=======================================================
شماره 185 ـ
سه شنبه 21 خرداد 1387 ـ
10 ژوئن 2008
در هر 22 خرداد،
با هر زبان که بنويسی...
=======================================================
از
بسیج تا اعتراض
در آستانه 22 خرداد، روز همبستگی
زنان
نشريهء اينترنتی «مدرسهء فمنيستی»
در آستانه 22 خرداد، روز همبستگی زنان هستیم، روزی که در آن، شهری
را
از آن خود کردیم و بر آسفالت داغ خیابان قدم گذاردیم تا بگوییم
قوانین تبعیض آمیز
را نمی خواهیم. به بانگ بلند گفتیم: «ما زنیم، انسانیم، شهروند این
دیاریم، اما حقی
نداریم». می دانستیم آگاهی نسبت به «تبعیض و ستم» نقطهء اشتراک ما
زنان است، و «عمل
جمعی»، نقطه وصل آگاهی های مان به سمت ایجاد تغییر. آگاهی مان به
«طغیان» درآمده
بود و «عمل جمعی» مان را شکل داده بود. اما کتک خوردیم، «باتوم» بر
جسم و جان مان
فرود آمد و حضورمان دردسرساز شد.
=======================================================
روز
واقعه، روز ملی همبستگی زنان ایران
پرتو نوری علا
تجمع زنان در
۲۲
خرداد سال
۸۴
و
۸۵
در خیابان و در برابر دیدهء همه گان، درعین مسالمت آمیز بودن، از
آگاهی، جرأت و اراده مصمم زنان ایران برای به دست آوردن حقوق
انسانی شان خبر می داد.
«تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان»،
حضور زیاد زنان و مردان ِ برابری خواه در این تجمعات مسالمت آمیز،
و حملهء بیرحمانهء گروه های سرکوب حکومت، ضرب و شتم زنان و مردان،
و دستگیری ی برخی از ایشان در برابر چشم همه گان، نشانگر چگونگی
ماهیت رژیم سیاسی ایران بود که حتی رفتار و عملکرد در چارچوب
قوانین کشوری خود را نيز برنمی تافت و از یک تجمع ساده مسالمت آمیز
که در همان چارچوب خواستار رفع تبعیض علیه زنان بود هنگامهء "ضدیت
با امنیت کشور" را برپا کرد.
=======================================================
تاریخچه
« 22 خرداد »، روز همبستگی زنان ایران
فراخوان تجمع 22 خرداد 1384 در مقابل دانشگاه تهران در 16 خرداد به
روی
سایت ها رفت. در این فراخوان نوشته شده بود: «سالهاست که زنان براي دستيابي به
حقوق برابر تلاش مي کنند. دشواري ها و
موانع بسيار جدي بر سر راه آنان وجود دارد.
بن بست هاي قانون اساسي و قوانين مدني و جزايي حاکم بر جامعه يکي
از مهمترين اين
موانع است. ما زنان براي پيگيري و دستيابي به حقوق برابر از تمامي
شيوه هاي مسالمت
آميز بهره مي جوييم تا با ياري يکديگر صداي اعتراض خود را به
قوانين موجود هرچه
رساتر اعلام کنيم».
=======================================================
زندگی کمال
آتاتورک
به قلم لرد کين
راس
اين هفته:
فصل بيست و پنجم
ـ حملهء
نيروهای متحده به پارلمان
به زودی تلگرافی از تلگرافخانه مرکزی واصل شد که می گفت:
«عاليجناب، ملاحان انگليسی تلگرافخانهء وزارت جنگ را تصرف کرده و
سيم هايش را قطع کرده اند. و سربازان آن ها در "توفانه" مشغول
پياده شدن از کشتی ها هستند...
اوضاع در حال بدتر شدن است. امروز صبح زود در حالی که سربازان ما
خوابيده بودند ملاحان انگليسی پستخانه را تصرف کردند و سربازان ما
که از سر و صدا بيدار شده بودند هنوز خواب آلود بودند که جنگ در
گرفت و در نتيجهء آن شش تن از مردان ما کشته و پانزده نفر زخمی
شدند... تلگرافخانهء شهر "پرا" هم جواب نمی دهد و احتمالاً آنجا را
هم اشغال کرده اند. خدا کند دستشان به اين جا نرسد... رئيس و
کارکنان تلگرافخانه پرا هم اکنون به اين جا آمده اند. آن ها را از
دفاترشان بيرون کرده اند... عاليجناب من هم اکنون خبر شدم که دفتر
ما نيز تا يک ساعت ديگر نيز اشغال خواهد شد».
=======================================================