«شبکهء جهانی سکولارهای سبز» از همه معتقدان به لزوم انحلال حکومت مذهبی و استقرار حکومتی سکولار و مبتنی بر اعلاميهء حقوق بشر دعوت می کند تا به اين شبکه بپيوندند.

برای اطلاع بيشتر به اين سايت مراجعه کنيد: www.seculargreens.com

دربارهء معنای سکولاريسم نو  |  دربارهء نشريهء ما |  آرشيو صفحات اول  |   فهرست مقالات  |   تماس   |   جستجو   |  فيلترشکن  |   English Section

اين  نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود

پيوندها

خبرهای شبکهء سکولارهای سبز

مطالب شمارهء قبل سل سوم ـ شماره 925ـ  جمعه 14 آبان 1389 ـ 5 نوامبر 2010

دو کتاب جديد از

اسماعيل نوری علا

مبانی سکولاريسم نو

سکولاريسم نو برای ايران

نحوهء سفارش و خريد >>>

گفتگوهای اختصاصی ما

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

«حقوق متهم»

نوشتهء عبدالفتاح سلطانی

و مهناز پراکند

(فايل پی.دی.اف)

حقوق خود را بيشتر بدانيد

مجموعه ای از مقالات دربارهء

قتل علم زندانيان سياسی

گزيده هائی از

سخنان خمينی

رنگين کمان

برای آزادی، دموکراسی،

جمهوری و لائيسيته

===========

سکولاريسم برای ايران

===========

نژادپرستی و تبعيض

(حاوی پيوندها)

===========

ريشه کنی تبعيض

=============

خبرنامهء گويا

==========

دانشجو نيوز

==========

ايرانيان دات کام

===========

آژانس خبری کورش

===========

نيلگون

===========

آسمان ديلی نيوز

===========

رضا پهلوی

===========

فراتايمز

===========

مقالات سياسی

===========

ايرانسکوپ

===========

پارس ديلی نيوز

===========

مردانی نيوز

===========

خواندنیها

===========

پشتيبانان

===========

بلاگ نيوز

===========

اصغر آقا

===========

الفبا

=============

اخبار روز

===========

ايران امروز

=============

خبرنگاران ايران

=============

انقلاب مشروطيت ايران

=============

اتحاد جمهوریخواهان ايران

============

تارنمای جمهوريخواهان

دموکراتيک و لائيک

===========

حزب مشروطهء ايران

===========

جبههء ملی ـ شاخه آمريکا

=============

روزنه دات کام

=============

لج ور

===========

 سامان نو

===========

آينده نگری

===========

گفتگو

============

هزل (وبلاگ حميدرضا رحيمی)

===========

پيام دانشجو

وبلاگ مهندس طبرزدی

===========

وبلاگ کورش زعيم

===========

تغيير برای برابری

===========

شبکه سراسری

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

===========

مجموعهء فعالان حقوق بشر

در ايران

===========

تريبون ايران

===========

کتاب «ترک های امروز»

کتاب «درد اهل ذمه»

سخنرانی نوری علا در

انجمن سکولارهای سبز ونکوور>>>

نظرخواهی از اعضاء، دربارهء

اساسنامهء شبکهء سکولارهای سبز

 و روند اعلام نامزدی برای عضويت در شورای هماهنگی شبکه آغاز شد>>>

سکولاريسم و جنبش سبز

ماشالله عباس زاده

سرپرست انجمن سکولارهای سبزونکوور

در تفسير خبر صدای امريکا>>>

گزارشی از شب انجمن

سکولارهای سبز تورنتو

در اول آبان 1389>>>

اعضاء کميته نظارت بر تصويب اساسنامه

و انتخابات شورای هماهنگی شبکه

معين شدند>>>

انجمن سکولارهای سبز ونکوور

آغاز بکار کرد

از صفحهء  فيس بووک انجمن

ديدار کنيد>>>

توضيحی از اسماعيل نوری علا

دربارهء حملهء آقای داريوش همايون

به سکولارها

بنا به پيشنهاد شورای هماهنگی شبکه،

انجمن های حرفه ای سبز بوجود ميآيند.

بزودی چند انجمن، از جمله انجمن ميراث فرهنگی و زيست محيطی سبزهای سکولار، انجمن هنرمندان سبزهای سکولار، و انجمن نويسندگان سبزهای سکولار اعلام موجوديت خواهند کرد. از متقاضيان عضويت در شبکه خواسته شده که اعلام دارند خواهان عضويت در کدام يک از اين انجمن های حرفه ای هستند.

سايت اينترنتی

انجمن سکولارهای سبز تورنتو

هم آغاز بکار کرد

http://www.greenseculars.com/

جهانشمولی حقوق بشر

فرهنگ قاسمی

اگر قرار باشد مفهوم حقوق بشر و منشور جهانی آن، اسلامی شود بی شک بشریت، نه تنها باید آنچه را که امروز ایران و سایر کشورها اسلامی مثل عربستان سعودی، یمن، سودان… می گذرد، قبول کند بلکه باید شاهد ترویج این رفتار در تمامی دنیای اسلامی باشد؛ چه بسا باید خود را نسبت به گسترش آن در سایر جوامع غیر اسلامی و در محافل و نهاد های اسلامی موجود در آنها آماده سازد. دراین صورت منشور جهانی حقوق بشر، ابزاری که برای خدمت به صلح وحق و آزادی و برادری و برابری ایجاد شده است در خدمت دین و ایدئولوژی قرار خواهد گرفت. >>>

فرهنگ کهنه برچسب زنی

به جای انتقاد و چالش فکری

یکی از مهمترین مشکلات ما ایرانیان در همه سو، چه حکومتی چه مردم عادی و چه مخالفان حکومت، نداشتن فرهنگ انتقاد پذیری است و حتی بعضا تحت عنوان "انتقاد سازنده" سعی می شود جلوی انتقاد واقعی گرفته شود مشکلات فرهنگ سیاسی و اجتماعی را باید دقیق و روشن باز کرد تا برای رفع این آفات تلاش شود. متاسفانه بسیاری از ما ایرانیان انتقاد را به معنای دادن فحش سیاسی و برچسب های عقیدتی می دانیم و نمی توانیم "نسبی" و "منصفانه"مسائل را تحلیل کنیم و آن چه انجام می دهیم "نفی" دیگری است نه "به چالش کشیدن نظرات آن شخص". مثلاً، بسیاری از چپ های ایران مخالفان نظرات خود را "مواجب بگیر اجنبی" و"نوکران امپریالیسم"می دانند. یا مخالفین احمدی نژاد"تمام" مصائب جمهوری اسلامی را به گردن دولت او می اندازند. بسیاری از مخالفان دورهء پهلوی اگر کسی به خدمات مثبت رضا شاه و محمد رضا شاه اشاره کند فورا انگ "شاه اللهی" می زنند. طرفداران مصدق ، منتقدین عملکرد وی را "طرفدار کنسرسیوم و اجنبی پرست" می نامند. طرفداران اسلام سیاسی و حتی اسلام سنتی نیروهای سکولار را "بی دین و ایمان" و "غرب زده" (تحت تاثیر جلال آل احمد) می خوانند. و اگر کسی یا گروهی خواهان تبادل فرهنگی/ اقتصادی ایران با غرب باشد فورا با برچسب "جاده صاف کن استعمار" رو به رو می گردد. و اگر کسی اعتقاد داشت تاریخ و فرهنگ ایران ترکیبی از تاریخ ایران باستان و دورهء اسلامی است بعضاً به "تازی گرایی" متهم می شود. و اگر فرد یا گروهی خواست احیاناً روابط عادی بین ایران (حتی جمهوری اسلامی) و آمریکا برقرار کند سریع با انگ "لابی جمهوری اسلامی" او را از میدان خارج می کنند. اگر کسی آرزو داشت در ایران یک حکومت پادشاهی پارلمانی مانند بریتانیا برقرار شود متهم به "سلطنت طلبی و شاه دوستی" می شود.(بقيه در آرشيو)

پاسخ به منتقدان

احمد صدری

زندگی من کتاب بازی است. معتقدم از آنجا که همه ما اشتباه مي کنيم و کرده ايم بايد با شفافيت و از سبيل نقد از خويش و مواضع گذشته خود انتقاد کنيم. اگر فضائی فراهم شود که بجای تهمت و بهتان و متهم کردن ديگران و تنزيه خود دست بکار نقد ذاتی شويم برای سلامت سياسی و روانی همهء ما بهتر خواهد بود. اما اگر در اين ميان قلم را به دروغ بيالائيم البته در راه ايجاد چنين فضائی گام برنداشته ايم.>>>

پرسشی بر اساس

«پاسخ احمد صدری به منتقدانش»

پرتو نوری علا

طی سی سالی که جان به دربردگان و مخالفان رژیم اسلامی حتی خارج از مرزهای ایران و در خانه های خود به ضرب شلیک گلوله یا کارد و چاقوی مشتی اوباش و اراذل و خودفروختهء رژیم اسلامی از پا درمی آمدند، به مخیلهء شما و یاران اصلاح طلب تان که در دامن امن رژیم اسلامی زندگی می کردید، خطور نمی کرد که روزی همین رژیم قصد جانتان کند و مجبور شوید "بلیط بازگشت به ایران" تان را لغو کنید. مگر اسم چنین زندگی ای، همکاری با رژیم اسلامی نیست؟>>>

جشنواره ی جارچی های جایزه بگیر

در زندان روزنامه نویس ها

 شکوه میرزادگی

آيا براستی اين همه آدم به اين راحتی روح خود را به شيطان فروخته و در خدمت او درآمده اند؟ دلم گواهی می دهد که چنين نمی تواند باشد. همانگونه که از بطن انقلاب اسلامی، و از بطن خشونت و دیکتاتوری مذهبی، میلیون ها جوان آزادی خواهی برآمدند که مقابل استبداد ایستاده و علیه دیکتاتوری فریاد برآوردند و اکنون نيز در راستای تحقق جدایی مذهب از حکومت تلاش می کنند، دير نخواهد بود که از میان این هزارها هزار روزنامه نویس، بیشترین شان که بخاطر طبيعت شغل خويش از وجود همين ممنوعیت ها و سانسور ها معنای آزادی بیان و آزادی مطبوعات را می آموزند، زنان و مردانی را شاهد خواهيم بود که در برابر دستمزد دهندگان خويش قد خواهند افراخت.>>>

عکس از علی ستارپور>>>

زمینه های فرهنگی وادبی

کشف حجاب درایران

محمدرضا جوادی یگانه ـ فاطمه عزیزی

یکی از اقدامات رضاشاه، که ریشه در اندیشه های سیاسی دوره قاجار، و نیز مطالبات احزاب سیاسی در دوران مشروطیت دارد، کشف حجاب است. کشف حجاب (بر اساس مدعای این مقاله)، نه دستوری یک باره و نه رویه ای یا متاثر از آتاتورک، بلکه جریانی بود که خواست بخشی از جریان تجددخواه بود، اما توسط رضاشاه در جهت خاصی مدیریت و اعمال شد. می توان درباره رویه و جریان کشف حجاب، و نیز میزان موفقیت یا عدم موفقیت آن نیز کنکاش کرد، اما در این مقاله تنها به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که رضاشاه و کارگزاران حکومت پهلوی اول چه استدلالاتی برای کشف حجاب داشته اند و آیا این استدلالات، ریشه ای در فرهنگ و اندیشه ایران داشته است.>>>

انقلابِ قدرتِ مردم در فیلیپین

برگرفته از سايت «توانا»

زنی که می‌رفت تا از سوی هفته‌نامۀ آمریکایی معروف تایم به "قِدّیس مردم‌سالاری" شهرت یابد، با انگیزه دادن به مردم فیلیپین آنان را بر آن داشت تا چنان جنبش فراگیر و پرقدرتی را ترتیب دهند که نمونۀ آن در درازای تاریخ آن کشور تا به آن روز دیده نشده بود. موفقیت کُری آکوینو چنان بود که الهام بخش یک سلسله انقلاب‌های به دور از خشونت نه تنها در سرتاسر آسیا که در تمامی جهان گشت. بنا به گفتۀ انور ابراهیم، رهبر مخالفان مالزی، "مبارزۀ کُری آکوینو برای مردم‌سالاری و موفقیّت وی در استحکام بخشیدن به پایه‌های قانون‌سالاری در فیلیپین، یکی از نبردهای راه‌گشا و تاریخ‌ساز در ربع پایانیِ قرن بیستم به شمار می‌رود".>>>

مخالفت جهانی با عضويت ايران

در نهاد «زنان سازمان ملل»

شاهرخ بهزادی از راديو فرانسه

نامزدی جمهوری اسلامی ايران از آسيا برای عضويت درهيات اجرائی نهاد "زنان سازمان ملل" که وظيفه دفاع و پيشبرد حقوق زنان را در جهان بعهده خواهد داشت، با اعتراضات شديدی روبرو شده است. فيليپ بولوپوئن سخنگوی سخنگوی سازمان عفو بين المللی گفته است که عضويت جمهوری اسلامی ايران در هيات اجرائی اين نهاد بين المللی "توهين به زنان سراسر جهان است که به نهاد زنان سازمان ملل متحد اميد بسته اند"... مهرداد درويش پور اعتقاد دارد که کانديداتوری جمهوری اسلامی برای عضويت در هيات اجرائی اين نهاد بين المللی معنايش اين است که ميخواهد بر ايدئولوژی زن ستيزانه اين نظام و سرکوب سی ساله زنان در طی سی سال اخير سرپوش بگذارد.>>>

آرشو

از وضعیت حقوق بشر آمریکا نگرانیم!

رامین مهمانپرست

سخنگوی وزارت امورخارجه ایران

خبرگزاری مهر:  سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد: ایران نسبت به وضعیت حقوق بشر در کشورهای غربی بویژه آمریکا نگرانی جدی دارد و دیدگاه تهران درباره این شرایط در اجلاس یو پی آر سازمان ملل که مربوط به پرونده آمریکا است، مطرح خواهی کرد. رامین مهمانپرست در گفتگو با خبرنگار مهر درباره مواضع جمهوری اسلامی ایران در اجلاس آتی “یو پی آر” که در خصوص وضعیت حقوق بشر در آمریکا است، گفت: نسبت به وضعیت حقوق بشر در کشورهای غربی نگرانی جدی داریم و حتما نکات مورد نظر خود را در اجلاس یو پی آر مطرح خواهیم کرد. وی افزود: فکر می کنیم کشورهای غربی یک نوع فرار به جلو دارند و دیگران را درحالی به عدم رعایت حقوق بشر متهم می کنند که بر وضعیت نامناسب خود در حقوق بشر سرپوش بگذارند. مهمانپرست افزود: حتما باید همه سازمان های مردمی و غیردولتی وهمچنین کشورهای مستقل جهان که از وضعیت نامناسب حقوق بشر نگرانی دارند به طورجدی در این اجلاس وارد شوند موارد متعدد نقض حقوق بشردرآمریکا را گوشزد و ازاین کشور بخواهند تا رویه خود را تغییر داده و به حقوق انسان ها احترام بیشتری بگذارد. سخنگوی وزارت امور خارجه با تاکید بر اینکه یکی از جدی ترین موارد نقض حقوق بشر مربوط به عدم رعایت حقوق افراد در داخل خود آمریکا است، گفت: رفتارهای خشونت آمیز پلیس، رفتارهای نامناسب با زندانیان، عدم دسترسی زندانیان به خانواده ها و وکلایشان، بازداشت های غیر قانونی متعدد برخی موارد از نقض حقوق بشر است که در داخل امریکا رخ می دهد. مهمانپرست عدم رعایت و احترام به حقوق اقلیت ها و توهین به مقدسات ادیان دیگر به بهانه آزادی بیان را از مصداق های روشن دیگر نقض حقوق بشر در آمریکا خواند.

به سردبيری عباس پهلوان

دیدار خمینی

مجید نفیسی

آن زمان هیچکس نمی دانست که او تا کمتر از پنج سال دیگر /

پشت دیوارهای سفارت / با شیطان بزرگ کشتی خواهد گرفت...

روح الله خمینی در نامه ای که به تاریخ 16 مهرماه 1349 از نجف به جلال الدین طاهری در اصفهان نوشته به دیدار خود با پدرم، دکتر ابوتراب نفیسی، اشاره کرده است: «…از خبر کسالت شما خیلی نگران بودم. امید است انشاالله تعالی به کلی رفع نقاهت بشود. ولی رجوع به دکتر اعصاب خوب است، و در اصفهان آقای دکتر نفیسی که اینجانب یک وقت که اصفهان بودم و مبتلا شدم و به ایشان رجوع کردم خوب ایشان تشخیص دادند. در هر صورت مسامحه نکنید و مراجعه نمایید.» ("صحیفهء امام"، جلد دوم، صفحهء 301، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.) (پيوند به شعر "ديدار خمينی">>>)

منظورشان از مرگ بر آمريکا، مرگ بر دموکراسی ست

برگزاری مراسم نمایشی/ دولتی/ فرمایشی روز اشغال سفارت آمریکا در تهران و شهرستان ها و روستاها که همراه با "آورده شدن" بسیج دانش آموزی است، از یک واقعیت پرده برمی دارد و آن این است که رژیم جمهوری اسلامی نه تنها  از وقوع این حادثه عذرخواهی نمی کند و پشیمان  نیست بلکه با شدت بیشتری این مراسم پوچ را برگزار می کند. تمام کسانی که در داخل و خارج از کشور برای عادی سازی رابطه ایران و آمریکا تلاش می کنند از یک نکتهء مهم غافلند و آن اينکه جمهوری اسلامی ماهیتی یک سره متفاوت با سایر دیکتاتوری ها دارد. دیکتاتوری جمهوری اسلامی تمام مفاهیم علوم سیاسی و روابط بین الملل را مورد تمسخر قرار می دهد و زورگویی های خمینی و خامنه ای را با دین و مذهب گره می زند. آقای خامنه ای حماقت و بی تدبیری و زیر پا گذاشتن عرف دیپلماتیک دانشجویان خط امام را "شجاعت انقلابی" می نامد و از نسل جوان کنونی نیز می خواهد همین راه "اشتباه و صد در صد غلط" را ادامه دهند. بنابراین، تا زمانی که نظام "ایدئولوژیک و غیرعادی" جمهوری اسلامی در میهن ما حکومت کند آنچه جهانیان از ایران خواهند دید و شنید غوغا سالاری، بی نزاکتی و سخنان توهین آمیز و زشت خواهد بود. آقای خامنه ای امروز شخصاً سعی می کند با ایجاد حالت کینه و نفرت از آمریکا سیاست های استبدادی خود را بر ملت ایران تحمیل کند. آنچه از تلویزیون حکومتی بطور مداوم دیده می شود وارونه جلوه دادن واقعیت هاست. گمان می کنم قدرت بدون پاسخگویی و محدودیت، آقای خامنه ای و شرکایش را دچار نوعی جنون قدرت کرده که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند وضعیت کشور را "عادی" کنند و از ایجاد نفرت و کینه و دشمنی با سایر کشورها "لذت"می برند و برای مردم ایران ناامنی، بی آبرویی و توسعه نیافتگی را به همراه دارند. این رژِیم نه تنها اصلاح ناپذیر است بلکه روز به روز بیشتر به افراط گرایی و تندخویی و دروغ گویی تمایل پیدا می کند؛ که یکی از روشن ترین نمادهای این تندروی برگزاری تظاهرات بسیار مسخره و کم رونق اما پر سرو صدای روز سیزده آبان است، اعتقاد دارم شعار مرگ بر آمریکایی که توسط جمهوری اسلامی تبلیغ می شود طلب نابودی فقط برای آمریکا نیست بلکه نشانگر نفرت و خشم این رژِیم از دمکراسی و مظاهر مدرنیته است؛ منتها به جای مرگ بر دمکراسی  سی و دو سال است سران این حکومت شعار مرگ بر آمریکا سر می دهند. (آرشيو)

تصميم های بلاتکليف

هنگامی که اردوگاه اپوزيسيون غير اصلاح طلب در برابر لحظاتی از تاريخ قرار می گيرد که در آنها، بخاطر مبارزات ضد ديکتاتوری ملت بجان آمده، امکان فروپاشی رژيم ديکتاتوری در چشم انداز محتمل آينده نمودار می شود، بلافاصله اين پرسش محتوم نيز رمطرح می شود که «برای ادارهء مبارزه تا پيروزی، و سپس تا برقراری نظامی دموکراتيک، کدام نيرو می تواند مسائل عمدهء مبارزاتی پيش از فروپاشی را حل و فصل کند و مبارزات ملت را سامان بخشد؟» و درست در همين لحظات هم هست که اپوزيسيون مزبور به ضعف مفرط ناشی از ساختار تک سلولی آحاد جمع خود واقف می شود.>>>

زود عرق کردن تب تند!

شهباز نخعی

با شکست دردناک اوباما در انتخابات کنگره و گسسته شدن دایرهء بستهء "دلبرجانان من، برده دل و جان من"، فصلی دیگر بر داستان عشق های نامراد سیاسی افزوده شد. این شکست برای ما که در 3 دههء گذشته 3 نمونهء خمینی، خاتمی و موسوی را در کارنامهء نامرادی های عشقی- سیاسی خود داریم، فرصتی برای عبرت آموزی پدید آورده است. یا همچنان به شیوهء تماشاگران احساساتی فیلم های هندی از بیوفایی معشوق شکوه و ناله سر دهیم و اشک حسرت بریزیم و یا این ضرب المثل قدیمی را آویزه گوش کنیم که: «تب تند زود عرق می کند»!>>>

خویشاوندی ناگسستنی اسلام و سرمایه‌داری

بین اسلام و سرمایه‌داری یک بی‌مرزی مشترک وجود دارد: سرنوشت هر دو به نظام اقتصادی سرمایه‌داری گره خورده است. اساس سرمایه‌داری را تجارت و بازار تشکیل می‌دهد و اسلام دینی است که در تجارت و مناسبات تجاری متولد شده است. این بی‌مرزی مشترک از یک سو این امکان را در اختیار اسلام می‌نهد تا در غرب نفوذ کند و از سوی دیگر این امکان را به سرمایه‌داری می‌دهد تا به منابع انرژی و بازار کار و مصرف این کشورها دست یابد، و برای پول چه فرقی می کند آنکه آنها را تولید و مصرف و انباشت می کند به چه دینی باشد! این حقیقت، سرمایه‌گذاری اصلی اسلام در غرب است.>>>

دیکتاتور حتی به رفقای خود هم رحم نمی کند

مناظرهء صادق زیباکلام و ذالنور

گزارشگر: بهاره خسروی

زیباکلام با تجلیل از عملکرد رضاخان در بعضی از بخش ها اظهار داشت: "معتقدم که رضاخان خدمات زیادی به ایران کرده است اما در عین حال او را فردی مستبد و دیکتاتور می دانم و معتقدم که اگر من در زمان او بودم حداکثر پنجاه بار اعدام می شدم." ذوالنور به صورت طنز گفت: "یعنی رضا خان طرفدارانش را هم اعدام می کرد؟" که زیباکلام گفت: "بله، شاید شما به طنز بگویید اما بسیاری از افرادی که از سوی رضاخان اعدام شدند موافقش بودند. چون این ذات دیکتاتوری است که حتا به رفقای خود هم رحم نمی کند.">>>

شرایط نیمه خفقان و شکاف هایی که عمیق تر می شود

احمد جلالی فراهانی

علی زاکانی، عضو کمیسیون اصل نود مجلس و از طرفداران پر و پا قرص سابق احمدی‌نژاد، جریان اطراف احمدی ‌نژاد را "جریان فتنه جدید" نامیده که به گفته وی از "جریان فتنهء پس از انتخابات " نیز خطرناک‌تر است. این نمایندهء مجلس گفته است: «در فتنهء انتخابات اخیر، جریانی که در ابتدا با نفاق وارد میدان شد نهایتاً در برابر نظام قرار گرفت اما فتنهء جدید کاملاً خزنده و به نام اصول‌گرایی در حال شکل‌گیری است که به  مراتب خطر آن از فتنهء قبلی بیشتر است».>>>

لغو مجازات اعدام در جمهوری اسلامی ایران؟

شوخی سیاسی یا توهم؟

پرویز دستمالچی

در بسیاری از کشورهای مدرن حتا حکومت (قوهء قضائی) نیز حق تصمیم گیری دربارهء مرگ و زندگی شهروندانش را ندارد. یعنی مجازات اعدام اصولاً ممنوع است. اما، لغو مجازات "اعدام" در ج.ا.ا.، یعنی سلب حق مومن در قتل دگراندیشان، سلب حق گروه مومنان در نابودی دگرباشان، سلب حق ویژهء فقها و مجتهدان در صدور حکم کفر و ارتداد، و نیز لغو کلیهء قوانین "مجازات اسلامی" (حدود سی مورد). و تمامی این حقوق و قوانین، حدودی "الهی" اند که بشر (از نگاه پیروان حکومت دینی) حق دخالت در آنها را ندارد.>>>

تشکر از منتقدین عزیز و چند سوال از دوستان

نيک آهنگ کوثر

دوستی می‌گفت ناراحتی بسیاری از سبزها این است که «نیک‌آهنگ» از رهبران و نزدیکان شان مسوولیت خواسته. همین. راستش شاید دلیل قانع کننده‌ای باشد. هفتهء پیش که مطلبی دربارهء مرگ آیت‌الله لاهوتی در خودنویس داشتیم، حس کردم از همان اول چه کلاهی سر انقلابیون عاشق رفته. بيست و نه سال سکوت در بارهء مرگ مشکوک وحید لاهوتی و پدرش. یعنی هاشمی رفسنجانی و احمد خمینی نفهمیدند چه کسی پشت ماجرا بوده؟ این همه سال سکوت کرده‌اند، بعد دوباره آمده‌اند وسط میدان، مدعی دموکراسی هم هستند. دموکراسی مگر بدون مسوولیت خواستن می‌شود؟>>>

نگاهی به کار دو شخصيت رسانه ای

شهرام فريدونی

تاسف واقعی آنجا شروع می شود که می بینیم عده ای هم در جهان آزاد، بجای استفاده از فرصت و  فراگیری این نکات، همان طرز فکر، باند بازی، و خودی و غیر خودی کردن های خود را در کارهایشان اعمال می کنند و جرأت باز کردن زنجیرهایی که صاحبان قدرت بر دست و پای آنها زده اند را ندارند. زمانی که فردی لحظه ای از حمایت یک گروه و یا یک سری اشخاص غفلت نمی کند، او می تواند، شریف باشد، شجاع باشد، نویسنده و غیره هم  باشد. بزبان دیگر، می توان او را  خیلی چیزها خواند، اما بطور قطع  نمی توان او را خبرنگار نامید.>>>

آفرين بر نظر پاک خطا ‌پوشش باد

پاسخی به «دکتر احمد صدری» ها

مهدی اصلانی و ايرج مصداقی

جناب دکتر احمد صدری باور بفرماييد ما برای دانستن تاريخ ديدار شما با "استاد آيت‌الله مصباح" به هر دری زديم، از جمله با مراجعه به سايت دانشگاه محل تدريس‌تان "ليک فارست". در صفحه‌ی مربوط تعداد دفعاتی را که هر ساله با راديو بی‌ بی سی، صدای آمريکا ، راديو فردا مصاحبه کرده‌ايد را همراه با نام مصاحبه‌کننده‌گان مشخص کرده‌ايد... تاريخ و عنوانِ تمامِ نشست‌ها و سخنرانی‌هايی که در خارج از کشور داشته را دقيقاً مشخص می‌کنيد، اما کوچک ترين اشاره‌ای به سخنرانی در "محضر استاد محمدتقی مصباح يزدی" و «دانش‌پژوهان» باقرالعلوم و سخنرانی در سازمان »حوزه و دانشگاه» نمی‌کنيد. چرا؟>>>

آرامشی که آرامش دوستدار بر هم زد

ف.م. سخن

آرامشی که آقای دوستدار با انتشار نامه شان به يورگن هابرماس بر هم زدند آرامشی ست که دير يا زود به هم می خورْد و حرف های فروخورده به شکلی آتشفشانی از قلم ها جاری می شد و چه خوب که اين حرف ها در همين دوران رکود و سکون جنبش های سياسی بيرون ريخت و مشکلاتِ نظریِ انباشته و حل نشده را نشان داد.>>>

 

© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630