پيوندها | مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 996 ـ چهارشنبه 31 فروردين 1390 ـ 20 آوريل 2011 | |
اين سايت دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
>>>
گفتگوها دربارهء همايش تورنتو گفتگوی مهدی ذوالفقاری با اسماعيل نوری علا>>>
با دکتر اسماعيل نوری علا مسئوول امور اجرائی شبکه>>>
چاپ واشنگتن (فايل پی.دی.اف)>>>
در برنامهء تفسير خبر صدای آمريکا>>>
توی این مملکت آزادی کامل وجود دارد چون: آنها آزادند بدون حضور مردِ خانه وارد حریم شخصی هرکس می خواهند بشوند و تفتیش کنند و …ببرند و…! (ماموران لباس شخصی 24 بهمن 89 بدون حضور من ریختند توی خانه و…)؛ آنها آزادند تا هرکس حرف و نظرش را بگويد، یا شعر عقیدتی و سیاسی بسراید، یا مقالهء انتقادی و نظری بنویسد، یا مصاحبه کند، اول تهدیدش کنند، بعد کتک اش بزنند، بعد زندان اش کنند، بعد لباس از تنش در آورند، و بعد هم حق ندارد، يعنی اصلاً غلط می کند، از کشور خارج شود و به کربلا و سوریه و یا احیاناً به بلاد کفر برود!
از يادداشت های شبانهء ابراهيم هرندی باید جلوی این کارها را گرفت. باید غنچه گلهای حشری و شهوی را پیش از عید با همت نیروهای محترم بسیج چید. باید آن آهو بچگانی را که با ناز و ادا در کوهها و دشتهای فراخ کشورمان می چمند و آهوهای مسن تر را به گناه وا می دارند، به بازداشتگاه کهریزک برد و ادب کرد. از کجا معلوم که همه این فتنه ها زیر سرِ امپریالیست ها و صهیونیست ها نباشد؟ این که بهار رنگ سبز را شعار خودش کرده است، معناش چیست؟ مگر جز این است که با سران فتنه ساخت و پاخت دارد؟ مگر تهاجم فرهنگی شاخ و دم دارد. همین است دیگر. این که امکانی فراهم شود که دلهای مردم از خدا دور شود و به شیطان بزرگ و اعوان و انصارش در داخل نزدیک گردد. هر نوع امکانی برای این کار در این فصل فراهم است. از شادی و شور و حال گرفته تا ماچ وموچ و سفر و زدن به کوه و دشت و صحرابه بهانه آمدن نوروز و بهار. واقعاً که چنین رفتارهایی در یک کشور اسلامی باعث خجالت علماست. >>>
ذلت سیاسی ـ اختلاف نظر ـ کیمیا گری
اگر بخواهید که فدوی را به زحمت انداخته و نمونه بخواهید، می تواند از جایزهء نوبل نام ببرد که تبدیل به احسن آن توسط برادران!، بستگی به این دارد که جایزهء مذکور به چه کسی تعلق گرفته باشد . اگر گیرندهء جایزه ایرانی غیرمکتبی، بویژه مخالف حضرات، باشد عملیات ضربتی تبدیل به احسن بلافاصله آغاز و آن طلا، به ُطرفة العینی تبدیل به مفرغ می شود! یعنی، "جایزه ی افتخار آمیز نوبل"، تبدیل می شود به جایزهء صهیونیستی که هزینه اش را نیز البته، استکبار جهانی تأمین می کند. لکن اگر گیرندهء جایزه ایرانی نباشد و از آن بهتر به شیطان بزرگ هم بد و بیراه بگوید، مفرغ مربوطه در دستگاه کیمیاگری حضرات تبدیل به طلا و " جایزهء صهیونیستی" تبدیل به "جایزه ی افتخارآمیز". >>>
>>>
|
کمتر کسی است نداند که طبرزدی خود در دامن نظام جمهوری اسلامی رشد کرد و زمانی که به پیمان شکنی مردان انقلاب دینی با مردم به جان آمده پی برد راه اش را از کوره راه نظام جدا کرد و از آن پس از زندانی به زندان دیگر، طریق مقاومت را به دیگران آموخت. تحمل زندان فرصتی باقی نگذاشت تا جمهوری اسلامی بتواند با ایجاد وحشت از حبس طولانی مدت برای طبرزدی و بسیاری از یاران دیگر بر زبان نسل جوان افسار کشد و خود را در حصار قدرت مصون بدارد. رژیم اما دیگر نمی تواند برای پوشاندن تمامی خباثت ها و خیانت هایی که در مقابل مردم و کشور مرتکب شده است همهء زندانیان را متهم به ضدیت به امنیت ملی نماید.>>>
امروزه روز ديگر استقلال معنای قديمی خود که «استقلال دولتها» بوده است را از دست داده و برای کسی که از زاويه ديدگاه معاصر، که ديدگاه جامعهمدار است، به اين مفهوم نگاه میکند معنايی بجز «استقلال مردم» نمیتواند داشته باشد. اينکه ناقض اين استقلال مردم، سيستمی درون مرزی يا برون مرزی باشد هيچ تفاوتی در اصل موضوع نمیکند. برای مردمی که اسير سيستم حکومتی خودشان هستند، استقلال هيچ معنايی ندارد. وقتی که نمی توانند دربارهء سرنوشت خودشان تصميم بگيرند، استقلالی در کار نيست، استقلال يعنی حق تعيين سرنوشت مردم به اراده خودشان.>>>
تردید نباید کرد وقتی مالکی فرمان جنایت میدهد فقط گوش به فرمان خامنهای و سپاه قدس ندارد، حتماً روی تبعات سیاسیاش فکر میکند. حتماً روی سکوت آمریکا و غرب حساب میکند، حتماً روی حمایت «سبز»های وطنی از نوع کدیور و صدری و امثالهم حساب میکند. لابد که در لحظه جنایت آفرینی خود را نمایندهی آنان نیز احساس میکند. حتماً از نامه نگاری صدری و کدیور به کلینتون آگاه است. بسیاری از حاکمان عراقی مانند حاکمان کشورمان هرچند بویی از ایران و ایرانیت نبردهاند اما فارسیشان خوب است. شکی نیست که در عراق داویری هست که مسرت امثال کدیور و «سبزهای معلومالحال» از «به درک واصل شدن» مجاهدین را به اطلاع مالکی و تصمیمگیران عراقی رساندهاند. >>>
مجاهدين خلق:نگاهي از درون، نظري از بروناگر متخصص و روشنفکر و فعال سياسي خارج از مجاهدين و حتا منصف و بي طرف باشيم، باز هم ممکن است که شناخت درستي از برداشت ها، باورها، ارزش ها و قواعدي که روابط دروني مجاهدين را شکل داده و تنظيم مي کند و به تصميم گيري ها مي انجامد، نداشته باشيم و بنابراين نظراتمان باز هم ناقص باشد. نگارنده، اميدواراست که، چه بدليل تجربهء مستقيم زندگي در تشکيلات و مناسبات مجاهدين و چه بعنوان متخصص و روشنفکر و فعال سياسي مستقل از مجاهدين، بتواند ضمن مرتفع ساختن دو نقيصهء فوق الذکر، نظري نسبتاً همه جانبه تر، بي طرفانه تر و بنابراين کارآتر و مسئله حل کن تري در مورد چند و چون وضعيت ديروز و امروز مجاهدين و قرارگاه اشرف داشته باشد. >>>همراه با توضيحی از سکولاريسم نو
اقلیت های قومی در بستر بحثی آرام گزارشگر: رویا ملکی در ظاهر، اصول حکومت اکثريت و دفاع از حقوق افراد و اقليت ها دو امر متناقض به نظر می رسد. اما اين اصول، در واقع ستون های دوگانه ای هستند که ارکان آنچه که يک دولت دموکراتيک ناميده می شود را استوار نگه داشته اند. مسئلهء رابطهء متقابل مرکز و حاشیه، توزیع قدرت و مردمسالاری، توزیع منابع اقتصادی و حد و مرزهای استقلال یک قومیت (ملیت) و رابطهء متقابل قومیت ها با یکدیگر، از جمله مسائل مهم و حساس گذار به دموکراسی است که این روزها در بوتهء نقد هر نشست و کنفرانسی به چشم می خورد و راهکار های بسیاری برای آن نازل می شود. اما آنچه همچنان اقوام ایرانی با آن دست به گریبانند حقی ست به نام حق شهروندی. >>>
آن طور که ما هم از اخبار شنیدیم، در جلساتی که هیأت دولت در این سفر داشته است، تصمیماتی در زمینه آبادانی و عمران گرفته شده است، و مسأله عمران و آبادانی استان بسیار خوب است و این موضوع یکی از نیازهای استان و کشور ماست، و انتظار هم همین بود که در راستای توسعه و آبادانی استان تلاش صورت گیرد، اما نکته مهمی که به نظر بنده و تمامی اندیشمندان و حتی عموم مردم می رسد این است که مهمترین نکته برای ضرورت وحدت، همگرایی و انسجام و نیز برای توسعه و پیشرفت، اجرای عدالت بین اقوام و مذاهب است. >>>
معمای نه چندان پیچیدهء رضا پهلوی اخیراً آقای نوری علا از بعضی اعتقادات گذشتهء خود بازگشته و از آقای رضا پهلوی به عنوان سخنگوی اصلی "سکولارهای سبز" طرفداری می کند. بر علیه دکتر نوری علا سخن گفتن برای صاحب این قلم دشوار است، چراکه به جدال دوستی می روم که گرچه یک بار بیشتر او را ندیده ام، اما از خواندن مقالات و کتاب های او سود جسته ام و خود را اغلب با او هم رأی می یابم. اما مطرح کردن نام رضا پهلوی به عنوان رهبر اپوزیسیون، یا حتی یک سخنگو، شایسته این استاد کهنه کار لائیک نیست. حقانیت بخشیدن به رضا پهلوی که حقانیتی ندارد کاری است که به راستی شایسته هیچ ایران دوستی نیست. >>>همراه با يادداشتی ازاسماعيل نوری علا
|
اگر چه این روز ـ یعنی سی ام فروردین ماه 1386 ـ به عنوان یکی از تلخ ترین روزهای تاریخ معاصر سرزمین مان ثبت خواهد شد اما، به باور من و بر اساس شواهد کاملاً روشن، اين روز می تواند همواره یادآور آغاز جنبشی فرهنگی باشد که، زمانه ی ما شاهد آن بوده است. در واقع همانگونه که نارضایتی سیاسی و اقتصادی مردمان اوج خود را در جنبش سبز نشان داد، چند سالی پيش از آن اوج هوشیاری فرهنگی مردمان، به ويژه نسل جوان، با آبگیری سد سیوند همزمان بود و چهره نمود.>>>
چالشگری زنان علیه لابی گران رژیم مبارزه بر مبنای اصول ناهمسو و متناقض ماندگاری در گسستی است که جبهه متحد زنان و همبستگی فراگیر آنان را علیه استبداد مذهبی غیرممکن میسازد. چالشهای خستگی ناپذیر زنان هوادار رفرم نه تنها تاکنون تغییری تعیین کننده در جهت رفع آپارتاید جنسی و حقوق ستیزی زنان بوجود نیاورده است که پرداخت هزینههای سنگین و هستی سوز اعدام، زندان و شکنجه را نیز بهمراه داشته است. گزینشهای سیاسی میان بد و بدتری نیز پرش از یک پرتگاه به پرتگاهی دیگر بوده است. در چنین شرایطی پافشاری و یا ماندگاری در خط باطل رفرم یعنی جان زدن و وادادن به روانشناسی عجز و چاره ناپذیری. بدیهی است که ادامه همبالی و همدلی زنان ساختارگرا با خط رفرم در دادخواهی علیه استبداد مذهبی نماد دادخواهی حقیقی اکثریت زنان ایران نیست.>>>
سیر تحول جایگاه زن در تاریخ پزشکی از دورهٔ باستان تا دوره قاجار دسترسی به آموزش برای زنان، در تمامی سطوح، در قرن نوزدهم امکان پذیر شد که برای زنان موفقیتی بزرگ به شمار میآمد، همچنین دسترسی به تحصیلات دانشگاهی در پایان قرن 19 میلادی برای زنان ممکن شد. شورش دانشجویی «ادینبورگ» به هنگام پذیرفته شدن چند زن در دانشگاه طب از این نمونه مخالفتها ناشی میشود. در فرانسه صورتک نخستین زن انترن بیمارستان «ادوارد پیلت» به نشانهٔ اعتراض، توسط پسرانِ دانشجوی پزشکی سوزانده شد. در ایران نیز وضع به همین منوال بود. ورود دختران به مدارس، حرف و حدیث بسیار به همراه داشت. از فعالیت زنان پزشک، ماما و پرستار تا حد قابل توجهی جلوگیری میشد، زن مورد قبول و تأئید تحجر، پدیدهای غریب در ایران بود. مردان متحجر، افکار غلط و پوسیدهٔ موروثی هزاران سال پیش با زن به عنوان واقعیتی طبیعی و اجتماعی کنار نمیآید و همواره نسبت به موفقیتهای وی واکنش اعتراض آمیز نشان میدهد. بر این اساس، این پژوهش درصدد پاسخگویی به چند سوال میباشد.>>>
حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است چقدر درست و قشنگ می گويد اين آقای ابراهيم فياض، نويسنده ی رجانيوز. دستش درد نکند. از اين زيباتر نمی شد نشاط جنسی را تصوير کرد. من گاه در خيابان می ديدم، چشم آقای محترمی، به مچ پای خانمی چادری می افتد، و اين چشم، مچِ مزبور را تا لحظه ای که از ديد او خارج شود دنبال می کند، هر چه فکر می کردم چه چيز باعث اين نگاه ژرف و نافذ می شود (آن قدر نافذ که مثل اشعه ی ايکس از تمامِ پوشش ها عبور می کند و لايه های درون را بيرون می کشد) ، کلمه ی مناسب را پيدا نمی کردم تا آقای فياض مقاله ی علمی اش را در رجا نيوز منتشر کرد و آن چه را که بلد نبودم به منِ کم سواد ياد داد.>>>
از يکی از علائم ظهور رونمائی شد>>>
سی و دو سال سال پیش مردمی که پس از سال ها مبارزه با حکومت دیکتاتوری، پیروزی انقلاب شان را جشن می گرفتند شاید هرگز تصور نمی کردند روزی در مقابل پرسشگری نسل های آینده، حضور خود را در خیابان ها به انکار خواهند نشست؛ گویی همیشه "دیگرانی" که وجود نداشته اند رقم زده اند انقلابی تاریخی را که قرار بود آزادی و دموکراسی را برای مردم ایران زمین به ارمغان بیاورد اما دیکتاتوری دینی، زندان، اعدام و کشتار را ارزانی مردمان کرد. این بزرگ ترین ارزشی بود که سردمداران جمهوری اسلامی با عملکرد خود تبدیل به ضد ارزش اش کردند؛ انکار انقلاب و انقلابی بودن از سوی نسل انقلاب در مقابل پرسشگری نسل های بعد.>>>
اتحاد برای برقراری یک حکومت سکولار بی تبعیض دیدگاه و وجدان انجام وظیفه در نزد یک فرد سیاسی می بایستی از منظر خدمتگزاری به ملت اش باشد و نه از منظر قدرت طلبی بر ملت. فرد سیاسی که در جایگاه یک خدمتگزار بایستد، از ایجاد ساختار هرمی در سازمان سیاسی اجتناب می ورزد چرا که جایگاه سیاسی بنا بر لیاقت ها و شایستگی ها تقسیم می شوند و نه بر حسب قدرت. این به معنای آن است که توقع فرد سیاسی برای تمجید و گزاف گویی از جانب دیگران تبدیل به مسئولیت و خدمتگزاری به دیگران می شود. این وظایف و نتیجه ی انجام آن لازم به ارزشگزاری تخصصی است و در صورتی که فرد مسئول خطا کند بایستی جوابگوی خطاهای خویش باشد.>>>
گفتگو دربارهء طرح آلترناتیوسازی سکولارهای سبز در نشست دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) در مورد دادن پیام تبریک به آنها [هماطش سکولارهای سبز در تورنتو]، من با پیام با محتوی دیگری موافق هستم. بنظر من باید برای این پروژهای که محکوم به شکست است و بچه مردهای را بدنیا میآورد، پیام تسلیت فرستاد. بدترین اتفاقی که میتواند برای جنبش سبز ایران بیفتد این است که ما در خارج از کشور به این صرافت بیفتیم که با این جنبش رقابت کنیم و موازیسازی بکنیم و سعی کنیم آن جنبش عظیم اجتماعی که صد سال است در راه است و تلاش میکند را به چالش بکشیم و شروع کنیم به بوروکراسیسازی و دستگاهسازی و تشکیلاتی بسازیم که با هر چه رابطه داشته باشد، با جنبش مردم، با تاروپود این جنبش اجتماعی هیچ ارتباطی ندارد. مساله من آقای نوریعلا نیست. من ایشان را فردی سیاسی نمیدانم. اما مجموعه بیانیههایی که ایشان و اطرافیانشان و همکارانشان به قصد ایجاد آلترناتیو، شورای رهبری و آلترناتیوسازی دارند است مورد نظر من است.>>>
حادثه اتمی؛ امروز فوکوشیما، فردا بوشهر؟"م . ر" - دانشجوی دانشگاه تهران ژاپن که یکی از کشورهای توسعه یافته جهان در زمینه فناوری است، در تلاش برای رویارویی با بحران هسته ای فوکوشیما هنوز ناکام است، چه برسد به ایران که اگر خدای ناکرده چنین فاجعه ای گریبانگریش شود...... که خدا آن روز را نیاورد. با توجه به اینکه چنین رویدادهایی دست بشر نیست و به آسانی میتوانند از کنترل خارج شوند، اهمیت این مسئله در باره ایران چندین برابر میگردد. نباید از این نکته چشم پوشی کرد که تاسیسات اتمی ایران از نظر ایمنی و فناوری در سطحی بسیار پائین قرار دارد. برای مثال نیروگاه اتمی بوشهر که با فناوری های گوناگون از جمله تکنولوژی چرنوبیلی بنا شده است.>>>
نامه منتظری به خاتمی در مرداد 82 جريان اصلاحات كه در آغاز داراي پشتوانه قوي مردمي بود چه نيازي به توسل به زور و خشونت داشت؟ مردم سالاري وقتي از شعار به عمل ميرسد كه مردم كاملا در جريان كارشكني هاي مخالفين اصلاحات قرار گيرند. طبيعي است هنگامي كه آقاي خاتمي سياست محافظه كاري و ملاحظه بيش از اندازه رقباي اصلاحات را پيش ميگيرد، مردم بتدريج از شخص و جريان وابسته به ايشان و نيز از اصلاحات مأيوس و نااميد ميشوند، كه نمونه آن را در انتخابات شوراها و در جريان رد صلاحيت ها و تحصن تعدادي از نمايندگان مجلس ديديم. اشتباه بزرگ ايشان اين بود كه از همان روزهاي اول رياست جمهوري و تعيين اعضاي كابينه – كه جناح اقتدارگرا در ضعف كامل و حتي شوك غير منتظره بود – به جاي اتخاذ سياست متكي به خود و انتخاب افرادي كه خود تشخيص ميداد، با داشتن سرمايه عظيم رأي مردم، افراد و سياست هاي تحميل شده را قبول نمود و كساني را كه به كمتر از نابودي او راضي نبودند حيات سياسي دوباره بخشيد و به آنان مشروعيت داد، و در اين رابطه بسياري از علاقه مندان و همفكران خود را از دست داد. همين اشتباه كليدي ايشان سرآغاز انحراف در مسير اصلاحات بود، و همه ديديم كه متعاقب آن، آقاي خاتمي مجبور شد در هر مورد رضايت آنان را جلب كند; و بدون گرفتن امتيازي پيوسته به آنان امتياز داد، تا رسيد به وضعيت كنوني كه متأسفانه دولت او تقريبا در مسائل اساسي كشور در حاشيه قرار گرفته و تصميم گيريهاي اصولي كشور در جاي ديگر توسط همان جناحي انجام مي شد كه ايشان مرتبا به آنان امتياز مي داد، و با اين حال نمي دانم چرا ايشان همين حقيقت را صريحا به مردم نمي گويد؟
|
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-963 |