|
||||||
پيوندها | مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 964 ـ جمعه 15 بهمن 1389 ـ 4 فوريه 2011 | ||||
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
تقاضای کمک حسن داعی از مردم(پيام ويدئوئی)>>>
|
انجمن سکولارهای سبز هلسينکی ـ نروژ
حضور گسترده اعضای انجمنسکولارهای سبز ایران - تورنتودر روز دفاع اززندانیان سیاسی>>>
اطلاعيهء شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز ايران در گراميداشت خاطرهء داريوش همايون هموطنان گرامی؛ با کمال تأسف از خبر درگذشت آقای دکتر داريوش همايون، مشاور عالی حزب مشروطه ايران (ليبرال دموکرات)، با خبر شده و از بابت اين ضايعه سخت اندوهگين و انديشناکيم. به هر حال، در اين شکی نيست که داريوش همايون يکی از رجال مهم سياسی کشورمان بوده است که نه تنها با قلم کنجکاو تحليل گرش از نخستين روزهای حدوث انقلاب نکبت بار اسلامی در ايران کوشيده است تا ما را در فهم آنچه چنين به خطا و عليه منافع ملی رخ داده کمک کند بلکه، به همان ميزان با اهميت آنکه او، در زمانه ای که روحيهء شکست و نوميدی بر صفوف مبارزان سياسی غلبه داشت، دامن همت به کمر بسته و، با ايجاد تشکيلاتی حزبی و فعال، جان تازه ای بر پيکر ضعيف اپوزيسيون حکومت اسلامی دميده است. او، با بازی کردن نقش معلمی فکری و تأثيرگذار، در زمينهء کشاندن جامعهء استبدادزدهء ما به سوی دموکراسی و ليبراليسم، سنتی استوار را پايه نهاده است...>>>
وقايع چه رابطه ای با ايران دارند؟
گفتگوی دکتر آرام حسامی، سخنگوی شورای هماهنگی سکولارهای سبز
نتيجهء همه پرسی از مجمع عمومی فوق العادهء شبکه سکولارهای سبز ايران>>>
دوشنبه 27 دی 89 انجمن سکولارهای سبز سوئيس به رياست مهدی رضائی ـ تازيک اعلام موجوديت کرد>>>
شبکهء جهانی سکولارهای سبز ایران سرانجام انتخابات "شبکهء جهانی سکولار های سبز ایران" انجام و نتایج آن اعلان شد... انتحابات برای معین کردن دو رکن اداری "شبکه جهانی سکولار های سبز ایران" بود یکی برای "شورای هماهنگی شبکه" شامل ده نفر که هشت نفر عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل. و دیگری دو نفر برای "هیئت بازرسان" بود... در هر صورت از هر چشم اندازی به شکل گرفتن ارکان این شبکه نگاه کنیم این انتخابات یک موفقیت سیاسی دموکراتیک قابل ملاحظه و، مانند هر اولین قدمی برای کاری سترک، موفقیت آن قابل ستایش است. هرچند با در نظر گرفتن انبوه نویسندگانی که خود را مخالف رژیم حزب الله و طرفدار دموکراسی و حقوق بشر می دانند هموندان شبکه و شرکت کنندگان در انتخابات آن عددی نسبتاً کوچک را نشان می دهد اما، مطمئناً، دودلان پیوستن به شبکه و علاقمندان ناظر به ریختن پایه های شبکه تعداد فراوانی بودند با اینکه سایت های فراوانی آن را نادیده گرفتند.>>>
گزارش انتخابات داخلی شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز ايران در جلسهء روز يکشنبه 19 دی ماه 1389 (نهم ژانويهء 2011)، طرح پيشنهادی «کميسيون تهيهء آئين نامهء داخلی شورا» (با سرپرستی آقای مهدی حاذق اعظم و عضويت آقايان دکتر فرخ زندی و آرمان نجم) برای تقسيم وظايف مختلف را مورد مطالعه قرار داده، جدول سازمانی آن را به تصويب رسانده و انتخابات خود را زير نظر آقای دکتر تقی آل رضا، بازرس شبکه، به انجام رساند. نتايج به شرح زير بود: سرپرست شورای هماهنگی: دکتر فرخ زندی معاون سرپرست شورا: دکتر رضا حسين بر سخنگوی شورا: دکتر آرام حسامی سرپرست امور اجرائی شبکه: دکتر اسماعيل نوری علا سرپرست امور اداری شبکه: خانم افسانه مهاجر ناظر بر امور مالی: آقای اسفنديار منفردزاده سرپرست امور تشکيلات و ارتباطات: آقای آرمان نجم سرپرست امور فنی و اينترنتی: آقای امير جعفری پيوند به جدول مصور سازمانی>>>
اسماعيل نوری علا سکولار سبز چه کسی است؟
ويدئو، فايل کوچک صدا
مراحل نظری و عملی آلترناتيو سازی (ويدئو)
رژیم ایران در ورطهء دیکتاتوری پلیسی قطب هایی که هنوز از قدرت برخوردار هستند آنهایی هستند که در حول و حوش رهبر، رئیس جمهور و ارگان های وابسته به وزارت اطلاعات قرار دارند. رژیم پاسداران انقلاب را در معاملات تجاری بسیار پر سود درگیر کرده تا آنها این فکر به سرشان خطور نکند که به رژیم پشت بکنند. در شهرستان ها، دستگاه احمدی نژاد قدرتش را با تکیه بر روی فرماندارها استوار کرده است. فرماندارها به وزارت کشور که تحت کنترل کامل احمدی نژاد قرار دارد وابسته هستند. این رئیس جمهور پوپولیست در هر یک از فرمانداری ها یک نفر را به عنوان نمایندهء سپاه پاسدران تعیین کرده و نقش واگذار شده به این نماینده هم اکنون در حال تحول است. >>>
کاری از محسن ايزدی
|
اعلاميهء جمعی از بنیان گذاران اتحاد جمهوری خواهان ایران اینک خط سیاسی معینی درون اجا، با اعلام برونی در حال شکل گیری ست که ما را در گناه فجایعی که رخ میدهد با "رهبری" شریک میداند، نگران از دست رفتن سرمایه نظام است و آشکارا در کاستن بار مسئولیت سید علی خامنه ای در جنایات دو سال اخیر میکوشد. ما همزیستیِ سازمانی با چنین دیدگاهی را در اتحاد جمهویخواهان بسود جنبش دمکراسی خواهانه مردم ایران نمی دانیم و جدایی خود را از این گروه با خواست بازسازی جنبش جمهوریخواهی توسط اعضا وپایه گذارانی که به میثاق دیرین وفادارند اعلام می کنیم و همکاری و رایزنی با همه جمهوریخواهانی را که پذیرای این میثاق و خواهان دموکراسی و جدایی دین از دولت اند صمیمانه خوش آمد می گوییم. >>>
به علت سفر خانم شکوه ميرزادگی مطلب «از نگاه يک زن» منتشر نمی شود.
خودکشی زنان در ایران اسلامی: رتبه سوم جهان ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش می یابد و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. رتبه های اول و دوم را در این زمینه کشورهای چین و هندوستان دارند. در کلیه کشورهای دنیا در برابر هر سه مرد که در اثر خودکشی می میرند، یک زن از این طریق جان خود را از دست می دهد. بنا بر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی ایران نیست اما بررسی آمار خودکشی در سال های گذشته نشان می دهد که این آمار رو به افزایش است.>>>
نسل جوان زنان بیش از پیش مدرسه میروند و آمال و آرزوهایی دارند که در سایر نقاط دیده میشود، آنها دلشان میخواهد خودشان همسرانشان را انتخاب کنند، تحصیلات خود را تا مقطع دانشگاه ادامه دهند و یا شغلی داشته باشند، ولی به خاطر سنتهای فراوان این مناطق مجبور میشوند زود ازدواج کنند و بسیاری از ازدواجها ناخواسته است و این زنان هیچ پناهی ندارند. این مسئله یکی از دلایل اصلی افزایش خودکشی به وحشتناکترین شکل ممکن یعنی خودسوزی است. در حقیقت خودسوزی فریاد جگرخراشی است که این زنان تلاش میکنند صدای خود را به گوش مردم ایران و جهان برسانند.>>>
سیاست رسمی دولت و بهکارگیری مذهب برای مشروعیت دادن به قدرت مردان و والدین، موقعیت پدران را در خانواده تقویت میکند و به همان نسبت به تضعیف موقعیت فرزندان و زنان میانجامد. در عین حال، تحولات جهانی موجب میشود که زنان و بچهها در خانواده موقعیت جدیدی به دست بیاورند و توقعاتشان بالا برود و انتظار رفتار برابر را داشته باشد. حکومت از این برابری دفاع نمیکند، بلکه مانع میتراشد. بسیاری مردان هم با استفاده از امتیازات دولتی و حکومتی، به زنان و فرزندان خود بیشتر ستم میکنند. این امر به تشدید تضاد در خانواده منجر میشود.>>>
پروین اردلان، فعال حقوق زنان و برنده جایزه اولاف پالمه وقایع تونس را شوک خوبی برای زنان در کشورهای عربی و منطقه از جمله ایران دانست و گفت که این تحولات نشانگر قدرت نهادهای اجتماعی برای تغییر است. وی که از سوی سازمان عفوبینالملل و دانشگاه یو سی دی دابلین به ایرلند دعوت شده بود، اضافه کرد: «تونس به رغم سرکوب سیاسی، دارای اتحادیههای گسترده کارگری و اتحادیههای زنان است و تغییرات اخیر در تونس شورشی بیپشتوانه فکری و عملی نیست.»>>>
در خبرها آمده بود که زنهای تونسی با شیندن خبر فرار لیلا و رئیس جمهور به عربستان کلی خندیدهاند. آنها میگویند لیلا که یکی از مخالفان سر سخت حجاب بود، حالا در تبعید باید دوباره با حجاب شود. تونس هم مانند اکثر کشورهای در حال توسعه با مشکلات متعددی از قبیل رشد سی درصدی نرخ بیکاری، عدم توزیع عادلانهی ثروت و رکود اقتصادی دست به گریبان است. با این همه این کشور در زمینهء پیشبرد حقوق زنان و تصویب قوانین پیشرو به نفع آنان در جهان عرب یک نمونه و زبانزد همگان بود. در سالهای اخیر موقعیت اجتماعی زنان تونسی در مقایسه با سایر کشورهای عربی پیشرفت بیشتری داشته است. >>>
به عنوان یک فرد ایرانی برای من خیلی متاسفانه عجیب است زمانی که می بینم بخشی از فعالین سیاسی ایرانی در بعضی از مقالات و رسانه ها از این اعتراضات با نام انقلاب یاد می کنند. عجیب از این نظر که این طیف تجربهء قیام سال پنجاه و هفت و «دست آوردها» ی آن را با گوشت و پوست خود در عرصههای زمانی مختلف لمس و حس کرده است. اتفاقاتی که ما امروز در تونس، مصر و احتمالاً در مراحل بعدی در الجزایر، یمن شاهد آن هستیم نتیجه دهها سال استبداد شدید، و محرومیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ناشی از آن میباشد. این اعتراضات نتیجهء روند اجباری تکامل تاریخ میباشد و هیچ حکومت استبدادی در جهان نمی تواند از این قاعده مستثنی باشد. نبود آزادی، دمکراسی و ابتدائی ترین امکانات رفاهی نیروی محرک این اعتراضات مردمی میباشد...
مردم ایران اسیر مشتی آدم کش هستند!
حکومت اسلامی ایران، بیش از سه دهه است جامعه ایران را به یک زندان بزرگی برای اکثریت مردم این کشور تبدیل کرده است و همه کس و همه چیز باید فدای حاکمیت و رهبری آن شود. بر این اساس، حکومت اسلامی، جانی ترین و خرافی ترین حکومت های جهان محسوب می شود. به خصوص سران حکومت اسلامی که خود را نماینده خدا بر روی زمین می دانند و در تلاشند با جنگ و ترور و جهل و جنایت و چپاول و دزدی، زمینه را برای «ظهور امام زمان» شان مساعد سازند تفاوت فاحشی با دیگر حکومت های دیکتاتوری دارد. هیچ حقی را برای مردم به رسمیت نمی شناسد و مطلقا از مردم می خواهد تنها مطیع باشند. >>>
|
کاری از نيما نيستانی از «مطلقيت» تا «مشروطيت» ما در قرن بيستم، در سرزمين های خود و همسايگان مان، همواره با دو روند روبرو بوده ايم: تلاش و حتی انقلاب برای مشروط کردن قدرت سلطنتی و کوشش برای انشاء يک قرارداد اجتماعی مردم سالار و، سپس، تلاش حاکم برآمده از اين روند برای تعطيل قانون اساسی و مطلقه کردن حاکميت مشروط خويش و تاختن تا آنجا که مردم بجان آمده، در اولين فرصتی که شرايط برای شان فراهم می کند، برای خلع حاکم مستبد و باز نويسی يک قانون اساسی نو و دموکراتيک شورش و قيام و انقلاب کنند. در واقع، تاريخ خاورميانه و آفريقا در قرن بيستم تاريخ اين دور باطل خونين و دل شکن بوده است...>>> اصلاحطلبان وطنی میبایست بدون دفاع از «انقلاب» از این دفاع کنند که در مصر و تونس و... با حفظ قانون اساسی عرفی آنها، از شکلگیری یک حکومت مذهبی و ایدئولوژیک جلوگیری شود. دُم خروس مدافعان ایرانی «اصلاحات» اما در همین نکته آشکار میشود که آنها از وقوع انقلاب در هر جا غیر از ایران پشتیبانی میکنند! امروز بنیادگرایان نیز از انتخابات برای رسیدن به قدرت استفاده میکنند. این است که اگر «اصلاح» در ایران برای محدود کردن قدرت بنیادگرایان پاسخ مناسب نداد، لیکن انقلابی که خواستار «اصلاحات سیاسی» در کشورهای عربی است، برای رساندن همین بنیادگرایان به قدرت، از زمینهای مناسب برخوردار است.>>>
همکاری ها می توانند عرصه های دیگر فعالیت و مشارکت از جمله مبارزات دفاعی، عملی و غیره در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران را فرا گیرند. بدون تردید چنین فعالیت هایی در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران بخشی از وظایف اصلی اپوزیسیون ایران در خارج از کشور است. اما فعالیت اپوزیسیون مترقی نمی تواند در حد فعالیت های حقوق بشری خلاصه یا محدود شود. از این نگاه، تدارک ذهنی و نظری و ایجاد آمادگی های سیاسی از طریق تبلیغ و ترویج ایده و پروژه دموکراسی، جمهوری و جدایی دولت و دین در ایران آینده در راستای بر چیدن نظام جمهوری اسلامی ایران قعالیت ها، همکاری ها و هم کوشی هائی از نوعی دیگر نیز می طلبند که از منظر و افق ما نمی بایست به دور بمانند.>>>
برگردان به فارسی: داریوش افشار از آنجائی که این شیوۀ نگرش، برخوردی صادقانه و واقع بینانه با جهان هستی دارد، به باور ما از حداکثر استحکام بنیادی ممکن برخوردار است. هرگونه تلاش برای بنیان فلسفه ای که بخواهد به منظور ایجاد بالاترین حسّ امنیّت در افکار بشری، خود را بر مبنای باورهای ماورای انسانی و "واقعیّت های" خارج از جهان مادّی بنا نهد، تنها می تواند موجب ایجاد توهم و کجروی در مورد جهان هستی در میان انسان ها شود. نتیجۀ محتوم یک چنین نگرش متوهمی که بنیان اتخاذ سیاست های اجتماعی را بر پایۀ اینگونه باورها در عملکرد خود قرار بدهد، چیزی بجز درافتادن به راه خطا را در پی نخواهد داشت.>>>
ما با وخیم ترین بحران داخلی از سال 1979 تاکنون روبرو هستیم گزارش ژرژ مالبرونو، فرستاده ویژه فیگارو به تهران کنعانی مقدم که برای یک سفر تجاری به فرانسه رفته بوده و بتازگی به ایران بازگشته است طی سالهای اخیر مانند بسیاری از پاسداران سابق مشغول فعالیت های تجاری و صنعتی شده است. این مهندس پر نفوذ که مخالف احمدی نژاد است را میتوان در صفحه شطرنج سیاسی ایران در زمره «محافظه کاران واقعگرا» بشمار آورد. او و دوستانش در این اندیشه هستند که چطور خواهند توانست رژیمی که به خاطر اعتراضات داخلی به لرزه درآمده است را نجات بدهند. البته آنها این مطلب را با این صراحت بیان نمیکنند.>>>
مقايسهء تحولات مصر و تونس با انقلاب ايران و جنبش سبز در مصر و تونس، هرچند حاکمان به رفرم سياسي و انتخابات آزاد و آزاديهاي سياسي تن ندادند، ولي برخلاف ايران نه در آمدهاي نفت بود و نه توجيه ديني که به حاکمان امکانات سخت افزاري و نرم افزاري سرکوب بي حد و حصر دهد. در ايران، در آمد هاي نفتي و توجيهات مذهبي ولي مطلقهء فقيه به حاکمان امکان سرکوب گسترده و بي حد و حصر داده است. رهبران مذهبي در ايران و افغانستان طالبان، و حماس در فلسطين نشان داده اند که وقتي به قدرت برسند، نه تنها قيد شعارها و توافقات گذشته با متحدين مدرن مذهبي و سکولار، بلکه قيد سنت و شرع و قرآن را مي زنند تا خود را حاکم مطلق بر جان و مال و ناموس شهروندان سازند. چگونگي مهار انواع راديکاليسم و ناکارآمد کردن اهرم سرکوب در ايران و متقابلاً مهار جنبش سنتي بنيادگرا در کشورهاي عربي مسلمان منطقه، از جمله مصر و تونس، از چالش هاي جدي پيش روي شهروندان طبقهء متوسط، روشنفکران، احزاب مدرن و نيروهاي دموکرات اين جوامع است.>>>
اخوان المسلمین خطری برای آینده مردم مصر در تحلیل حوادث اینروزهای تونس و مصر نباید بازیچه احساسات شد بلکه باید به دقت و با جزئیات این حوادث را بررسی کرد،یکی از بزرگترین اشتباهات انقلابیون در هر کشوری می تواند در این نکته نهفته باشد که اساسا آنها می دانند چه کسی باید برود اما هنگامی که از آنها پرسیده شود چه کسی باید بیاید اختلاف نظر ها شروع می شود و هرکس گروه و فردی را به عنوان گزینه مطلوب خود معرفی می کند. گمان می کنم صحنه نماز خواندن بخشی از تظاهر کنندگان مصری تصویر خطرناکی است و انسان را نا خود آگاه به یاد انقلاب اسلامی می اندازد،اصولا اسلامگرایان هرگز یک شبه پرده خود را کنار نمی زنند آنها ابتدا خود را دقیقا همرنگ جماعت آزادیخواه می کنند و با استتار سیاسی«در لحظه» مناسب ضربه نهایی را بر پیکره یک کشور وارد می کنند. در تجربه انقلاب اسلامی هم خمینی ابتدا مهدی بازرگان را به نخست وزیری انتخاب کرد تا انتقال قدرت از بختیار به بازرگان در نیروهای دمکراسی خواه و آزادی طلب آن روزگار حس تفاوت عمیقی را ایجاد نکند ،ابتدا بازرگان و حتی بعد بنی صدر و به مرور روند دیکتاتوری مذهبی شکل واضح تر و عریان تری به خود گرفت،امروز هم کثیری از مردم مصر خواهان سرنگونی مبارک هستند و حق هم دارند که از آن دیکتاتوری ناراضی باشند ولی در هیجان سیاسی نیروهایی بیشترین بهره را خواهند گرفت که با مبانی«هوچیگری» آشنا باشند و قطعا اسلامگرایان در راه انداختن شانتاژ و تبلیغات و تحریک توده ها تجربه زیادی دارند. در گام نخست اسلامگرایان و هواداران اخوان المسلمین قطعا با ریاست جمهوری یک فرد لیبرال(مثلا البرادعی) موافقت خواهند کرد(درست مانند بازرگان در ایران) ولی در بلندمدت برای تسخیر دالان قدرت نقشه خواهند کشید ،حرکت های اسلامگرایان سیاسی خزنده است و تمام مبانی معرفتی دمکراسی ، سکولاریسم و مدرنیته را لایه به لایه خواهد زدود.
برای باز سازندگان اتحاد جمهوری خواهان آرزوی موفقیت دارم اتحاد جمهوریخواهان ایران (اجا) هفت سال پیش در شرایطی تشکیل شد که حرکت اصلاح طلبانه دوم خرداد به بن بست رسیده بود و گشودن دورنمای دیگری برای تحقق مطالبات آزادیخواهانه مردم ضروری می نمود. در بیانیه "برای اتحاد جمهوریخواهان" نوشته بودیم: "حرکت اصلاح طلبانه دوم خرداد اگر چه دستاوردهايی هـمچون بازنمايی تناقضات قانون اساسی، گشايش فضای مطبوعاتی و کمک به انزوای جناحهای اقتدارگرا با خود داشته است، اما اين حرکت نتوانسته است حقوق اساسی مردم و آزادیهای فردی و اجتماعی را تثبيت کند. يکی ازعلل "بن بست اصلاحات" سرسختی اقتدارگرايان در تداوم استبداد است، اما علل ديگر آنرا بايد در محدوديت برنامه سياسی اصلاح طلبان، تناقضات نظری، اتکای يک سويه بر ظرفيتهای قانون اساسی و کم توجهی به سازماندهی نيروهای جامعه مدنی جستجو کرد. اين تجربه نشان داد که اصلاحات تدريـجی و قانونی به ميانـجی مجلس و قوه مجريه، بدون تکيه به نيروی سازمان يافته مردم و تغييرات بنيادی در قانون اساسی به سرانـجام نـخواهد رسيد. ساختار سياسی جمهوری اسلامی که دين و دولت را درهـم آميخته و برپايه تبعيض ميان شهروندان بناشده است، نمیتواند مبنای تدوين قوانين و تنظيم مناسبات اجتماعی به شيوه ای امروزی و مردمسالارانه باشد... ولايت فقيه و نهادهای وابسته به آن بزرگترين مانع در راه استقرار مردمسالاری و ثبات و پيشرفت کشورند. در چنين وضعيتی، هـمگامی و هـمآهنگی افراد و نيروهای آزادی خواه و ايـجاد يک جنبش وسيع دمکراتيک ميتواند اقتدارگرايان را به تمکين و پذيرش مطالبات مردم وادار سازد و راه دستيابی به آزاديهای سياسی، برگزاری انتخابات آزاد و در نهايت مراجعه به آراء عـمومی را برای تغيير قانون اساسی و گذار به دمکراسی بگشايد. تشکل جـمهوری خواهانی که در پی تـحول مسالمت آمـيز جامعهاند، با برنامه سياسی روشن و راهبردی مبتنی بر بسيج سازمان يافته مردم، گامـی در جهت شکل گيری چنين جنبشی است."
می کنم رانندگی، دارم توکل بر خدا
|
|||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |