|
سال
ششم ـ شمارهء 1311
ــ
دوشنبه 20 خرداد
ماه 1392 ـ 10 ماه ژوئن 2013 |
|
4 روز به پايان نمايش انتخابات رياست جمهوری در ايران
اشغال شده باقی مانده است
«ندا» با ما سخن می گويد: تحريم انتخابات،
«نه» به
حکومت اسلامی (ويدئو)
◄ |
میشائیل تومَن
برگردان: گلناز غبرایی
نخست وزیر ترکیه اردوغان کشورش را هم به جلو راند و هم تحت
کنترل گرفت و حالا نمی فهمد چه بر سرش آمده. چطور می شود مردم
یک کشور را علیرغم پیشرفت اقتصادی و حال و هوای پیش از شروع
فصل تعطیلات به شورش واداشت؟ باید از رجب طیب اردوغان پرسید.
نخست وزیر ترکیه برای مدت کافی همه را جز خودش «خس و خاشاک»
نامید. فقط او می دانست که ترکیه به چه چیزی نیاز دارد: پل،
کانال و مرکز خرید. «من برنامهء روزانه را تعیین می کنم و نه
کس دیگر». اردوغان می گفت اگر نخست وزیری قادر به این کار
نباشد، باید برود. و اکنون بر دیوارهای استانبول می خوانیم که»
«بیا! این هم برنامهء روزانه!»؛ برنامه ای که حالا بدست تظاهر
کنندگان در شهرهای ترکیه نوشته می شود. برای اولین بار بعد از
سال های نا آرام دههء هفتاد، جنبشی پرقدرت در کشور براه
افتاده. نقطهء شروع پارک قاضی در میدان تقسیم استانبول، جایی
که قرار بود یک مرکز خرید دیگر احداث شود و حالا مردم از اِقیس
تا دریای سیاه به خیابان ها آمده و خواستار کناره گیری اردوغان
هستند و او هنوز نمی داند چه بر سرش آمده است. صحبت از فقر یا
بی عرضگی دولت نالایق نیست. مسأله بر سر خود اوست. بر سر غرور
بی حد و حصر و خودپسندی یک سیاستمدار که شانس و پیروزی چشم اش
را کور کرده. پایه های حکومت اردوغان سست شده. براستی بازی بر
سر چیست؟◄ |
|
|
تحریم فعال و اعتراضی به جای انفعال و انزوا طلبی
جبههء دموکراتیک ایران
باید از
نیرو های اصلاح طلب و حتا شبه اصلاح طلب که به هر دلیل نسبت به وضع موجود
موضع انتقادی پیدا می کنند استقبال کرد و آنها را در صفوف مخالفین جای داد.
نه این که به دنبال آنها به راه افتاد و به اصطلاح از آنها رهبران بادکنکی
برای مردم و جنبش ساخت. بلکه لازم است به نحوی آنها را تقویت کرد تا در
برابر دیکتاتوری متصلب حاکم ایستادگی کرده و پتانسیل خود را در راه مردم به
کار بیاندازند و نه اينکه از حاکمیت انرژِی بیشتری بگیرند..◄
انتخابات
و حقوق شهروندی
منوچهر صالحی
به پروژه
انتخابات ریاست جمهوری ایران که بزودی برگزار خواهد شد، میتوان از چند
منظر نگریست، یعنی از منظر مردم که در شرائط اقتصادی و سیاسی بسیار دشواری
بهسر میبرند، از منظر رژیم و رهبر بلاواسطهء آن خامنهای که خواهان نشان
دادن پایگاه مردمی خویشاند. همچنین از منظر اپوزیسیون درون و برون کشور
میتوان پروژه انتخابات را مورد بررسی قرار داد. سرانجام آن که میکوشم از
منظر خود نیز به این پروژه برخورد کنم.
◄
داستان کمیپن انتخاباتی
من
هوشنگ اميراحمدی
هفته گذشته، شورای نگهبان، نهاد مذهبی نظارتی که کاندیداهای ریاست
جمهوری را الک می کند، اسامی هشت مرد مورد تایید خود را برای
انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمود. گرچه من کاملاً واجد شرایط بودم
و به مدت چهار ماه هم به طور جدی در چارچوب قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران کمپین کردم، در نهایت جز لیست هشت نفره نبودم. چرایی
این غیبت باعث حرف و حدیث و شایعه پراکنی زیادی شده است. مایل هستم
از این فرصت استفاده کرده و در مورد این چرایی، کمپین ما و
کاندیداتوری من توضیحات دقیق تری به مردم ایران و جهان عرضه کنم.◄
توئیت های ایرانی
پ. مهرکوهی
دریغ. دیگر کسی خریدار داستان زندگی پیرمرد ها نیست. نه احترامی،
نه چیزی. همین اکبرشاه خودمان را نگاه کن! کسی برای دزدی ها و
چپاول ها و آدم کشی هایش او را نفی نکرد. به او گفتند که پیر شدی،
بزن کنار! اگر هم این جا و آن جا می بینید که شماری از انقلابی های
57 از وی پشتیبانی می کنند نه برای احترام به ریش سفید اکبر کوسه،
که آنان در سرانهء پیری شیفتهء روح «عصیانگر» اکبر شده اند.◄
|
|
کلمات
(برایِ ترکیه)
کلماتي که به
خیابان ریختند
شعری از
پیمان فاضلی
دیگر به خانه باز
نمیگردند.
خشونت را دولت ها بر معترضان تحميل می کنند
ويدئوئی از اعتراضات سکولار در ترکيه ◄
نهال های آن ها و عنترهای ما!
ايراندخت دل آگاه
تيزهوشي مثال زدني و رفتارهاي متين و منطقي جوان های ترک خوب نشان
داده كه اين ببر از جنس كاغذ است و همين هم «رجب خان» را به مرز
جنون كشانده و مي خواهد در هفتهء آينده اوباش خودش را به بهانهء
حمايت از طرح هايش به خيابان بياورد. افسوس كه ديكتاتورها همواره
در مهلكه اي مي افتند كه خود فراهم كرده اند. بگذريم. تا خودتان
پاي تصاوير اين تظاهرات ننشينيد، با اين نوشته همدل نخواهيد شد.
باري، در محلهء ما هرچه مي گذرد، باشد. اين ديگ براي "ملت" ايران
نمي جوشد. سيد علي و پوتين پوش ها ديگ ها را علم كرده اند. پس
بگذار سر سگ كه نه، سر "عنتر" هاي اسلامي در آن بجوشد. نوش جان هر
كسي كه از آن ميل مي كند! من يكي كه نگاهم به جاي ديگري است.◄
زنگ
تفریح مشروط!
حمیدرضا رحیمی
اين تکه را از جانشین فرمانده ناجا داشته باشيد که در خصوص احتمال
تعطیل شدن «طرح امنیت اخلاقی» در ایام منتهی به انتخابات
ریاستجمهوری، توضیحاتی را ارائه کرد: «سردار احمدرضا رادان در
گفتوگو با ایسنا، دربارهء برخی اظهارات مطرح شده پیرامون تعطیلی
طرح امنیت اخلاقی، که در میان شهروندان به گشت ارشاد موسوم شده، در
روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، گفت: ممکن است در زمانی
مأموریتهای ما به گونهای باشد که برای انجام آن، مآموریت دیگری
را تعطیل کنیم.!»◄
آن
دستبوسی با اين دستبوشی فرق داشت!
مهدی ميرجمالی
در زمان مرحوم امام جلسات دستبوسی خاصی بود که تعداد محدودی با گرفتن وقت
قبلی، به محضر امام میومدند و دستبوسی می کردند. سبک برگزاری این جلسه هم
اینجوری بود که امام روی یه صندلی توی ایوان خونه می نشستند و افراد حاضر
توی یه صف به ردیف به حضور امام میرسیدند و دست ایشون رو می بوسیدند و
احیانا عرض سلام و ادبی می کردند و جاشون رو به نفر بعدی می دادند. البته
روی دست امام یه پارچه نازکی بود که احتمالا بخاطر رعایت مسائل بهداشتی و
اینکه تماس کمتر یا محدودتری ایجاد بشه، قرار داشت. البته برای خانمها هم
همین روال بود، ولی بجای (یا علاوه بر) اون پارچه نازک، پارچه ضخیم تری
(مثل عبا) روی دست امام بود تا وجه شرعی مسئله هم رعایت بشه. حقیر سراپا
تقصیر در سنین بین کودکی و نوجوانی توفیق این شرفیابی رو داشتم و بهمراه
برادر بزرگترم در جمع محدودی از علاقمندان و دوستداران امام به محضر ایشون
رسیدیم و طبق همین روالی که عرض شد، به خدمتشون رسیده و دستبوسی کردم.
استحضار دارید که این دستبوسی ها نه به سودای آب و نان و نه به هوای پست و
مقام بوده. یقینا امام هم نیازی به این دستبوسی ها نداشتند. اما شرایط
اجتماعی روزگار امام و علاقه و ارادات وصف ناشدنی عامه مردم نسبت به امام،
این رفتار رو توجیه می کرد و شاید (به نظر من) دفتر امام با توجه به این
علاقه و اصرار مردم، امام رو توجیه و ترتیب این برنامه رو داده بودند. اما
در زمان حاضر، معمولا باید این دستبوسی ها رو با دیده تردید نگاه کرد. بهتر
که نه قطعا باید نه دست ببوسیم و نه اجازه دستبوسی بدیم. البته این جور
عکسها و خبرها معمولا به قصد قربت کار نمیشه و ممکنه خدای نکرده قصدی در
کار باشه. مخصوصا در این ایام که همه دوست دارن یه جوری از نامزد رقیب آتو
بگیرن. همونجور که عکس مشابهی هم از قالیباف کار شد. شنونده و بیننده باید
عاقل باشه و اینجور عکسها رو وقعی نگذاره. چون مطمئنا هیچکدوم از نامزدها
دلشون نمیخواد کسی دستشونو ببوسه و اتو دست رقیب بده. التماس دعا. ◄
|
|
آرشيو
کليهء مقالات گذشتهء سايت
◄
|
|
|
|
|
©
2007 ـ New Secularism -
Admin@newsecularism.com - Fax:
509-352-9630 |