پيوندها | مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 984 ـ چهارشنبه 3 فروردين 1390 ـ 23 مارچ 2011 | |
اين سايت دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
شبکهء سکولارهای سبز از همهء معتقدان به لزوم انحلال حکومت مذهبی و استقرار حکومتی سکولار و مبتنی بر اعلاميهء حقوق بشر در ايران دعوت می کند تا به آن بپيوندند.
انجمن سکولارهای سبز هامبورگ ـ آلمان به همت محمد زمانی آغاز بکار کرد>>>
گفتگوی تلويزيونی با دکتر آرام حسامی مدير تلويزيون ايران ما>>>
رهبری جنبش آزادیخواهی و آلترناتیو >>>
چاپ واشنگتن (فايل پی.دی.اف)>>>
20 بهمن 1389 مذاکرات هيئت اعزامی شورای هماهنگی شبکه با شخصيت های سياسی در زمينهء فراهم کردن مقدمات تشکيل کنگرهء ملی ايرانيان آغاز شد تفصيل اين خبر بزودی منتشر خواهد شد
اسماعيل نوری علا سکولار سبز چه کسی است؟
ويدئو، فايل کوچک صدا
مراحل نظری وعملی آلترناتيوسازی (ويدئو)
ويدئو >>>
سکه ی تقلبی ـ يادآوزی ـ غصب میدرضا رحیمی زمین های ورزشی، مثل فوتبال یا بسکتبال را بی گمان دیده اید که دز آن بازیکنان چگونه به اصطلاح خودشان "یارگیری" می کنند. یعنی در آرایش صحنه، هر بازیکنی، به مراقبت از یکی دیگر از بازیکنان تیم حریف گماشته شده و فی الواقع، به طرف سنجاق می شود! و از این طریق، امکان هرگونه تحرک و مانور را از حریف سلب می کند. "یارگیری"... حالا حکایت برادر حسین(ع) ساجدی نیا در اظهارات بالاست. براین پایه، وقتی به ازای هر نفر که بخواهد چهارشنبه سوری را جشن بگیرد، یک نفر از مؤمنین نیروی انتظامی، بسیجی و لباس شخصی گماشته شود، آماری که برادر حسین(ع) ساجدی نیا داده است (95%) کاملا درست در می آید! >>>
هپلی همچنان در سايت ايران ليبرال هپلی پس از تهدیدات واصله از سکولارهای نو مدتی مخفی شد و بعد که از پناهگاه در آمد قسم خورد و توبه کار شد که اصلا دور و بر سکولارهای سبز قدسی مآب نگردد، گو این که قبلاً هم احتیاط می کرد که یهو رنگی نشود. اما چیزی نگذشت که دوستی مقاله ای جدید از آقای اکفا (EKFA مخفف نام اسمال کوری فرد اعلا ست که چون اعتراض شده از ذکر آن خودداری می کنیم) فرستاد که در آن چنین خواندم...
روايت صوتی کامل >>>
تقاضای کمک حسن داعی از مردم(پيام ويدئوئی)>>>
|
و تاثیرگذارترین «چهره همگانی» سال این چهارمین سالی است که هفتهنامه «ایرانیان» اقدام به انتخاب «شخصیت ایرانی سال» میکند. نخستین انتخاب این نشریه (سه سال پیش) خانم سیمین بهبهانی و آقای فیروز نادری، به عنوان زن و مرد ایرانی سال، دومین انتخاب آن (دو سال پیش) استاد احسان یارشاطر، و سومین انتخاب (پارسال) «چهره همگانی» زن ایرانی بود. سال پیش، یک چنان انتخابی با توجه به این واقعیت صورت گرفت که سال گذشته در یک چنین روزهایی بخاطر اوج گرفتن جنبش زنان در ایران انتخاب یک چهره زن یا مرد بعنوان «شخصیت ایرانی سال» کاری تقریبا محال و نشدنی بود؛ زیرا به هر سو که مینگریستی «چهره» برجستهای که پیش چشم هویدا میشد مجموع «زنان ایرانی» بودند. امسال هم ما، باز، با یک چنین وضعیتی روبرو هستیم؛ زیرا بخاطر گسترش و اوجگیری تلاشها و مبارزات حقجویانه و آزادیخواهانه جوانان ایران، همه مشاورهها و پرس و جوهای ما برای انتخاب یک چهره زن و یا مرد سال راه به جایی نبرد جز این که تقریبا تمامی کسانی که مورد مشاوره قرار گرفتند عقیده بر این داشتند که در حال حاضر «جوانان ایرانی» در خور نامگذاری به عنوان «شاخصترین و تاثیرگذارترینهای سال» هستند. در نتیجه ما بر آن شدیم که امسال «جوانان ایرانی» را در مجموع بعنوان «چهره همگانی» سال انتخاب کرده و به این ترتیب درودی بفرستیم به آنان و ادای احترامی بکنیم به همه جوانانی که برای رسیدن به آزادی و رفع تبعیض از جامعه ایرانی نه فقط از هیچ گونه تلاشی باز نمیایستند بلکه جان و هستی خود را نیز در این راه هزینه کرده و از هر دو در میگذرند.
مهم ترین وقایع ایران در سال 1389 سردمداران حکومت اسلامی تحولات انقلابی تونس و مصر را حرکتی اسلامی و الهام گرفته از «انقلاب اسلامی» دانستند و حاکمان اين کشورها را به خويشتنداری و پرهيز از خشونت در مقابل تظاهرات آرام مردم توصيه و دعوت کردند. اين درخواست توسط سردمداران حکومتی عنوان می شد که روزانه تهدید و آدم کشی می کنند و دست شان به خون ده ها هزار مردم آغشته است. حکومتی که مردم بی گناه و حق طلب را در آرام ترين تظاهرات خیابانی به خاک و خون کشيده و در زندان هایش نیز شکنجه گران زندان را حتی زیر شکنجه و تجاوز به قتل رسان دهاند. روزی نیست که خبر اعدام چندین زندانی در زندان ها و یا در ملا عام به گوش نرسد. اما ادعای اسلامی بودن تحولات مصر و تونس، توسط سازمان ها و شخصيت های سياسی هر دو کشور تکذيب شد و آن را تحولاتی در جهت آزادی و برابری و نه اسلامی دانستند. >>>
پيشنهادبهره وری ازانرژیهای جايگزين و انصراف از انرژی اتمی برای ايران اعلاميهء دکتر حسن شريعتمداری
در همه جا وجدانهای آگاه و مسئول خواهان بازنگری جدی در پروژههای اتمی شدهاند. جمهوری اسلامی در مقابل، چنان رفتار میکند که انگار خبرهايی که از فاجعه فوکوشيما میآيد، به ما مربوط نيست و بوشهر و ديگر مراکز اتمی ايران، از هر نظر امن هستند. ادعا کردهاند که زلزله بوشهر را تهديد نمیکند. اين در حالی است که زلزله و تسونامی اخير در ژاپن ثابت کرد که محاسبات خوشبينانهای که مبنای گزينش منطقهای برای برپا کردن نيروگاه اتمی بودهاند، قابل اعتماد نيستند. نيروگاه بوشهر، اتفاقاً در جايی است که به دليل نزديکیاش به چند گسل فعال شناختهشده در معرض خطر جدی زلزله قرار دارد. اگر محاسبات واقعبينانه مبنای تمهيدات ايمنی در نيروگاهی مثل بوشهر قرار گيرد، هزينهی نوسازی آن چنان بالا میرود که توجيه آن ديگر با هيچ گونه عوامفريبی ممکن نيست. >>>
هدف عطاالله مهاجرانی فشارگذاری بر طیف سکولار ـ دمکراتیک جنبش و به حاشیه راندن آنها درون جنبش سبز است. مهاجرانی و یارانش به خوبی میدانند که ادامه تظاهرات خیابانی، به موازات سرسختیهای بلوک قدرت در برابر جنبش سبز، خط سکولار را در جنبش تقویت میکند و در نهایت، نظام دینی را در خطر قرار میدهد. آنها به نادرستی بر این پندارند که قادرند بدون مشارکت بخش سکولار، جنبش سبز را در موقعیت فائقه برای امتیازگیری از خامنهای قرار دهند. تاکید او بر «اصلاح» در برابر «انقلاب» بیان همین طرز تفکر است. البته، نباید از خاطر دور داشت که مهاجرانی با فریبکاری، هر گونه قاطعیت در برخورد با نظام ولایت فقیه را «انقلاب» میخواند. >>>
|
فضا در ایران بیش از پیش سیاسی و سیاست زده است و بسیاری با استفاده یا با سوء استفاده از یک فضای سیاسی ـ امنیتی فعالیت میکنند و چالشهای متعددی را دامن میزنند، اگر این طوری نگاه کنیم، به نظر میآید که از میان فعالان جنبش زنان آنهایی که در داخل ماندهاند، در واقع از همه کاری محروم هستند. یا فشار حاکمیت بیشتر بر این است که جنبش زنان ایران را محدود کند به همان فعالیتهای حقوقی و فعالیتهای مدنی و خانواده. سرمان گرم باشد به همان صیغه و چند همسری و نمیدانم ختنهی دختران و اینها که امروزه به نظر من در واقع جایی ندارد. یعنی زنان ایرانی در برابر تبعیضات قانونی و حقوقی خودشان با دور زدن خانواده و بالا بردن آمار طلاق به 8/8 درصد و کسب رتبهی چهارم طلاق در جهان، این قوانین تبعیضآمیز را دور زدهاند و برنمیتابند.>>>
مدت هاست که من هم به عنوان عضوی از جامعه با روند رو به افزایش این دختران در سرچهارراه ها و گذرها به هراس افتاده ام و سخت نگرانم. مدت های مدیدی می شود که هربار با دیدن دختران کار و خیابان که در سرما و گرمای زمستان و تابستان در سر هر کوی و برزنی و سر هر چهار راهی به دنبال لقمه نانی به پیاده و سواره التماس می کنند تا متاع شان را بفروشند، با خود می گویم، چرا جامعه چشم هایش را بر روی این فاجعه بسته است؟ تا اینکه در یکی از همین روزهای زمستانی که مسیر خانه تا میدان ونک را طی می کردم یکی از آنها آمد توی زندگی ام...>>>
موضوع زن در اسلام با موضوعهای مختلفی گره خورده است. در این نوشته "اسلام" همچون عنوانی بر مجموعهای از مسئلههای اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته میشود. تبعیض در مورد زنان جزئی است از یک نظام تبعیضی. آنگاه که این نوع تبعیض در همپیوندیهایش بررسی شود، مبرمیت مسئلهای که شاخص آن است، نمایانتر میشود. این نوشته، حاوی نکتههایی است یادداشتشده برای سخنی که رانده شد در جلسهای (در دانشگاه بوخوم به تاریخ 6 مارس 2011) به مناسبت 8 مارس، روز جهانی زن.>>>
ذات حکومت دینی با زنستیزی گره خورده است جدایی دین از دولت، فقط امری مربوط به شکلی از یک نظام سیاسی نیست و در پس این شعار، موضوع "نفی امتیاز" نهفته است؛ نفی امتیازی که به نام دین، مردانگی، مذهب یا هر نام دیگری توجیه میشود. جدایی دین از دولت، به معنای این است که انسانها در برابر قانون و دولت برابر هستند و دولت باید در برابر انسانها، مستقل از تعلق جنسی، قومی یا مذهبی آنها رفتاری یکسان داشته باشد. با در نظر داشتن این واقعیات، میتوان نتیجه گرفت که بین سکولاریسم و برابری زنان و مردان، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد و نمیتوان تصور کرد که نظامی دینی بر جامعه حاکم باشد و زنستیزی، از اصلیترین حوزههای تبعیض در این نظام نباشد.>>>
چرخش 180 درجه ای: از با اونا به با ما! هدف از این نوشتار تخطئه یا کاستن از ارزش موضع گیری باراک اوباما در پیام نوروزی سال 1390 نیست. تردید نیست که رستاخیز مردم ایران از پشتیبانی هر فرد عادی نیز نیرو می گیرد و این پشتیبانی اگر از جانب رییس جمهوری قدرتمندترین کشور جهان باشد اثرش به مراتب بیشتر خواهد بود. هدف یادآوری و جلب توجّه به این نکته است که در ارزیابی و بها دادن به این گفته ها نباید دچار ذوق زدگی شتابزده شد. فزون براین، آنچه باراک اوباما در پیام نوروزی امسال گفته، حرف های تازه ای نیستند و در نزدیک به دو سال گذشته بسیاری همه آنها را گفته و بازگفته اند و به قول عوام باراک اوباما دوزاری اش دیر افتاده است!>>>
فراهم آوری برای برپایی یک دولت گُذرا در برونمرز اگر ایرانیان آزاده و میهن دوست در برونمرز که نگران سرنوشت کشورشان هَستند، بجای به هدر دادنِ زمان و فرسودن نیروهایِ زاینده شان در گفتگوی های ستیزه جویانه در فیس بوک، و یا از راه درگیری های شاخه ای و زیان آور باهم، رویِ برنامهء برپایی یک دولت گُذرا سرمایه گُذاری کُنند، بزودی خواست همهء آنها برآورده خواهد شد که آرزویِ رهایی ایران از سه دهه کابوس حکومت اسلامی دارند. این برنامهء سودمند زمانی می تواند انجام گیرد که هر ایرانی آزاده و میهندوست بخشی از وظیفه و مسئولیت کار را کوشا بپذیرد، در گُسترش این اندیشه در میان هم میهنانش بکوشد و تنها به خواندن این یاداشت بَسنده نَکُند.>>>
پيشنهاد ائتلاف گسترده حول سه محور ماشااله سلیمی - منوچهر مقصودنیا تا کی احزاب و نیروهای سیاسی خارج از کشورمی خواهند فقط با خودی ها سر یک سفره به نشینند؟ تا کی می خواهند در چهار دیواری خانه خود محصور مانده و از ایجاد تماشای شهر زیبا وبزرگ ائتلاف همگانی جهت تجات کشور محروم بمانند؟ ما اگر بتوانیم چنین شهر بزرگی را بنا نهیم آنوقت است که می توانیم پارلمان آن را انتخاب و هیئت اداره کننده اش را که تکیه بر ده ها هزار نفر از فعالین سیاسی خارج از کشور خواهد داشت، به جهانیان معرفی کنیم. آنوقت است که چنین پارلمان و هیئت اداره کننده اش، از سوی دولت ها و نهادهای بین المللی جدی گرفته خواهند شد. اگر ما موفق به چنین کاری بشویم، دیگر دولت ها و نهادهای مماشات گر با حکومت جمهوری اسلامی نمی توانند افکار عمومی مردم کشور خویش را فریب داده و اعمال خودرا توجیه کنند.>>>
با شروع فازجدید بحران درون حکومتی سوالات مهم و جدیدی در برابر ما قرار گرفته است: آیا زمان مداخلهء مستقیم سپاه در سیاست فرا رسیده است یا همچنان سپاه به صورت غیر مستقیم و تحت پوشش نهادهای رسمی عمل خواهد کرد؟ دست بالا را در این دور از نبردهای درون حکومتی کدام طرف خواهد داشت؟ دولت و سپاه و یا اصول گرایان و روحانیت ؟ موضع نهائی ولی فقیه در این کشاکش چه خواهد بود و آیا این شتر به در خانهء ولی فقیه هم خواهد رسید؟ آیا نبردهای آتی، همچون تاکنون در قالب سیاسی خواهد ماند یا آنکه با ظهور یک قدرت و حزب مسلح و ذینفع در تحولات سیاسی می تواند فراتر رفته و چه بسا خونین هم بشود؟ و آیا نیروی سپاه پاسداران قادر خواهد در این کشاکش ها به صورت نیروی یک پارچه عمل کند و یا آنکه خود می تواند- باتوجه بازتولید سریع "بورژواهای سپاه و پرولترهای سپاه" ـ دچارانشقاق گردد؟ نه فقط شقه شدن بدلیل موضع گیری های متفاوت در برابر رقبا بلکه هم چنین بین مقامات و فرماندهان بوروکرات- بورژوا و بدنهء محروم آن.>>>
|
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |