند طراحی و اجرا کنند. فراموش نکنیم که این دومین بار بعد از وقایع هجدهم تیر هفتاد و هشت است که مردم بازی را از دست حاکمیت خارج می نمایند و برای مدتی، هر چقدر اندک، ابتکار عمل را در دست می گیرند اما باز هم برای دومین بار است که سکولارهای ایران غایبان بزرگ این مقال هستند... بسیار خوشحال می شوم اگر آقای دکترنوری علاء، دکترلاجوردی، حسن دائی و خانم ها بقراط و میرزادگی، و همهء سکولارهای ديگر محترم ایرانی، جایگاه خود را در این منازعه مشخص بفرمایند... من البته مطمئنم که افراد و عزیزانی که در این مقاله ذکری از آنان شد جزو صاحبان تریبون هستند و کمابیش دارای همان صفت آخوندان صاحبان تریبونند و می دانم که پاسخی از هیچ یک نخواهم گرفت اما صادقانه تقاضامی کنم اگر این سطور را خواندند، به یاد بیاورند که امروز مسئولیت تاریخی اینان بسیار سنگین تر از تمام اسلافشان است. (پيوند با فيلترشکن >>>)
در دفاع از سنگر آزادی و روشن اندیشی و سکولاریسم، هم آوا شویم! نیما طاهری>>> در شرایطی که شعله ی آتش جنبش مردمی به هر مناسبتی زبانه می کشد، کابوس باز گشایی دانشگاه ها، آرام و قرار جلادان حاکم را برهم زده است. حاکمان جلاد نیک می دانند که در شرایط کنونی باز گشایی سنگر آزادی، جز گشودن جبهه ی نبردی دیگر معنایی نخواهد داشت. از این رو بار دیگر شمشیر از نیام کشیده و فرمان حمله به سنگر آزادی را صادر کرده اند. بی شک اگر حاکمان در کوتاه مدت نتوانند نظم پادگانی و گورستانی دلخواه خود را در دانشگاه مستقر کنند، بر آنند که شبیخون فرهنگی دیگری را با بستن دانشگاه ها بر پا کنند. ولی امر جلادان دوشنبه به روشنی و صراحت از ضرورت پادگانی کردن نظام دانشگاه ها سخن گفت. به امر ایشان دانشگاه ها باید به جبهه ی جنگ نرم با غرب تبدیل شوند، دانشجویان باید چون افسران جوان این جبهه در صحنه حضور یابند و استادان نیز چون فرماندهان و طراحان جبهه ی جنگ نرم باشند. دانشجویان به زعم ولی جلادان باید متعبد و متدین باشند. به عبارت دیگر چون چرا نکنند و گوش به فرمان فرمانده هان خود باشند. به زعم ایشان دانشجویان باید آموخته های سیاسی و اجتماعی و فکری خود را چون اسرار نظامی تلقی کنند و از انتقال آن به محیط های اجتماعی پرهیز کنند. بدیهی است که در این راستا یکی از نخستین گام های اینان اخراج گسترده دانشجویان و استادان مبارز از دانشگاه خواهد بود؛ زیرا به زعم حاکمان جلاد بخش بزرگی از دانشجویان و استادان فعلی چون ستون پنجم دشمن تلقی می شوند. ولی امر جلادان تاریک اندیش با گفتن این سخنان که : «بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفههایی است که مبانی آنها، مادیگری و بیاعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بیاعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی میشود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد.» برای بستن احتمالی دانشگاه ها و شبیخون فرهنگی دوم از هم اکنون خیز برداشته است. وی از تمامی مراکز تصمیم گیری - دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس - خواست که به این امر توجه جدی کنند. بنابر این حاکمان تاریک اندیش برای مقابله و سرکوب جبهه ی نبرد دانشجویی و سلاخی کردن فرهنگ روشن اندیشی، از هم اکنون تمامی قوای سرکوبگر خود را به میدان فراخوانده اند. بی شک ما نیز برای مقابله با یورش سازمان یافته ی نیروهای سرکوبگر، از هم اکنون باید به سازمان یابی و پیوند جنبش دانشجویان با جنبش مردمی بیاندیشیم. دانشجویان را نباید تنها گذاشت. دفاع از سنگر دانشگاه، دانشجو و استادان آزاد اندیش را باید از هم اکنون به یکی از وظایف جنبش مردمی تبدیل کرد. باید به فکر پیوند دانشگاه و خیابان بود. باید به فکر پیوند دانشگاه و کارخانه بود. دانشجویان خود نقطه ی پیوند دانشگاه و خیابان و کارخانه اند. دانشجویان خود نقطه ی پیوند جوانان، زنان، آزاد اندیشان و دگر اندیشانند. برای مقابله با استبداد و تاریک اندیشی، باید بر پیوند آزادی و روشن اندیشی و سکولاریسم تاکید کرد. در دفاع از سنگر آزادی و روشن اندیشی و سکولاریسم باید هم آوا شویم! (آرشيو)
سرانجام بایستی روزی دریافت که «رابطهء اسلام و تسلیم بر چه نادرستی و پندار فریبایی استوار است؟» این پرسش اساسی، ما را بدین سو خواهد کشاند که پرسش های دیگری را طرح کنیم. از جمله این که بپرسیم، حافظان نظام اسلامی کدام استراتژی حفظ قدرت را در نظر دارند؟ چطور و چرا جوانان جنبش مردمی را با تجاوز و گلوله می کشند؟ ـ جوانان خواستار آزادی های فردی را؛ جوانانی که فقط شعار نفی دیکتاتور را دادند؛ و نه حتا فراخوان برای امحای دیکتاتوری را. در حالی که کسانی از ابواب جمعی سابق خود را به اتهام رهبری "اغتشاشات" به دادگاه نمایشی می کشانند. یعنی به ایشان، که در اسارت از خودیت خود خالی گشته اند، امکان می دهند تا نادم و توبه کار شوند. زیرا بزعم حافظان امنیت نظام، آن متهمان با آبروی ولی فقیه بازی کرده اند. (پيوند با فيلترشکن >>>)
پیگیری شکایات علیه مرتضوی آسان شد شيرين عبادی
(آرشيو)
آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته: شماره 635 ـ پنج شنبه 12 مرداد 1388 ـ 3 ماه اگوست 2009 شماره 634 ـ چهار شنبه 11 مرداد 1388 ـ 2 ماه اگوست 2009 شماره 602 ـ سه شنبه 10 مرداد 1388 ـ 1 ماه اگوست 2009 شماره 632 ـ دو شنبه 9 شهريور 1388 ـ 31 ماه اگوست 2009 شماره 631 ـ يک شنبه 8 شهريور 1388 ـ 30 ماه اگوست 2009 شماره 630 ـ شنبه 7 شهريور 1388 ـ 29 ماه اگوست 2009
|
================ ================ ================ ================ ================ ================ ================ ================ ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ========== =========== ===========
=========== =========== ============= ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |