دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال دوم ـ شماره 701 ـ يک شنبه 17 آبان 1388 ـ 8 نوامبر 2009 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
================ جنبش خودجوش سبز و حاکميت ايرانی اقتدارگرایان وارد بازی باخت ـ باخت شده اند نگاهی سادهانگارانه خواهد بود اگر «آقایان» نتیجهی منطقی بازداشتها را کاهش دامنه و عمق اعتراضها ارزیابی کرده باشند. چرا که آنچه در متن جامعهء مدنی ایران جاری و فعال است، خواست مدنی و قانونی و مشروع شهروندان برای «حاکمیت ارادهء ملت» است. بخش قابل توجهی از شهروندان نه تنها از سوء مدیریت و بیکفایتی مدیران ارشد نظام به تنگ آمدهاند بلکه گزارش های غیرواقعی و دیدگاههای خرافی و رفتار و ادبیات ایشان را در جهان مدرن و این روزگار توهین به شعور و هویت فرهنگی و پیشینهء تاریخی و عقایدشان ارزیابی میکنند. ================ ایران امروز رویدادهایی را از سر میگذراند که در آنها تجربهای ندارد. قطعاً از نظر مضمون و هدف میتوان شباهتهایی با رویدادهای پیشین، از انقلاب مشروطه تا انقلاب مشروعه یافت، لیکن آنچه امروز در حال روی دادن است، تجربهای نو و بیهمتاست. برای حکومت، فروپاشی است. برای جامعه اما بسی فراتر از فروپاشی یک حکومت است: یک تعیین تکلیف نهایی است با خود، با تاریخ خود، با فرهنگ و سنت خود، و با امروز و با جهان. این یک تغییر تاریخی است، حالا شما اسمش را هر چه دلتان میخواهد بگذارید: اصلاح، انقلاب، گذار مسالمتآمیز، جنبش سبز و یا درخت گیلاس! ================ در تئوکراسی ایران روشنفکران لائیک یا سکولار (به معنای طرفداری از جدایی دولت و دین)، می توانند نقشی تعيين کننده را در کشور خود ایفا کنند؛ با این شرط که مبارزه با دین سالاری را در صدر دلمشغولی و فعالیت های خود قرار دهند؛ بدین شرط که با دخالت روحانیون و دستگاه دین در امر سیاست و دولت به نام حقانیت، مشروعیت و مرجعیت دین در چنین اموری آشکارا مخالفت کنند. و این مهم را قربانی مصلحت سیاسی و تصورات واهی چون اتحاد ملی، جنبش همگانی و شعارها و تاکتیک های تمامت خواهانه نکنند. این گونه رفتارها همواره امر جدا شدن دولت و دین را پس نشانده و به تآخیر می اندازند. ================ پشت چهرهء ديکتاتورشکوه ميرزادگیديکتاتورها، از هر نوعی که باشند، از نظر روانی به شکل حيرت انگيزی به هم شباهت دارند. به طور کلی همه شان شخصيت هايی عاشق خويشتند. خود را بسيار بيشتر و بزرگ تر از آنچه که هستند می بينند و، در عين حال، با کوچکترين حرف و سخن و رفتار ناخوشايندی از طرف ديگران خشمگين شده و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. شکست را باور ندارند و تا آخرين لحظه دست از قدرت نمايی بر نمی دارند. اين قدرت نمايی ها نه از سر اعتماد به وضعيت خويش است و نه از سر ندانستن واقعی اوضاعی است که همه از روی ترس از آنها پنهان می کنند. اما به محض احساس شکست زودتر ار همه خود را می بازند و بلافاصله دنبال راه فرار می گردند. و شجاع ترين شان هم خودش را می کشد. ================ هنگامی که محمد وحید نیا، دانشجوی ریاضی دانشگاه شریف، نه چون آن کودک فاش گو، بلکه به لحاظ قد و قامت فکر و اندیشه اش (چرا که او در جایگاه نخبگان ریاضی بر سکوی المپیاد ایستاده است) و به اعتبار صداقت، شهامت و بی پیراگی اش، در جمع نخبگان، با کلماتی که بچه گانه نبوده و همچون فریاد ملتی سنگین اند، بی کفایتی و بد طینتی مقام معظم را چشم در چشم او، با زبان پاکیزهء خویش بیان می دارد، و در حقیقت فریاد بیداری ملتی را پژواک می دهد که بیدار گشته، خود را از افسون شیادان، رمالان و کف بینان رهانیده، و بانگ می زند که: «مقام معظم رهبری عریان است!» ================
اگر اقتصاد مملکت آسیب ببیند دین نیز آسیب میبیند آیتالله جوادی آملی
به گزارش سایت الف به نقل از مرکز خبر حوزه، آیتالله جوادی در دیدار رییس سازمان امور مالیاتی کشور، گفت: «فرهگ مردم را اعتقاد آنان میسازد و نگهبان اعتقاد مردم، اقتصاد است، توقع نداشته باشید که همه مثل سلمان و اباذر و کسانی که در شعب ابیطالب (ع) بودند، باشند». وی با بیان اینکه کسانی که از سلطنت شکم بیرون نیامدهاند هرگز نمیتوانند با استکبار مبارزه کنند، ادامه داد: «به برکت رهبری امام (ره) و خون های پاک شهدا، اعتقاد جای اقتصاد را در میان مردم گرفت، اما اگر خدای نکرده مردم فشار اقتصادی ببینند، در دینداری آنان مشکل ایجاد میشود!» آیتالله جوادیآملی اظهار داشت: «با آرزو و آرمان و توقع نمیشود کشور را اداره کرد، اگر میخواهیم کشور را اداره کنیم باید دید در چه فضا و فازی زندگی میکنیم، کسی که زمان و زمینش را نشناسد، مدیر نیست. اگر کسی سنگی به بدنش زدند دردی احساس نکرد معلوم است که یا خواب است یا حسی نسبت به درد ندارد، حال اگر چند کارگر را اخراج کردند، ما نیز باید این درد را حس کنیم». وی با بیان اینکه این کپرنشینیان و کارگران پارهتن ما هستند، اظهار داشت: «بعضی از کارگران که حقوقی کمتر از سيصد هزار تومان داشتهاند اخراج شدهاند و اینها توان پرداخت اقساط وامهای دریافتی را ندارد، چگونه میتوانند، مالیات بدهند؟ سرمایه عظیمی به نام نفت در داخل کشور است، اگر روزی به جایی برسیم که نفت بفروشیم و کشور را اداره کنیم، ورشکست میشویم. در این صورت نسل بعد همه نفرینها را متوجه ما میکند که چرا شما سرمایه را فروختید، مگر آدم عاقل نفت میفروشد تا کشور را اداره کند». آیتالله جوادیآملی با بیان اینکه با نفت به عنوان سرمایه نمیشود کشور را اداره کرد، اظهار داشت: «یک وقت نفت فروخته می شود تا کارخانه ایجاد گردد و سدی ساخته و انرژی تولید شود، این تبدیل سرمایه به سرمایه است، اما اگر نفت فروخته شود و در قبال آن برنج و موز و ... وارد گردد، این تبدیل سرمایه به درآمد است. آدم عاقلی که سرمایهای مثل خاک و آب دارد اگر از کشور دیگر مواد غذایی وارد کند، معلوم میشود بیعرضه است». وی در نقد بحران مدیریت دولت کودتا و با بیان اینکه به اندازه کافی آب و خاک داریم، اما مدیریت می خواهد، اظهار داشت: «جهنم فقط برای آدم شرابخوار نیست برای آدم بیعرضه هم هست». آیتالله جوادی آملی در پایان خطاب به رییس سازمان امور مالیاتی کشور گفت: «بروید واردات و صادرات را در گمرگها مقایسه کنید، شناسنامه ما در گمرگ است اینکه ما از صادرات خبر میدهیم، اما از واردات هیچ نمیگوییم، کار درستی نیست».
================ |
هر چه که پیش آید، دیگر آیتالله خامنه ای جانشینِ خمینی و رهبرِ عالیِ رژیم، پشتیبان و ولیِ امرِ رئیسِ جمهور، و پدرِ ملّت جایگاهِ خود را به عنوانِ حَکَم از دست داده است، چرا که بیمحابا در برابرِ یک جناح، طرفِ جناحِ مقابل را گرفت، و با این عمل اقتدارِ باقی ماندهیِ خود را از دست داد. او که چهار سالِ پیش در برابرِ درخواستها مبنی بر تقبیحِ تقلّب با دقت پاسخ داد که "تنها خدا رأی مرا میداند"، اینک به سادهدلانی که باور داشتند او رهبری است که رعایتِ قانونِ اساسی را میکند، پاسخ میدهد که "به نامِ خداوندِ بخشایشگر، لباسِ رزم بر تن میکنم، مردم را در هم میکوبم و آنها را متفرّق میکنم."
تاک ها، ندای تاریخ و پایان دیکتاتور! هنگامی که خبر شکستن سنگ مزار جانباختگان کشتارهای این چند ماهه را می خواندم، با خود فکر کردم که ببین چه وحشتی به جان «سيدعلی» و پیرامونیان اش افتاده است؛ هراسی کشنده که چنگال های انتقامجویی شان را وا می دارد تا به واپسین پناهگاه عاطفی مادری - و مادران – دلشکسته و رنجدیده هم رحم نکنند. با خود گفتم ببین چقدر حقیرست و بی مایه که از سنگ قبر هم می ترسد. اگر چه تلویزیون هفته ای چند بار نشان می د هد که با جلال و جبروت از پس پرده بیرون می آید، چند پله بالاتر از جایگاه گماشتگان و نوکران و فریب خوردگان می نشیند و «ستمال یزدی» سیاه و سپید بر گردن افکنده، باد در غبعب می اندازد و زاهد نمایانه عربده های نیرنگ بازانه می کشد که در پندارش جن و انس از ترس هیبت فرعونی اش به هزار سوراخ بگریزند. با این همه، تا از سکو فرو می آید و به خلوت می شود، کابوس ها به جان ناپاکش چنگ می زنند که خون ریخته شده بر کف خیابان ها در حال جوشش و افزایش است.
جمهوری اسلامی و داستان «مرد پیر و دریا» (در نشريهء «هشت صبح» افغانستان») در نهایت این جامعه است که از جمهوری اسلامی ايران قرار و آرامش را می گیرد. جمهوری اسلامی به خود رنگ آرامش نخواهد دید، هیچگاه به ساحل سلامت نخواهد رسید. جمهوری اسلامی همچون آن نیزه ـ ماهی عظیم صیدشده در داستان «مرد پیر و دریا» اثر ارنست همینگوی است که ماهیگیر پیر سرانجام قادر نمی شود آن را به ساحل برساند. کوسه ماهی ها پیاپی بدان حمله می کنند و با هر حمله ای تکه ای از آن را می کنند. دست آخر اسکلتی به جا می ماند. جنبش بيست و دوم خرداد حمله ی مهمی بود. ایران دیگر آن ایران پیش از جنبش نیست. رژیم، رسواتر و وحشی تر از پیش شده است.
آقای مهاجرانی ظاهرا عاجز است از درک این نکته که اگر مساله اصلی و اساسی مردمی که به «جنبش سبز» پیوستهاند فقط همین بازگرفتن رایهاشان بود و هیچ مشکل دیگری با حکومت نداشتند، مگر نمیتوانستند همانطور که سی سال صبر و تحمل کردهاند، چهار سال دیگر هم بگذارند روی آن و منتظر بمانند تا در انتخابات آینده ـ که مطمئنا دیگر احمدینژاد کاندیدا نخواهد بود ـ به یکی از آقایان موسوی یا کروبی رای بدهند تا مرادشان حاصل شود و هیچ نیازی هم نباشد که با گذشت حدود پنج ماه از انتخابات همچنان به خیابانها بریزند و خواهان بازگرفتن رایهاشان بشوند!
تحول در علوم انسانی نيازمند يک عزم قوی است مصباح يزدی به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آيتالله محمدتقی مصباحيزدی، رئيس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، در هيجدهمين نشست فارغالتحصيلان اين موسسه که با محوريت «علوم انسانی، کاستیها و ظرفيتها» در سالن همايشهای اين موسسه برگزار شد، با اشاره به موقعيتهای متفاوتی که انسانها در آن قرار میگيرند، اظهار داشت: «ما نسبت به مسائل مختلف بايد آگاهیهای متفاوتی داشته باشيم و از مسائل سطحی نگذريم و به طور عمقی به مسائل نگاه کنيم. .. اگر انسان بخواهد نسبت به موقعيتهايی که برای او رخ میدهد رفتار درستی داشته باشد بايد بينش درست و صحيحی را در خود پرورش دهد و ابهامهايی که راه او وجود دارد را برطرف کند... نگاه عمقی به مسائل متفاوت بصيرت را به وجود میآورد... نگاه عمقی به مسائل يکی از ارکان بصيرت است و مرتبه بعدی آن اين است که نبايد در راستای رسيدن به بصيرت به هواها و خواستههای نفسانی توجه کرد... عمل به دستور نفس عقل انسان را نابينا میکند... ما اگر میخواهيم بصيرت داشته باشيم بايد به مسايلی که در جامعه وجود دارد آگاهی لازم را داشته باشيم تا دشمن را به جای دوست و کلام ناحق را به جای کلام حق نگيريم... بعد از پيدايش شناخت صحيح در انسان قدم دوم اين است که در مقابل هواهای نفسانی و خواستههای دل نبايد کوتاه بياييم و بايد عقل را قاضی کارهای خود قرار دهيم... بايد پشت هر کاری اراده قوی قرار داشته باشيم... تحول در علوم انسانی هم از اين بحث خارج نيست و بايد در پشت آن اراده قوی قرار داشته باشد تا اين کار به يک سرانجام برسد... در کشور کارهای نشده زيادی وجود دارد... ما بايد با بصيرت بشخيص دهيم که چرا کارها انجام نمیشود و سرعت آنها پايين است و وقتی آنها را شناختيم در مقام عمل وارد شويم. آينده در دست فارغالتحصيلان دانشگاهیست... آينده در کنار روحانيون در دست فارغالتحصيلان دانشگاهی است اما روحانيون توانايی و آمادگی لازم را هنوز برای اين کار از لحاظ کمی و کيفی ندارند... مشکلات اخير هم به دليل کمبود مسايل مربوط به علوم انسانی بوده است و لذا کار و فعاليت بسيار زيادی بايد برای ايجاد تحول در علوم انسانی صورت بگيرد.
فصل دوم ـ هزينهء گزاف انتخابات آزاد (1945 تا 1960) محاکمات جزيرهء "ياسيادا" اگرچه عدول از عدالت بود اما اگر نگوييم با استقبال حتماً با تأييد نهاد روشنفکری ترکيه همراه بود. آن ها از مندرس و دموکرات ها ـ به عنوان خائنين به اهداف خود، و اشخاصی که با تکيه به توده های ناآگاه اعمال قدرت کرده و با عوام فريبی می خواستند تا برای باقيماندن در قدرت از مذهب استفاده کنند ـ نفرت داشتند. البته واقعيت آن است که دموکرات ها تغييری در قوانين سکولاريست کشور نداده بودند. اما وارد کردن اتهام عوام فريبی بی مسئوليت به آنها نيز کاملاً توجيه پذير است. بهر حال، آنچه کودتای 27 ماه مه 1960 انجام داد عبارت بود از جلوگيری از شیوع سياست ورزی های عوام گرايانه ای که کشورهای امريکای لاتين را به ويرانی کشانده بود.
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 699 ـ جمعه 15 آبان 1388 ـ 6 نوامبر 2009
جنبش خودجوش سبز و حاکميت ايرانی جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
جمهوری ایرانی یعنی چه؟ ژیلا بنی یعقوب
شعار ساختار شکن حتماً، شعار عکس العملی هرگز!
جمهوری
ايرانی، مظهر سكولار دمكراسی
جمهوری ایرانی» معلوم نیست چه صیغهای است نگاهی به نقد آقای تقی مختار بر گفتههای آقای عطاءالله مهاجرانی >>
تکوین جنبش سبز و شعارهای ساختار شکن
«ایرانیان سکولار طرفدار آزادی و دمکراسی - برلن»
باز ديد خامنه ای از گروگان های سفارت آمريکا در سه دهه پيش اين فيلم بوسيلهء سايت خود خامنه ای، در آستانهء سالگرد اشغال سفارت
تعریف نخبه و توسعه باید عوض شود هذيان های يک رئيس جمهور
شماره 698 ـ پنج شنبه 14 آبان 1388 ـ 5 نوامبر 2009
شعار ساختار شکن حتماً، شعار عکس العملی هرگز!
جمهوري ايراني همان جمهوري اسلامي است
سبزی مورد نظر دوستان سرخی می زند
موسوی تنها ضامن «تغيير» در عين «تداوم» است عبدالله شهبازی
شماره 697 ـ چهار شنبه 13 آبان 1388 ـ 4 نوامبر 2009
شعار ساختار شکن حتماً، شعار عکس العملی هرگز!
جمهوري ايراني همان جمهوري اسلامي است
سبزی مورد نظر دوستان سرخی می زند
موسوی تنها ضامن «تغيير» در عين «تداوم» است عبدالله شهبازی
شماره 696 ـ سه شنبه 12 آبان 1388 ـ 3 نوامبر 2009
چگونه با «فتنهء سبز» روبرو می شويم؟
موسوی و کروبی هم جمهوری ايرانی نمی خواهند
مریم بهروزی
محاکمه میرحسین موسوی ، مهم ترین کار بر زمین مانده مملکت!
مارماهی ها در نمايشگاه مطبوعات سايت عصر ايران
شماره 695 ـ دو شنبه 11 آبان 1388 ـ 2 نوامبر 2009
جنبش سبز علوی در برابر جنبش سبز اعتراضی
اهميت فرهنگی ِ توجه به ايران باستان بخش 23 برنامهء يک ساعتهء راديو تلويزيونی «جستاری در فرهنگ شناسی»
وبلاگی برای ثبت خاطرات دههء شصت
آیت الله های بر باد رفته و دلبرم دلبر!
دوشنبه ها: مکتوبات فدوی فرمايشات بيضوی و برائت از مشرکين
ساختن آينده از طريق مهرورزى امكان پذير است از شطحيات مولانا محمود احمدى نژاد
سخنان آيت الله خامنه ای در 1364 در مورد آيت الله منتظری
سخنان آيت االه منتظری در 1388 در مورد آيت الله خامنه ای>>>>
|
================ ================ ================ ================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |