|
||||||||||
فهرست مقالات | صفحات اول | دربارهء سکولاريسم نو | دربارهء نشريهء ما |
||||||||||
گفتگوهای اختصاصی | آرشيو عکس و کاريکاتور | آرشيو عکس و مکث | آرشيو کوتاه و گويا | آرشيو جمعه گردی ها |
||||||||||
|
||||||||||
|
||||||||||
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>
اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>> و پيوند به يک ويدئو>>>
سخنان خمينی
========== ========== =========== =========== ========== =========== ============= =========== ============ =========== انسکوپ
|
دوستان و خوانندگان گرامی «سکولاريسم نو»؛ همانگونه می دانيد دست طبيعت به مدت يک ماه مرا از انتشار اين نشريه باز داشت، به بيمارستانم کشيد، قلبم را دستکار پزشکان کرد، و اکنون ديگر باره اجازه يافته ام تا کار انتشار اين نشريه را از سر گيرم. پيش از شروع به اين کار اما وظيفه دارم از تک تک دوستانی که از طرق مختلف با نشريه تماس گرفته و نسبت به من اظهار لطف کرده بودند تشکر نموده و آرزو کنم که در اين «فرصت بازيافته» بيش از گذشته خدمتگذار هموطنانم باشم. نويسنده ای کار مرا به استهزاء کشيده بود که اين چگونه نشريه ای است که با بستری شدن سردبيرش تعطيل می شود. بايد بگويم که اگرچه می شد از دوستان و يارانم کمک بخواهم تا نشريه را در غياب اجباری من منتشر کنند اما من چنين نکردم چرا که اين نشريه را منعکس کنندهء نظر و سليقه شخصی خود می دانم و معتقد نيستم که بايد آن را به نشريه ای خبری و عمومی تبديل کرد. من، بعنوان تنها مسئول اين نشريه، هدفی دارم و در راستای تحقق آن می کوشم. در عين حال، همين شخص منتقد، با وصل کردن سکولاريسم نو به «شبکهء سکولارهای سبز ايران»، تعطيل نشريه را نشان از پوشالی بودن بنای آن شبکه نيز دانسته بود. خواستم توضيح دهم که شبکهء سکولارهای سبز متعلق به من نيست، هرچند که من بنيانگزار و عضو شورای هماهنگی آن هستم. نشريهء «سکولاريسم نو» نيز نشريهء آن شبکه نيست و برای انتشارش از آن شبکه راهنمائی و کمک نمی گيرد. اميدوارم اين چند کلمه برخی تنگ نظران قلم بدست را راضی کرده باشد. با مهر و دوستی اسماعيل نوری علا 10 خرداد 1391 ـ 30 ماه مه 2012 بر همهء گروه های سیاسی و فکری مخالف حکومت دینی فرض است که حفظ جان و حیثیت انسان ها را – فارغ از هر گرایش فکری - بر هر مصلحت سیاسی و گروهی ارجح بدانند. تهدید جانی شاهین نجفی تهدید همهء مخالفان جمهوری اسلامی است. در پروسهء تضعیف حکومت دینی و ایجاد تغییرات بنیادین اجتماعی، ما ناگزیر به نقد «مقدسات» هستیم. با این وصف معلوم نیست مرتد بعدی چه کسی خواهد بود؟ جمهوری اسلامی با صدور احکام ارتداد و قتل مخالفین و وادار ساختن آنها به روی آوردن به زندگی مخفی و تحت حفاظت پلیس، در واقع زندان های خود را به قلب اروپا آورده است.در این شرایط ، غیرعادی نخواهد بود اگر شاهد خودسانسوری نویسندگان و متفکران و فعالان سیاسی ایرانی حتی در کشورهای آزاد دنیا باشیم. >>>
چگونه می توان هم منتقد اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی بود و هم راه برونشد از فاجعه را پیشاپیش با اخته کردن نواندیشان مسلمان بست؟ چگونه می توان منتقد ارتداد و فتوا بود و همزمان با فتوا، ارتداد حاملان ورژن غیر سیاسی و رحمانی از اسلام را که تلاش دارند جای مناسب اسلام را در جهان جدید تعریف کنند، صادر کرد؟ نظام شهربندی انگار بدون فتوا کارش پیش نمی رود. (آنان که زندان را تجربه کرده اند، می دانند که در زندان، مسایل زندان با فتوا حل و فصل می شود.) به نظر می رسد با کاریکاتوری از ایده ی درخشان و قابل تامل «امتناع تفکر در فرهنگ دینی» روبروییم. کسانی مثل مهران جنگلی مقدم، جلال ایجادی و الهه ی بقراط به امتناع تفکر و اصلاح در فرهنگ اسلامی رسیده اند. مبارک است! >>>
نگرش به دین و دموکراسی در پنج کشور یکسال پس از بهار عربی و در آستانه اولین انتخابات آزاد ریاست جمهوری در مصر، این سوال بیش از پیش مطرح است که چشم انداز تغییرات دموکراتیک در کشورهای مسلمان چیست؟ در این مقاله با استفاده از یک تحلیل مقایسه ای، سعی می شود تا پاسخی به پرسش بالا داده شود. کشورهای مورد مطالعه دارای پیشینه متفاوت فرهنگی، منطقه ای و سیاسی هستند و شامل دو کشور برخوردار از دموکراسی نسبی (ترکیه و اندونزی)، دو کشور در حال گذار به دموکراسی ( مصر و تونس) و یک کشور در حال مبارزه برای کسب دموکراسی (ایران) می باشد. >>>
خاتمی؛ پای طاووسی که زیبا نیست سيد محمد خاتمی به عنوان یک انسان، شاید از دوستداشتنی ترین کسانی باشد که دیدهام. اما در مقام سیاستمدار و مدیر، نادیده گرفتن خطاها و کوتاهیها و فرصتسوزیهایش را یک خطای بزرگ میدانم. خاتمی از بسیاری از قولهایی که داد، کوتاه آمد. قرار بود پرونده قتلهای زنجیرهای را به سرانجام برساند. به عنوان مجری قانون اساسی، در مقابل نقض گستردهء حقوق بشر و قانون اساسی کوتاه آمد. معتقدم خاتمی انسان نسبتاً خوبی بود که مدیریت نمیدانست و گروهی از روزنامهنگاران، از جمله خودم، هیچگاه به مسئولیت خودمان در سالهای دههء هفتاد عمل نکردیم و از هر گونه برخورد سختگیرانه با خاتمی خودداری کردیم. >>>
آخرين کوشش جمعی ایرانیان برای گذار به دموکراسی، پس از انتخابات سال هشتاد و هشت به سرنوشت دیگر جنبشهای آزادی خواهانه ایران دچار شده است. "بیعملی و انفعال" بارزترین ویژگی معترضان پس از گذشت نزدیک به سه سال از آخرین انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. دربارهء علل و چرایی این وضعیت میتوان "سرکوب گسترده حاکمیت" و "ناتوانی معترضان" در مقابله با این مساله را اصلیترین عوامل برشمرد. اما سوال این است که چرا معترضان علیرغم گستردگی شان توان مقابله با سرکوبهای حکومتی را نداشته و ندارند؟ چه عاملی سبب زمینگیر شدن جنبش در پشت سد سرکوب حکومت شده است؟ >>>
«هیولایی» به نام ساختار پادشاهی ما می توانیم با چشم بستن بر درد و رنج مردم ایران، و ندیده گرفتن اُولویت های امروزین آنها که دگرگونی بیدرنگ سیاسی است، و خطر تازش رزمیِ بیگانگان به ایران و تجزیۀِ کشور، برای سه دههء دیگر گفتگو دربارهء این پُرسش را ادامه بدهیم که «آیا ساختار پادشاهی خوب است یا جُمهوری؟»، ولی راستی این است که اگر شُما به «حاکمیت ملی ِ» مردم ایران باور می داشتید، بایستی می پذیرفتید که تجلی گاهِ اين حاکمیت ملی صندوق های رای و نمایندگانِ برگُزیدهء مردم در مَهِستان بُنیانگذاران (مجلس موسسان) هستند که ساختار کشورداری آیندهء ایران را روشن خواهند کرد.>>> ی نمی توانم بکنم! >>>
در کارگاه هپلی؛ سايت ايران ليبرال >>>>>>
|
هرکس میتواند بپرسد: این چگونه «اسلامگرای الگوگرفته از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران» است که حتا حاضر به ملاقات با کاردار ایر ان در قاهره نیست؟!... چرا اولین سفرش به ایران و رهنمودگرفتن از رهبر جمهوری اسلامی نیست بلکه به مکه میرود و از پادشاه عربستان رهنمود میگیرد؟!... پس چرا نظامیان مصری که همگی نوکر اسرائیل و آمریکا و دشمن انقلاب اسلامی ایران هستند به ریاستجمهوری این عنصر انقلابی تن میدهند؟!... پس چرا اولین دولتی که به وی تبریک میگوید آمریکاست و از اینکه نظامیان مصری به رای مردم تن دادند اظهار خوشحالی میکند؟!... پس چرا اسرائیل هم میگوید به رای مردم مصر احترام میگذارد و از رایاوردن مرسی و تعهدش به قراردادها اظهار خشنودی میکند؟!... پس چرا همان اول کار، حجاب، این حکم الهی خداوند را در مملکتش اجباری نکرد؟!... پس چرا دادگاه انقلاب برپا نکرد و همهی مخالفین و منتقدین و وابستگان رژیم دیکتاتوری و نوکرمآب قبلی را از دم تیغ اعدام و تصفیه و مصادرهی اموال نگذراند؟!... پس چرا «چندمیلیون ضدانقلاب» را ناچار به فرار از کشور نکرد؟!... پس چرا «بانکداری اسلامی!» را بر کشور حاکم نکرد؟!... پس چرا «انقلاب فرهنگی در دانشگاهها»یش راه نینداخت و آنها را تعطیل نکرد؟!... پس چرا به الازهر نرفت و حتا از «روحانیون سنی» نخواست که به او در «اسلامیکردن همهی امور مصر» کمک کنند؟! پس چرا «قرارداد کمپدیوید» و «فروش گاز به اسرائیل» را به رسمیت شناخت؟!>>>آيا اساساً جريان اصلاح طلبی ِ متوطن در درون حکومت اسلامی را می توان يک نيروی جمهوريخواه دانست؟ آيا از نخستين روز تأسيس اين حکومت و استقرار قانون اساسی اش و ايجاد منصبی به نام «رياست جمهوری» امری به نام جمهوريت در ايران متحقق شده است؟ آيا براستی منصب آقایان ابوالحسن بنی صدر و خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد را می توان با تعريف متعارف رئيس جمهور مقايسه کرده و اذعان نمود که بله، در پی سقوط سلطنت استبدادی پهلوی امکان تحقق جمهوريت در ايران پيش آمده و ما دارای جمهوری بوده ايم؟>>>
گفت: «تازه چه خبر؟!» گفتم: «فيش دو حوالهء بانكي جداگانه از سوي دفتر ربع پهلوي براي نيك آهنگ كوثر، كاريكاتوريست فراري، و اسماعيل نوري علاء، لو رفته و كپي آن در ميان برخي از گروه هاي اپوزيسيون دست به دست مي چرخد». گفت: «پس بگو كه چرا نيك آهنگ كوثر با رضا ربع پهلوي مصاحبه و از او تجليل كرده بود و اسماعيل نوري علاء هم طي مقاله اي در گويا نيوز- معروف به سيا نيوز- نوشته بود رضا ربع پهلوي هم مي تواند جمهوري خواه باشد!» گفتم: «يكي از خان ها به نوكرش گفت: چند روزيه كه افسرده و غمگيني، علت چيه؟ نوكر گفت: قربان عاشق شده ام! خان گفت: اينكه چيزي نيست حالا بگو عاشق چه كسي شده اي؟ و نوكر جواب داد؛ قربان خاك پاي شما بشم! نوكر را چه به اظهارنظر! عاشق هر كس كه شما بفرمائيد!»
بر خلاف پندار عده ای از جمهوری خواهان، جمهوری خواهان از رضا پهلوی نمی ترسند. در بین نیروهای این جریان در داخل و خارج ضد ها نیرو تواناتر و مردمی تر از شاهزاده رضا پهلوی و یا هم طراز با او وجود دارند. مسئله اصلی برای آنها جلوگیری از اتلاف پتانسیل نیرو های جمهوری خواهی در پای جریانی است که با آن تضاد هویتی و سیاسی دارند. نظام سلطنتی در ایران از سوی مردم در سال 1358 نمره مردودی گرفت. بعد از آن هم تا کنون هیچ نشانه و شاهد قابل اعتنایی مبنی بر اقبال دوباره مردم ایران نسبت به این شکل نظام سیاسی مشاهده نشده است. هیچ گروه سلطنت طلبی در سی و دو سال گذشته نتوانسته است در داخل ایران حرکت سیاسی موثری را مستقلا شکل دهد.>>>
بهترین راهکار اصلاحطلبان انتخابات آزاد است حتا اگر درکشان محدود به خودیها باشد. انتخابات آزاد اما بهترین راهکار طرفداران تغییر نیز هست! کیفیت و هدف این دو است که اصلاح طلبان را وا میدارد بخشی از نیروی خود را در مبارزه با طرفداران تغییر هدر دهند زیرا فعالیت آنها را به زیان خود میبینند در حالی که اینان، اصلاحطلبان را مانعی برای خود نمیشمارند. کیست که از اصلاح یک رژیم خون آشام استقبال نکند؟! این اصلاح حتا به سود تغییر است! به ویژه وقتی جامعه از توهم «اصلاح» به ضرورت تغییر میرسد و «تغییر» حتا شعار انتخاباتی رژیم میشود!>>>
بيستمين جلسه بحث سياسی در مورد «آلترناتيو سازی» در برنامهء «ياران» از تلويزيون پارس ـ به مديريت عليرضا ميبدی سه شنبه 26 ماه ژوئن 2012 ـ با شرکت: حسن داعی ـ حشمت رئيسی ـ شاهين نژاد ـ اسماعيل نوری علا ـ علی نيری >>>
گروههای اپوزوسیون پنج دقیقه هم نمیتوانند باهم متحد شوند رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران سروش جعفری در سايت خودنويس: رامين مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلام در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به نشستهای اپوزیسیون در کشورهای غربی گفت که هدف آنها «ساقط کردن این نظام مقدس و برخاسته از آرای مردم» است؛ اما آنها هرگز موفق نخواهند شد چرا که به گفتهی آقای مهمانپرست «اختلافات داخلی گروههای اپوزیسیون به حدی است که بعید به نظر می رسد این افراد و گروهها بتواننددر یک مجموعه پنج دقیقهای دور هم جمع شوند.» این مقام وزارت خارجه البته تاکید کرد که دستگاه دیپلماسی ایران با کشورهایی که اجازهی چنین نشستهایی را بدهد «برخوردخواهد کرد»: وی گفت: «ما اجازه نمی دهیم کشوری که ادعای دوستی و رابطه با ایران دارد فعالیتی علیه منافع ما صورت دهد.» آقای مهمانپرست در پایان هم درخصوص اپوزیسیون گفت که «این گروهها هیچگونه تعصب و عرقی نسبت به سرزمین مادری خود ندارند و تنها برای دستیابی به ثروت و اتصال به کانونهای قدرت به آلت دست معاندان جمهوری اسلامی ایران مبدل شدهاند.»
در رژيم سابق نود در صد مردم ايران در فقر بسر می بردند سخنان محمود احمدی نژاد در «ریو دو ژانیرو» تا سی و سال سال قبل دولتی دیكتاتور كه با كودتا و با حمایت دولت آمریكا به ملت ایران تحمیل شده بود، در این كشور حاكمیت داشت و در آن زمان با وجود اینكه جمعیت ایران حدود سی و پنج میلیون نفر بود و روزانه بیش از شش میلیون بشكه نفت تولید میشد، نود درصد مردم ما در فقر بسر میبردند و آن دیكتاتوری مورد حمایت غرب قرار داشت.آرشيو ا کبر گنجی اخيرا نشر ايدههای مرا در حوزهی مسائل مربوط به براندازی، اپوزيسيون، مخاطرات امنيتی جمهوری اسلامی و مشکلات برنامهی اتمی آن به جد بر عهده گرفته است و هرجا با مناسبت و بدون مناسبت به طرح آنها می پردازد اما ناشری امين نبوده و، برای برساختن يک ديدگاه غير ميهن دوستانه و ضد ملی در برابر ديدگاه ظاهرا ميهن پرستانهی خود، به دستکاری و حذف و تحريف آنها اقدام کرده است. البته همان طور که خردهای بر ميهن پرستی افراد نمی شود گرفت (اگر تعارضی با اولويت های ديگر آنها مثل پيشبرد دمکراسی و حقوق بشر نداشته باشد و در تاريخ فکری آنها بتوان اثری از ميهن دوستی يا ميهن پرستی يافت) بر نا ميهن پرستی آنها نيز نمی توان خرده گرفت.>>>
نقش اميد به پيروزی در ادامه يافتن مبارزه میتوان پیش بینی کرد که در صورتی که رهبران جنبش سبز، در آینده بر شعارهای رادیکال تری در مقابله با حکومت ایران تاکید کنند، اقشار جدیدی از مخالفان حکومت جذب آنها و ایدههایشان بشوند. اما بعید است که این تغییر را بتوان به معنی افزایش احتمال حضور معترضان در خیابانهای ایران دانست. به نظر میرسد تا وقتی که بخش قابل توجهی از شهروندان معترض ایران، امیدی به نتیجه بخش بودن تظاهرات خیابانی در ایجاد تغییر در وضعیت موجود را نداشته باشند و همزمان، ریسک شرکت در چنان تظاهراتی را در حد توان خود ارزیابی نکنند، تغییر قابل توجهی در وضع موجود رخ نخواهد داد.>>>
اعتراض به یونسکو، برای حذف نام ایران و خلیج فارسدر بیانیهء بنیاد میراث پاسارگاد>>>
مرحله نخست دادگاه رژیم جمهوری اسلامی با موفقیت به پایان رسید گزارش رسمی کارزار ایران تریبونال>>>
آرزوهای محمدعلی شاهی
|
||||||||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |