مرگ دریاچه
مجید نفیسی
من یک بار در دریاچه ی ارومیه شنا کردم
همراه با خواهر چهارده ساله ام،
و
دریافتم که دریاچه زنده است
که دریاچه حافظه دارد…>>>
کنگرهء ملی و آلترناتيو
باسمه ای هم به بازار آمد!
اکنون زمينه برای ايجاد يک اردوگاه جديد در ميان دو اردوگاه واقعاً
موجود ِ «اصلاح طلبی» و «انحلال طلبی» بوجود آمده که شايد بتوان آن
را نوعی «اصلاح طلبی انحلال طلب» دانست؛ يعنی اردوگاهی که می گويد
حکومت را منحل می کنيم اما از طريق اصلاح چرا که نمی خواهيم
اسلاميت اش از دست برود. به همين دليل، مثلاً، آقای واحدی که، از
يکسو، می گويد «من اصلاح طلب واقعی هستم و اميدوارم که تا آخر عمرم
هم اصلاح طلب بمانم»، از سوی ديگر، می خواهد فقط «اين حکومت» را
(که بقول مريدش، آقای کروبی، نه جمهوری است و نه اسلامی) منحل کند؛
و اين يعنی همان حرف مشهور سعيد حجاريان که فرمود: «اصلاح طلبی
مرد؛ زنده باد اصلاح طلبی!»
>>>
(پيوند به
آرشيو جمعه گردی ها)
دو
مشاور، دو گرایش سبز
حسین باقرزاده
برخورد دوگانه و کاملا متمایز آقایان واحدی و امیرارجمند که هر یک
به عنوان مشاور ارشد یکی از دو رهبر اصلاحطلب جنبش سبز فعال
بودهاند تأمل برانگیز است. میگویند فرد را باید از دوستان و
مشاورانی که بر میگزیند شناخت. آیا میتوان از شناخت این دو نفر
به شناخت بهتر موسوی و کروبی دست یافت؟ یا رابطه در این جا وارونه
است؟ به این معنا که موسوی و کروبی بیش از این که خود باشند تحت
تأثیر مشاوران خود عمل کردهاند. آیا رادیکال بودن کروبی نتیجه
حضور افرادی مانند واحدی در زمره مشاوران او بوده یا علت گزینش
چنین مشاورانی؟ و آیا اندیشه تشکیل شورای همآهنگی راه سبز امید از
آن ِ موسوی است که امیرارجمند آن را به مرحله اجرایی رسانده است،
یا اندیشه از آن ِ امیرارجمند است که به زبان موسوی بیان شده و
اکنون خود امیرارجمند به نام موسوی آن را اجرا کرده است؟ و اگر
دومی صادق باشد، آیا میتوان نتیجه گرفت افرادی مانند امیرارجمند
تأثیری فراتر از این اندیشه در مواضع اتخاذ شده در بیانیههای
موسوی داشتهاند؟
>>>
نیمه
راه ناکجاآباد!
شهباز نخعی
به سخره گرفتن "نظریهء توطئه" خود مصداق بارز "توطئه" است زیرا
افکار عمومی را کرخت و بی حس می کند، از تمایل عامهء مردم به
مشارکت فعال در امور جامعه می کاهد و از هشیاری و آگاهی نسبت به
انواع توطئه ها باز می دارد. از سوی دیگر، در آن سوی طیف نیز کسانی
با باور مطلق به ناشی از توطئه بودن هر رویداد مهم سیاسی و
اجتماعی، به دامان اغراق، دروغ و خیال پردازی می آویزند و با این
کار عملاً نقش مردم را در روند رویدادها چنان نفی و انکار می کنند
که گویی اصلا مردمی وجود ندارند تا بتوانند بر آنها اثر بگذارند.
این گروه دوّم، در تضاد با آنچه که به نظر می آید هدف شان باشد،
یعنی افشا و از میدان بدر کردن توطئه گران، عمل می کنند. به این
معنی که توطئه گران را بسیار بزرگتر از آنچه هستند می نمایانند و
عملاً در میان مردم گرد یأس و نومیدی می پاشند که حریف آنقدر مقتدر
و تواناست که هر اقدام و مقاومتی بیهوده است و کاری دربرابرش نمی
توان کرد!>>>
آن
روزی که دنیا را تغییر داد
در سال های پس از 11 سپتامبر، رژیمهایی که دیگر نیستند جای خود را
به شرایط بیم و امید سپردهاند و تروریستهایی که هنوز هستند تلاش
میکنند از این شرایط به سود خود استفاده کنند. خاکی که بذر
تروریسم اسلامی را میپرورد، شورهزاری است که در آن جز خار تکبر و
نفرت نمیروید، و رؤیای تسلط اسلام بر جهان سرابی است که با خون
بیگناهان در قتلگاه تروریسم و یا جنگ رنگ میگیرد. بسیاری از
حاملان این فکر بیمار بدون آنکه بدانند، اتفاقا بازیچه دسیسههای
سیاسی داخلی و خارجی و هم چنین ملعبه دست سوداگران اسلحه و اتم
هستند.>>>
کشتار
67 ـ ریشه ها و مسئولیت ها
با نگاهی به برنامهء مهدی اصلانی
کامبیز باسطوت
جناب اصلانی (در حالی که اعلان می کند که عضو سازمان چریک های
فدائی خلق بوده است و، در نتيجه، در حالی که مسئول حاکمیت رژیم
اسلامی است و جزو قربانیان آن هم محسوب می شود) همچنین با
افتخاراعلان می نماید که در حال حاضر به هیچ گروه سیاسی وابسته
نیست. پرسشی که در اینجا آرزوی جواب دارد این است که چرا کسی که در
بروی کار آوردن رژیم اسلامی نقشی داشته است (هر چند کوچک) و با
سازمانی همکاری کرده است که نقشی اساسی در بروی کار آمد جمهوری
اسلامی داشته است و خود و دوستانش قربانی آن بوده اند اکنون (اگر
نه بخاطر خود دست کم بخاطر زندان درد آور و مرگ دوست خود کاظم
خوشابی) برای برداشتن بختکی که بروی ایران افتاده و خود نقشی در
آن داشته است به هیچ حزب و سازمانی وابسته نیست؟ آیا اصلانی ها
نباید به هر حزب و دسته ای که برای نجات ایران از دست حزب الله
کوشش می کند و مورد اعتماد او است بپیوندد؟>>>
آقای خاتمی منظورتان از انتخابات آزاد را شفاف بیان کنید!
نه تن از زندانیان سیاسی بند سيصد و پنجاه
اوین
شما اعلام کردهاید که در انتخابات آزاد شرکت میکنید. انتخابات
آزاد دارای تعریف مشخصی است و همان طوری که آقای تاجزاده اعلام
نمودهاند، اولین شرط انتخابات آزاد، حق انتخاب آزادانه سبک زندگی
و به رسمیت شناختن آن است که این مورد در هیچ کدام از انتخابات
قبلی که شما کاندیدا یا مجری برگزاری آن بودهاید از جمله در
انتخابات ریاست جمهوری سالهای هفتاد و شش، هشتاد و هشتاد و چهار و
انتخابات مجلس سال های هفتاد و هشت و هشتاد و دو محقق نگردید. آیا
اجازه انتخاب سبک آزاد زندگی برای هر فرد را به عنوان پیش شرط
انتخابات آزاد قبول دارید؟>>>
23 شهريور 1390
گفتگو با يونسکو دربارهء درياچهء اروميه و زاينده رود
از: شکوه ميرزادگی>>>
نوري علا: دربارهء «کنگرهء ملي» و آقاي مجتبي واحدي
از: اسماعيل نوری علا>>>
همراه با فايل کوچک صدا
برای شنيدن و دانلود>>>
مشخصات مکتب اسلامی ـ ایرانی
رضا عزيزی
* در
مکتب اسلامی ـ ایرانی دیدن موی سر زن های خارجی و بیگانه از
تلویزیون حلال است ولی زن های هموطن و خودی حرام!
* در
مکتب اسلامی ـ ایرانی سرود ملی مقدسه، ولی دیدن آلت موسیقی که سرود
با آن نواخته شده حرامه!
* در
مکتب ایرانی اسلامی، هنری مثل موسیقی و رقص حرام است ولی افیونی
مثل تریاک حلال!>>>