پيوندها | مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 992 ـ دوشنبه 1922 فروردين 1390 ـ 11 آوريل 2011 | |
اين سايت دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
>>>
دربارهء همايش تورنتو
با اسماعيل نوری علا مسئوول امور اجرائی شبکه
پنجم آوريل 2011 انجمن سکولارهای سبز پاريس به همت علی صالح زاده آغاز بکار کرد
سومين گفتگوی اسماعيل نوری علا با عليرضا ميبدی دربارهء طرح آلترناتيو>>>
چاپ واشنگتن (فايل پی.دی.اف)>>>
اسماعيل نوری علا سکولار سبز چه کسی است؟
ويدئو، فايل کوچک صدا
مراحل نظری وعملی آلترناتيوسازی (ويدئو)
آن هم با همکاری پادشاهی خواهان؟ گروهی که پادشاهی مشروطه را بعنوان صورتی از ديکتاتوری طرد نمی کند نمی تواند مبلغ دموکراسی و حقوق بشر باشد. به اعتقاد من تبليغ «سکولاريسم» صفت کليدی سکولارهای سبز است و دقيقاً به همين دليل است که آنها مداوماً مشغول پراکندن نفرت نسبت به نيروهائی هستند که می توان آنها را «مسلمانان سکولار» و يا «مسلمانان دموکرات» دانست. يک دموکراسی سکولار که حاصل ائتلاف با پادشاهی خواهان و طرد نيروهای مسلمان باشد به احتمال زياد به ايجاد يک «ديکتاتوری سکولار» می انجامد. ما اگر حقوق مساوی و برانداختن تبعيض را هدف گرفته باشيم نمی توانيم نيروهای مذهبی در حال تحول و مبارزه با ديکتاتوری ولايت فقيه را از مبارزات خود حذف کنيم. >>>
روز چهارشنبه ششم آوريل (17 فروردين) تشکل سياسی جديدی از فعالان سياسی ايران زير نام "کنگرۀ دموکرات های سبز" ايران در در نشستی در بنای مجلس ملی فرانسه پاريس اعلام موجوديت کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه اين تشکل گرايش های سياسی گونه گونی از ايرانيان مخالف جمهوری اسلامی ايران در خارج از کشور از سلطنت طلبان تا جمهوريخواهان به استثنای "سازمان مجاهدين خلق ايران" را در بر می گيرد. رعايت و احترام به حقوق بشر، حفظ تماميت ارضی و استقلال ايران و استقرار يک دموکراسی عرفی (سکولار) در کشور از اهداف اصلی اعلام شدۀ اين تشکل است. بنيانگذاران "کنگرۀ دموکرات های سبز ايران" برگزاری يک انتخابات آزاد و عادلانه زير نظارت نهادهای بين المللی برای تضمين گذار کشور به دموکراسی را از ديگر اهداف خود اعلام کردند. خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به اعلام موجوديت اين تشکل اختصاص داده است می نويسد "کنگرۀ دموکرات های سبز ايران" خود را با "جنبش سبز در ايران"، جنبشی که پس از انتخابات رياست جمهوری دهم در پی اعتراض مردم به تقلب در اين انتخابات به وجود آمد و مير حسين موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض به نتايج اين انتخابات به عنوان رهبران آن شناخته شده اند، دارای نسبتی می داند. شماری از نمايندگان مجلس ملی فرانسه چون "مانوئل والس"، از حزب سوسياليست، و "نيکول املين"، از حزب حاکم «اتحاد برای يک جنبش مردمی» فرانسه از "کنگرۀ دموکرات های سبز" پشتيبانی کرده اند. ، یکی از اعضای شورای مرکزی کنگرۀ دموکرات های سبز ایران، در گفتگوئی با راديو فرانسه، شرکت کرده که آن را در اين پيوند می شنويد. >>>
موج دموکراسی طلبی در دنيای عرب و کسادی دکان مسلمانان بنياد گرا به وضوح آشکار است که افرادی چون خامنهای و بنلادن از تداوم حکومتهای دیکتاتوری مورد حمایت غرب بیشتر استقبال میکنند تا از برقراری آزادی و دموکراسی در دنیای عرب، چرا که دیگر ادامه سربازگیری از دنیای اسلام به بهانه دیکتاتورستیزی برایشان عملی نخواهد بود. به همین دلیل ساده است که ایمن الظواهری که اهل مصر است و همواره در مورد کمترین مسائل مربوط به مصر اطلاعیه صادر میکند واکنش نسبت به بزرگترین تحولات کشورش را تا کنون پشت گوش انداخته است. >>>>>>
تقاضای کمک حسن داعی از مردم(پيام ويدئوئی)>>>
|
روند تش کيل يک «تيم ملی»آمدن دوستم، ورزشکار فراموش ناشدنی وطنم، پرويز قليچ خانی، به امريکا برای چاپخش نشريه اش «آرش»، و مطرح شدن رسانه ای ديگربارهء سابقهء ورزشی او، هم در تيم های داخلی و هم در تيم ملی ايران، خاطرات شيرينی از جوانی را در ذهن من زنده کرد و آن هيجانات زنده را که، پا به پای "قليچ"، تماشاچيان امجديه را به آتش می کشيد، ديگرباره در جانم بر افروخت. اما، با فروکش کردن شعله های خاطره و بازگشت به زندگی روزمره، ذهنم پرسشی تازه را پيش رويم نهاد: «در عالم ورزش فوتبال، تفاوت بين تيم های مختلف يک کشور و تيم ملی آن چيست؟ و چگونه می توان، با توسل به تجربه های ورزشی، به امر سياست نيز نظری ديگرگونه داشت؟»>>>
گفتاری ويدئوئی از اسماعيل نوری علا
الگوهای فروپاشی و اپوزیسیونها اینکه احزاب و شخصیتهای سیاسی اپوزیسیون ایران بتوانند از بخت وجود خود برای بهره برداری از فرصتی استفاده کنند که ما هم اینک به سوی بزنگاههای تعیینکنندهاش پیش میرویم، از یک سو بستگی به اتحاد عمل آنها برای کمک به فروپاشی رژیم و همزمان جذب نیروهای آن (که عملاً در حال صورت گرفتن است) و از سوی دیگر، انزوا و طرد سیاستهای موسوم به «اصلاحطلبانه» دارد. سیاست های مبتنی بر پروژهء امنیتی «اصلاح» هر بار با ربودن آرا و اعتراض مردم، زیر پوششهای مختلف و به بهای سنگین هارتر شدن رژیم و ادامه جبران ناپذیر فلاکت اقتصادی و انحطاط فرهنگی و حذف و کشتار سیاسی، تنها به بقای جمهوری اسلامی یاری رسانده است بدون آنکه منشا حتا اندکی «اصلاح» در آن شده باشد! >>>
همهء عملکرد دستگاه سیاست خارجی نظام ولایت فقیه تیره و منفی نیست. رویکرد مثبت هم دارد. در همان روزها و ساعت هایی که تنش بین جمهوری اسلامی و کشورهای عرب همسایه اش بالا می گرفت، بنابر گزارش 14 فروردین خبرگزاری "ایسنا": «هیئت وزیران در راستای گسترش مناسبات جمهوری اسلامی با سایر کشورها و نشان دادن حسن نیت در روابط با کشور جمهوری "توگو" با برقراری مقرّرات لغو روادید سی روزه بین دو کشور موافقت کرد». براساس این مصوّبه، اتباع جمهوری اسلامی و توگو که دارای گذرنامهء معتبر سیاسی و خدمت هستند، می توانند بدون اخذ روادید به سرزمین دولت متقابل وارد، یا از آن عبور و یا آنرا ترک کنند! >>>
هدف مبارزات ایرانیان چه باید باشد؟ بر اساس آنچه تا کنون شاهد بوده ایم، مردم ایران هدف های بسیاری از تظاهرات و مبارزات داشته اند و از مناسبت های فراوانی برای ابراز نارضایتی خود استفاده کرده اند. آنها تا آنجا پیش رفته اند که مرگ بر خامنه ای هم گفته اند ولی بندرت خواستار سقوط جمهوری اسلامی شده اند. باید در نظر داشت که مرگ بر خامنه ای از نظر لغوی به معنی رفتن رژیم نیست؛ زیرا ممکن است خامنه ای بمیرد و رژیم از بین نرود و کسی دیگر، شاید بهتر و شاید بدتر، جانشین او بشود. مرگ بر ولایت فقیه هم معنی سقوط نظام را ندارد؛ چرا که امکان دارد همین نظام با نام دیگری بزندگی خود ادامه دهد. داشتن هدف های فراوان به معنای عدم تمرکز روی یک هدف استراتژیک و آن هم، منحل کردن جمهوری اسلامی است. >>>
نخست وزیر ترکیه، فردوگاه تازه تاسیس شهر اربیل را که از سوی متحدین ما ایجاد شده، افتتاح کرد. می دانم که این فرودگاه قبلاً در چه وضعیتی بود. کسانی که وارد فرودگاه می شوند، اولین چیزی که با آن برخورد می کنند این جمله است: «به کردستان خوش آمدید». برای کسی که برای اولین بار از ترکیه به این مکان قدم بگذارد، این کلمه بسیار عجیب جلوه خواهد کرد: «کردستان!»... ایجاد خط هوایی مابین ترکیه و کردستان، باز کردن کنسولخانه و شرکت در مراسم افتتاح فرودگاه در کردستان عراق، مسائل خطرناکی نبودند که نگران مان کنند. اکنون دیگر ما از کردستان عراق نمی هراسیم، اما از آنجا که به ترس عادت کرده ایم، از کردستان تحت حاکمیت خودمان (کردستان ترکیه) در هراسیم! به دلیل همین وحشت است که تا کنون دولت حقوق کردها را پایمال کرده است. زندگی دوزبانه را مردود دانسته، حق آموزش به زبان مادری را ممنوع کرده و از آنجا که نمی تواند نام هزاران ساله سرزمینی که عنوان اش "کردستان" است را به زبان بیاورد، آن را "جنوب شرق" کشور می خواند. >>>
اکنون که اعتبار روحانیت بعنوان زمامداران سیاسی – دینی نه تنها در جامعه ایران که در میان ملل دنیا از بین رفته است، دینمداران غیرمعمم (بخوان فیلسوفان دین) که زمانی خود نقشی در این دوران قدرت داشته اند بار دیگر به توجیه نظری اصل ماهیت دین سیاسی پرداخته و با پوشیدن جامه ای مخملین بجای ردای خشن در تلاش برای نشان دادن نقش متفاوت دین سیاسی برادامه بحران سیاسی و تداوم سلطه دین برتاریخ کشورما اصرار می ورزند. موسوی و کروبی برای آنچه میخواسته اند ایستادگی کرده اند و توسط حکومت ولایی دستگیر شده اند. دستگیری آنها توسط حکومتی که خود به خیانت و جنایت متهم است محکوم است. >>>
|
مشائی: محمود ديدی حزب توده حساب همه شون رو يکجا رسيده؟محمود: يعنی چی؟ چه جوری؟ مشائی: نخوندی؟ نوشته «سکولارهای سبز» رو مشائی راه انداخته و جفتی قراره رضا پهلوی رو شاه کنن؟ محمود: راست ميگی؟ کجا؟ مشائی: تو سايت شون؛ اينجا>>> محمود: اينکه ممکنه تو انتخابات آينده به نفع ما نموم بشه. مشائی: ده همين ديگه. حرب توده زده تو خال. اما من فکر می کنم حالا که آوردن منشور کورش نگرفته، تو بهتره بذاری آخوندا منو بگيرين و به جرم ارتباط با سکولارهای سبز محاکمه کنين. محمود: بابا تو ديگه کی هستی؟ نکنه اون هفت ميليون دلار پريروز رو هم می خواستی بدی به توده ای ها. مشائی: حيف پول. اونا سلف سرويس کار می کنن. فعلاً افتادن تو مالوندن سکولارها... تو کاريت نباشه. برو دنبال اينکه اتمت رو بسازی.
مقدس سازی و اسطوره سازی بس است «دولت در تبعید» با لفطره بد نمی تواند باشد. شما می گویید وجودش جنبش سبز را تضعیف می کند بی آنکه هیچ فاکتی برای این ادعا داشته باشید. كجای این کار ایراد دارد که از تجربیات ایرانیان خارج از کشور مدلی برای ادارهء کشور ارائه گردد؟ بد بود، می اندازند دور، و یا اینکه اصلاحش می کنند. چنین دولتی در تبعید می تواند وحشت آشکار ایرانیان داخل و خارج را از شرایط فردای فرو ریزی جمهوری اسلامی کم تر سازد. اگر این آلترناتیو ممکن، بتواند یکی دو دولت را حامی خود سازد بهتر است یا اینکه شما قلم به دست منتظر ظهور معجزه در ایران شوید؟>>>
نامهء سرگشاده ای به آقای محمد امينی رسیدن به اين نقطه که طرحی عنوان شود تا از طریق آن ایرانیان ساکن خارج کشور بتوانند، هم از سوی خود و هم به نمایندگی سمبلیک از سوی مردم در بند ایران، طی یک وزن کشی سیاسی، افرادی را انتخاب نمایند تا اهداف و صدای آنان را به گوش جهانیان برسانند چیزی جز تبلور سازمان یافتگی و بلوغ تمامی آن زجر و شکنجه ها و خواسته های بر حق مردم ایران نیست؛ خواسته ای که طی آن حتی اشخاص و افراد مورد نظر و تایید شما ـ که تا کنون همدلی و همراهی و همکاری نکرده اند ـ نیز می توانند در ادارهء امور کشور شرکت کنند. در این رابطه من یک قدم از شما فراتر برمی دارم و از دیر جنبیدن روشنفکران و رهبران سیاسی مخالف واقعی رژیم ضد بشری حاکم در ایران انتقاد می کنم، بدلیل سهل انگاری در طول تمامی این سال ها در ایجاد یک اتحاد فراگير علیه ظالمین حاکم بر ایران و بابت بی عملی در برابر تمامی زجرها و دردهائی که بر این ملت رفته است.>>>
همبستگی ملی و اتحاد برای دموکراسی و حقوق بشر در شرایط کنونی این سوال اساسی مطرح می شود: آیا باید در وضعیت غیر متعارف کنونی از وحشت تکرار ناسازه های تاریخی از مسئولیت اتحاد و همبستگی ملی بین ایرانیان صرفنظر کرد، دست روی دست گذاشت و نظاره گر ویرانی و تکه پاره شدن کشور شد؟! همبستگی و اتحاد ملی بین تمام ایرانیان مسیری است برای پایان دادن به این معضلات ملی، توافق ملی بر سر آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، قوانینی بر کشورحاکم شود که در پس از نظام استبداد جمهوری اسلامی منافع تمام مردم کشور رامورد حمایت قراردهد. این مقطع تاریخ پایان استبداد در ایران را رقم خواهد زد و اتحاد و همبستگی با تمام زوایای تاریک و روشن عرصه سیاسی و اجتماعی کشور، میدانی است برای آزمون تاریخی دیگر، اما این بار با دیدی ژرفتر نسبت به تمام تحولات ملی، منطقه ای و بین المللی.>>>
آقای کدیور و حکایت «به درک واصل شدن» مجاهدین خلق آقای کدیور به هنگام بزرگ سازی منبری ِ آیت الله منتظری از حضار می پرسد آیا کسی سکولاری سراغ دارد که در حد آیت الله منتظری پایبند حقوق بشر باشد؟ و پاسخ به این سؤال که نشان ازکینه ی طبیعی و قابل فهم آقای کدیور به سکولارها و سکولاریسم دارد، به گمان من منفی ست . اگر سکولاری در حد آیت الله منتظری به حقوق بشر وفادار باشد دیگر سکولار نیست ! وانگهی اصلن مقایسه سکولار ها با آیت الله منتظری، شخصیتی که نظریه پرداز " ولایت فقیه " در حکومت اسلامی بود، مقایسه ای ناسنجیده و نارواست .>>>
پیرو حوادث اخیر در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا یکبار دیگر مبحث ناسازگاری اسلام سنتی با دمکراسی مطرح شده است... در اينجا با خلاصهای از نقطه نظرهای پروفسور برنارد لوئیس که در این هفته در روزنامه وال استریت جورنال انتشار یافته است آغاز میکنیم. این مصاحبه در دانشگاه پرینستون انجام گرفته است. «کار از کجا از خراب شد؟» این عنوان جنجالی کتاب تاریخدان سرشناس نود و پنج ساله، برنارد لوئیس در مورد اُفول دنیای اسلام است. این کتاب در زمان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر دو هزار و یک در دست چاپ بود.>>>
اعتراف به شکست سیاستهای فرهنگی؟ در سی سال گذشته سانسور کوشیده است تا تنوع فرهنگی و رقبای فرهنگ حکومتی را از جامعه حذف و خلاقیت هنری و ادبی را هدایت کند اما جز چند اثر انگشت شمار هیچ اثر باارزشی در همراهی با مکتب حکومتی خلق نشده و اغلب استعدادهای هنری و ادبی معتقد به مکتب حکومتی نیز به صف منتقدان پیوسته یا به آن سوی رانده شده اند. شکست فرهنگ فرمایشی، شکست سیاست گذاری دولتی در عرصه خلق هنری و ادبی در ایران تجربه بلوک شرق سابق را تکرار کرد اما عمق این شکست در ایران به جائی رسیده است که رهبر جمهوری اسلامی نیز بدان اعتراف می کند.>>>
از انقلابیون گذشته تا دیکتاتورهای امروز آغاز دوره جدیدی را نظاره میکنیم که تجربه دو جنگ جهانی، چهل سال جنگ سرد، بیست سال دوره آگاهی بیواسطه و تجربه دیکتاتوریهای مذهبی، ایدولوژیکی، نتیجه نظامهای جمهوری و سلطنتی را در کولهبار خود دارد. هدف نهائی این روند روزافزون را در کوتاه مدت رسیدن به جامعهای آزاد با اندیشه های پویا و فراوان میتواند تعریف کرد که انسان در مرکزیت آن قرار خواهد داشت. بهترین راه برای رسیدن به این هدف را برقراری "لیبرال دموکراسی" نامیدهاند. در لیبرال دموکراسی اندیشههای متفاوت با گفتگو از قالب مطلقگرای خود خارج میشوند و رواداری رمز موفقیت جوامع برای رسیدن به جامعه مدنی خواهد بود.>>>
فدوی به دیکتاتوران گرامی خاورمیانه، از سیدعلی(ع) تا بن علی(ع) و قذافی و ... پیشنهاد می کند که منطقه ی زیبا و خوش آب و هوائی از هر نقطه از جهان را که می خواهند، بطریقه ی دانگی یا مشاع خریداری فرموده و به آن منطقه، نقل مکان فرمایند. مثل فدوی هم که بعون الله مشکل مالی ندارند که ناگزیر شوند بروند "بر درِ ارباب بی ُمرّوت دنیا " و تقاضای وام کنند، چرا که خودشان بانک اند!.. پیشنهاد فدوی، ویژگی های مثبت دیگری نیز البته دارد؛ از جمله اینکه چون همگی بحمدالله دیکتاتور و لذا مسلمانند، جامعه ای که تشکیل خواهند داد، لامحاله یک "جامعه ی بی طبقه ی توحیدی " خواهد بود. یعنی، همان چیزی که مدت ها دنبالش بودند که به مردم تنقیه کنند. >>>
هشدار دربارهء خطرات استفاده از انرژی هسته ای در ايران بیانیهء شورای هماهنگی جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران هیچکس در ایران، جز حلقۀ تنگ محارم سیاسی، از ولخرجی ها، باج ها و معاملات رژیم برای به دست آوردن فن آوری هسته ای در بازار سیاه اورانیوم، از بده بستان های سیاسی و اقتصادی در راه اندازی نیروگاه های هسته ای و غنی سازی اورانیوم با خبر نیست. حق مسلم مردم ایران، انتخاب در آزادی است. حق مسلم مردم ایران، آگاهی یافتن از همۀ مخاطراتی است که در کشوری زلزله خیز، دولتی که در برابر اعمال خود به هیچ نهاد و مرجع قانونی و انتخابی پاسخگو نیست، در گوشه و کنار خاک آن، پنهان و آشکار مراکز اتمی برپا کند تا سرانجام با دست یافتن به سلاح اتمی، حاکمیّت خویش را دوام بخشد.
جدائی ها و اتحادهائی همه اسلامی؟!
|
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-963 |