رنج
نامه
ای
در پی وخامت حال پدر
علی طبرزدی، فرزند حشمت اله طبرزدی
اکنون
13 سال گذشته. باز هم
18
تیری در راه است. باز پدر محبوس در زندان. در
این موارد بین این
18
و آن
18
مشترکاتی هست اما از طرف دیگر تفاوت هایش را
چگونه می شود فاکتور گرفت؟..
آیا پدر آن توان جسمی که
13
سال قبل در تحمل حبس و انفرادی را داشت، هنوز هم دارند؟ در این که
ایشان
در تحمل سختی های ناشی از بازجویی های جان فرسا با مقاومت و شجاعت
مثال
زدنی فائق و غالب گردیدند، شکی نیست ولی جسمی چی؟ جسم
که از فولاد نیست، بله این ذهن و تمرکز نفس بر گرفته از آرمان و
هدف است
که به مانند پولاد سخت و محکم می گردد. ولی در این راه
باید آیا جسم هم
همراهی کند؟ چند سال،
2 سال،
4 سال،
6 سال و ...؟
>>>
مخاطب
شعری از حمیدرضا رحیمی
با گرامیداشت جنبش سرکوب ناپذیر 18 تیر
برادران قاچاقچی
شعری از
م.سحر
سپاه پاسداران یک نهاد ننگین و رسوا در
تاریخ معاصر ایران
اینجا که منم ، آنجا که تویی
شعری از جمشید پیمان
به: نظاره گران عرصهء جست و جو؛ به: جا
مانده ها و رَفته گان
عدالت صبور است ولي ول كن نيست؛ ديكتاتورها رفتني اند!
كريم قصيم
همين
الان كه اين سطور را مي نويسم خبرگزاري ها گزارش داده اند که
واحدهاي توپ و تانك بشار اسد، با همان طرح و برنامهء قتل عام مردم
بي دفاع (به سياق پدر)، اين بار وارد شهر « حَماه» شده اند. خبر،
ثانيه اي پس از ورود تانك ها به جهان پخش شده. خبرنگاران، فعالان
حقوق بشري، رسمي يا گمنام، به علاوهء نسل جوان، با تلفن دستي هاي
دوربين دار، كمپيوتر و انترنت و ماهواره و.... همه جهاني شده اند،
كشتار را نمي شود در خفاء پيش برد. تاوان دارد. ديگر توده هاي
معترض و شورشگر، بعد از هر كشتاري در انزوا و بي خبري فراموش نمي
شوند. با هرقتلي، تصويرقاتل و مقتول، روي آنتن هاي جهان همه را به
اعتراض مي خواند. دنيا و وجدان هاي بيدار و نگران، مردم عادي و
سازمان هاي حقوق بشري فعالند. جهان ديگر مثل سابق بي خبر و ساكت
نمي ماند. صداي اعتراض، در شليك گلوله و زجر زندان و شكنجه محو و
خاموش نمي شود. شبكه هاي اجتماعي زنده و گسترده اند، فشار از پايين
(بني آدم اعضاي يكديگرند) بالايي ها را هم آرام و بي عمل به حال
خود نمي گذارد.>>>
نظامهای توتالیتر اصلاح نمیشوند بلکه سرنگون میشوند
امین موحدی
جمهوری
اسلامی به عنوان یک نظام توتالیتر قابلیت و پتانسیل اصلاح ندارد
لذا هرگونه تلاش برای اصلاح نظام اسلامی موجب به هدر رفتن انرژی و
تحمیل هزینههای سنگین بر مردم خواهد بود. توجه فرمایید که در طی
دوران به اصطلاح اصلاحات، ملت ایران هزینه ای به مراتب سنگینتر از
ملت هایی داده اند که در صدد سرنگونی نظامهای استبدادی
برآمدهاند. یعنی ما هزینههایمان با دست آوردهایمان هم خوانی
ندارد. به نام اصلاح طلبی به اندازهء مبارزات سرنگونی طلبی هزینه
می دهیم و در آخر حتا اندکی هم در اصلاح نظام اسلامی موفق نمی
شویم چون هنوز به خوبی درک نکرده ایم که نظام اسلامی یک نظام
توتالیتر است و نظامهای توتالیتر تنها قابل سرنگونی هستند و امکان
اصلاح آنها وجود ندارد.>>>
چرا برای سکولارهای سبز «ايران از همهء ما مهمتر است»؟
محسن ذاکری
«ایران
از همهء ما مهم تر است» یعنی چه؟ دوستی می گفت مخالفم با این شعار،
انسانیت از همه چیز مهم تر است ـ دوستی که سال های زیادی را در
غربت با هم همفکری داشته ایم و از یک تبار هستیم و زبان مادری او
نیز فارسی است و بزرگشدهء تهران است و فرهیخته. تناقضی که او بدان
اشاره می کرد اوج ایده آل های او و من را نیز زیر بزرگ نمایی می
برد. چیره شدن آیین انساندوستی و ارزش فرد بر همهء آیین ها و
تعلقات دیگر! شاید، روزی، روی این کره خاکی. اما امروز که بزرگترین
درد من و مسئله من ایران است، نمی توانم واقع بین نباشم و باید از
ما و ایران راه بیافتم.>>>
جایگزین
واقعی نیرویی است که مردم را سازماندهی کند
کورش عرفانی
در ورای شعارهای تشکیلاتی این شعور اجتماعی است که بایدشکل و ماهیت
جایگزین رژیم جمهوری اسلامی را تعیین کند. نیروهای سیاسی مردمگرا و
نیروهای اجتماعی باید با هم پیوند بخورند، نه پیوند در حرف که در
عمل. کنشگران درون جامعه باید جایگزین را در نیرویی جستجو کنند که
در روش مبارزاتی خود، برای سرنگون سازی نظام ضد بشری کنونی، راه را
برای به قدرت رسیدن مردم و نه یک گروه بخصوص هموار می سازد.
نگارنده بارها گفته است که شکل و محتوای پایین کشیدن حاکمیت فعلی
تعیین کننده ی ماهیت حاکمیت بعدی خواهد بود. هر نیرویی که با اتکاء
به بخش آگاه و سازمان یافته ی جامعه به قدرت دست یابد راه را برای
انتقال اختیارات و قدرت به مردم (قدرت اجتماعی) باز می کند و هر
نیرویی که با اتکاء به منبع دیگری روی کار آید به طور طبیعی در پی
انحصار قدرت در جهت منافع حامیان خود خواهد بود. این منطقی است که
همیشه بوده و هنوز هم معتبر است.>>>
گزارش
دومین همایش
«اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران»
هیئت اجرایی
در روز یکشنبه، سوم ژوئیه، در فضایی دوستانه و پرامید قطعنامهء
«دیدگاه اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی دربارهء جنبش سبز»، سند
«چشم انداز ما برای همکاری با نیروهای دموکرات»، اساسنامهء اتحاد و
نیز چندین ماده واحده به تصویب رسید. در پایان، همایش با گزینش پنج
تن اعضای هیئت اجرایی جدید به کار خود پایان داد. گزارش گفتگوها و
اسناد مصوب همایش در آینده بسیار نزدیک منتشر خواهد شد.>>>
من خیلی سعی می کنم بفهمم امثال نوری علا چه می گويند
باور کنید که من خیلی سعی می کنم که بفهمم امثال اسماعیل نوری
علا، نیک آهنگ، اردشیر زارع زاده، جمشید طاهری پور، بقیه نو سکولار
ها، کنشگران حقوق بشر، سوسیال دموکرات ها، چپ ها، یا هر نام دیگری
که اینها خودشان به خودشان میدهند (الا نام واقعی شان که مارکسیست
روسی است) چه می خواهند بگویند؟ چه هدفی را دنبال می کنند؟ و
ایرادشان به دگر اندیشان ـ از اصلاح طلبان تا سلطنت طلبان، از
لیبرال ها تا ملیون، از سبز ها تا ملی ـ مذهبی ها، تا مستقل ها ـ
چیست ولی اظهارات اینها انقدر ضد و نقیض است و خودی و نخودی دارد
و دیکتاتور منشانه و حذفی و استالینیستی و هوادار استفاده از قدرت
خارجی به هر شکل برای ربودن قدرت است، که شکی باقی نمی گذارد که
اینها دل در گرو دو دلبر ظاهراً متضاد دارند. این هم دلایل من...>>>
فرش زیر پای «آقا» سند افتخار ملت است!
همراه با سه قطعهء نفيس ديگر
حمیدرضا رحیمی
برادر غلام علی(ع) حداد عادل