|
||||
فهرست مقالات | صفحات اول | دربارهء سکولاريسم نو | دربارهء نشريهء ما | تماس | جستجو | فيلترشکن | English Section |
||||
گفتگوهای اختصاصی | آرشيو عکس و کاريکاتور | آرشيو عکس و مکث | آرشيو کوتاه و گويا | آرشيو جمعه گردی ها |
||||
|
||||
پيوندها |
فهرست مطالب |
سال پنجم ـ شماره 1146 ـ چهارشنبه 30 فروردين 1391 ـ 18 آوريل 2012 |
||
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>
و پيوند به يک ويدئو>>>
=========== ========== ========== =========== ===========
|
آیت الله خمینی و تزریق خشونت و استبداد
ارتقای کیفی سانسور در سال 1390
بحران نمایندگی در اپوزیسیون، و انتخابات آزاد
درحاشيهء کنفرانس مهرداد مشايخی درواشنگتن جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
ويدئوی کامل مذاکرات دو روزهء کنفرانس واشنگتن (مهرداد مشايخی) سايت تلويزيون ايران ما بخش اول بخش دوم
گذار به دموکراسی؛ کنفرانسی در واشینگتن
نگاهی بر کنفرانس گذار به دمکراسی
کنفرانس واشنگتن و سیاه و سفیدها
دادگاه جمهوری اسلامی ایران برگزار می شود ” کشتار زندانيان سياسي ايران در دهه شصت: با شرکت اسماعيل نوری علا، علی نيری، در برنامهء ياران تلويزيون پارس به مديريت عليرضا ميبدی >>>
کاهش نمایندگان اهل سنت در مجلس نهم
گزارش سالانه نقض حقوق زنان در آذربایجان
انتخابات آزاد با وجود رژیم ولایت فقیه
ز برنامههای مهدکودک در ایران
افزایش توجه جامعه جهانی به مشکلات قومیتهای ایران
========== =========== ============= =========== ============ =========== انسکوپ===========
|
پيشنهاد يك راهبرد اصلاح طلبانه براي طرفداران تغيير موازنه قوای لازم میان حکومت و منتقدانش، برای رسیدن به یک تعامل و تفاهم سازنده برقرارنیست. این امر به دلیل بهرهمندی ساخت قدرت از سه رانت اقتصادی (نفت)، سیاست خارجی (حضور آمریکا در عراق و افغانستان)، و سیاست داخلی (اشتباهات منتقدان) است. سر رسید دو رانت اول بهدلیل انطباق یافتن رفتار حکومت با درآمدهای کلان نفتی و نیز وجود تحریمها و نیز تغییرات منطقهای در حال بسرآمدن است و اگر منتقدین نیز ایده و ارادهء مشخص خود را بهصورت تعریف شده روی میز بگذارند، و مجموعهء نیروها را در اطراف خود بسیج کنند (که همه را میتوانند) بهزودی بهحدی از توازن قوا خواهند رسید که از موضع اصلاح طلبی با کلیت حکومت به تعامل برسند. بهویژه در شرایطی که جناحهای درون ساخت قدرت، با اختلافات اجتنابناپذیر داخلی خود نیز دستوپنجه نرم میکنند. ایمان و باور داشتن به اینکه سررسید هر سه رانت بهزودی خواهد رسید، رکن اصلی این تحلیل است ولی اصلاح طلبان میتوانند موضع خودرا به گونهای تعریف و ارائه نمایند که متناسب با آن قدرت لازم را برای موازنه به نمایش بگذارند.
اگر «تب اجتماعی» (يا جنبش) بد و خسارت بار است چرا هنوز آقای عبدی از يک نظام سياسی که بر آن تب بنا شده دفاع می کنند و ندای فروپاشی و براندازی آن را سر نمی دهند؟ بهتر نيست به جای بازگشت به شرايط ماقبل هشتاد و هشت – که آقای عبدی آرزويش را دارد - به شرايط ماقبل پنجاه و هفت بازگرديم؟ از کجا معلوم است که تب بعدی به بهتر شدن شرايط نيانجامد؟ البته اين انتقاد عبدی به اصلاح طلبان سابقاً حکومتی وارد است که برخی از آنها نمی دانستند مسير جنبش سبز براندازی است و از آن اصلاحات در نمی آيد و در عين حال کورهء آن را برفروختند.>>>
همان اندازه که رفراندوم بعنوان استراتژی اپوزيسيون غلط بود، طرح انتخابات آزاد بعنوان استراتژی اپوزيسيون نيز غلط است و برای اپوزيسيون ايران فقط يک کار هدف عمده پس از انحلال جمهوری اسلامی است و آن هم انتخابات برای مجلس مؤسسان است که با نظارت بين المللی و در نهايت آزادی برگزار شود و آن مجلس است که بايد قانون اساسی جديدی را برای ايران بنويسد. همهء نيروهای سياسی نيز برای فرستادن نماينده به آن مجلس تلاش خواهند کرد.>>>
و مزاحمی ِ جدی برای مسیر سرنگونی در حالیکه احمدی نژاد محصول پروسهء نظام ِ دینی ِ ولایتِ فقیهی است، و در حالی که وی کشف ولی فقیه برای تسویه و سرکوب اصلاح طلبان و یکدست سازی حاکمیت بوده است، اصلاح طلبان به جای گرفتن یقهء "ولی فقیه" معتقد هستند که تا پیش از احمدی نژاد "چرخش قدرت" در میان جناح های رژیم (ولو با دخالت ها و کار شکنی ولی فقیه) جریان داشته و بگونه ای بوده که آنان همیشه بخشی از قدرت را در اختیار داشته اند؛ احمدی نژاد اما این وضعیت مطلوب و قابل قبول را به هم زده است. بدین ترتیب اصلاح طلبان علت دشمنی و کینه توزی خود نسبت به احمدی نژاد را آشکار کرده و نشان داده اند که این دشمنی با وی نه به خاطر سیاست های کشور بر باد ده و یا مصالح عالیه مردم و میهن بلکه به خاطر خالی شدن جای پای آنان در قدرت و به خاطر از دست دادن سهمی از قدرت است که در گذشته به آنان تعلق داشته است.>>>
چگونه با مسلمانان نواندیش گفتگو کنیم؟ چگونه میتوانیم با مسلمانان نواندیش گفتگو کنیم؟ اینان بهر روی بخشی از نیروی کنشگر جامعهء ما هستند و در آینده نیز همچنان خواهند بود. به گمان من راه گفتگو بر سر گوهرهء اسلام و گنجایش آن برای دموکراسی، و همچنین حقوق زنان، دگراندیشان و دگرباشان در آن اگر بسته نباشد، دستکم بسیار دشوار است. "ایمان" و "تقدس" بخودی خود و پیشاپیش راه را بر هر گفتگویی میبندند. چنانکه دیدیم، پرسشگر باید پیش از هر گفتگویی نخست در برابر چشمان "مؤمن" برهنه شود و انگیزه پنهان خود را بدو نشان دهد، که اگر نکند، پاسخی از "مؤمن" نخواهد گرفت. پس باید گوی گفتگو را از سپهر آسمانی فروکشید و به میدان زمینی کشاند، به جایی که پرسشها گوهره دین را نشانه نروند و "مؤمن" را بر سر ایمانش ملرزانند، چرا که او نیز باشتاب دروازههای دژ ایمان را میبندد و در پشت باروهای آن سنگر میگیرد.>>>
این مقاله را نخوانید٬ به اشتراک نگذارید٬ سانسور کنید! مخالفت با حکومت اسلامی در بین قشر متوسط روشنفکری به عنوان مخالفت با اسلام تعبیر می شود. دفاع از حقوق قومیت ها و ملیت ها به عنوان تجزیه طلبی تعریف می شود! روشنفکری اسلامی به عنوان حمایت از جمهوری اسلامی ٬مدرنیزم و آتائیسم به عنوان روشنگری٬ دفاع از سنت ها و فرهنگ بومی به عنوان عقب مانندگی٬ خودسانسوری نویسندگان در داخل کشور به عنوان خیانت و تساهل با رژیم٬ سکوت ملت به عنوان ابلهی آنان٬ تنقید تابوهای پوچالی اپوزیسون به عنوان خودفروشی، خاک فروشی در تلویزیون به عنوان وطن دوستی٬ به زبان مادری سخن گفتن به عنوان عامل بیگانه٬ و... این تعابیری ست که هرچند حضرات عظام قشر روشنفکرنما در بیان آن را کتمان کنند د رعمل حامی آن هستند.>>> رسانه یا تشکیلات اپوزیسیون؟ نویسنده یا فرمانده سیاسی؟ موضوع اپوزیسیون در عالم سیاست ایرانی، موضوعیست که بهرغم ظاهر آشکارش باطنی نامعلوم دارد و شاید همین باعث شده است توقعات مردم از اپوزیسیون بر آورده نشود و اپوزیسیون نیز جایگاه خود را در مبارزات خودجوش مردم ایران پیدا نکند. شاید بتوان گفت که از زمان سرکوب سازمانها و احزاب سیاسی در دههی شصت، اپوزیسیونِ رسمی، موجد و برنامهریز هیچ حرکت مردمی (با تأکید بر ابعاد وسیع آن) نبوده است و همواره مردم، شروع کنندهی حرکت، و اپوزیسیون، تحلیلگر و دنبالهرو و سوارشونده بر امواج آن بودهاند. این به خودیِ خود ایرادی نیست؛ ایراد از آنجا آغاز میشود که اپوزیسیون برای خود نقش تعیینکننده و حرکتساز قائل میشود و موضوعِ عینیِ مبارزه را به موضوعی ذهنی تبدیل میکند.>>>
در پیکار علیه مردسالاری حیاتی است! تلاش برای اعمال قیمومیت بر جنبش زنان که گویا رهایی آنان در گرو به کرسی نشستن اراده و اقتدار جنبش های دیگری است که نقش "پدر بزرگ" را بر عهده دارند نوعی پاترنالیسم است که با ذات چالش علیه پدرسالاری در جنبش زنان در تضاد است. اهمیت تاکید بر استقلال جنبش زنان در دنباله روی نکردن آن از جنبش های دیگر و به فراموشی نسپردن خواست های خود است و به معنای عدم مشارکت در جنبش های دیگر نیست. روند جامعه به سمت یک تحول زن ورانه است و اگر در ایران انقلابی هم صورت گیرد بی تردید انقلاب زنانه خواهد بود. عجیب خواهد بود که مهمترین نیروی اعتراض و چالش حکومتی اسلامی قرار باشد به خاطر جنبش های همگانی خود را به فراموشی بسپارد یا اینکه از طرح مطالبات مستقل خودداری کند.>>>
|
||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |