بيش از هشت هزار نفر امروز در مرکز مادريد عليه نظام سلطنتی در اسپانيا دست به تظاهرات زدند و خواهان برقراری جمهوری سوم در اين کشور شدند. آن‌ها با هزاران پرچم‌ قرمز، طلايی و بنفش جمهوری‌خواهان فرياد می‌زدند "اسپانيا فردا جمهوری خواهد شد" و خواهان کار کردن خانواده سلطنتی شدند. آن‌ها همچون هر سال با شعار "نابودباد رژيم سلطنتی، زنده باد جمهوری سوم" امروز را که سالگرد جمهوری دوم اسپانيا است گرامی داشتند. امسال مخالفت با سلطنت در اسپانيا با بحران اقتصادی يک سال اخير در اين کشور و قرار گرفتن خانواده سلطنتی در مظان سوء استفاده مالی همراه بود. چندی پيش دستگاه قضایی اسپانیا به‌طور رسمی تحقیقاتی را علیه کریستینا، دختر پادشاه این کشور آغاز کرد. وی به مشارکت در تخلفات مالی همسرش متهم شده و بايد در تاریخ ۲۷ آوریل برای بازپرسی به دادگاه مراجعه کند. طبق قانون اساسی اسپانيا، نظام حکومتی اين کشور، مشروطه‌ سلطنتی است، ولی این کشور در طول تاريخ خود دو بار حکومت جمهوری را تجربه کرده است. جمهوری اول از 11 فوریه 1873 تا 29 دسامبر 1874 (23 بهمن 1251 تا 8 دی 1253) و جمهوری دوم از 14 آوریل 1931 تا يکم آوریل 1939 (26 فروردین 1310 تا 11 فروردین 1318) در اسپانيا برقرار بوده‌اند. رهر دو جمهوری را مردم با رأی خود و طی انتخاباتی آزاد و بدون خون‌ریزی بر سر کار آوردند.رپس از جمهوری دوم و جنگ داخلی 1936 تا 1939 به‌مدت 36 سال حکومت ديکتاتوری فرانسيسکو فرانکو بر اين کشور حاکم شد. دو روز پس از درگذشت فرانکو، در نوامبر 1975، خوان کارلوس، پادشاه کنونی اسپانيا، طبق قانونی که فرانکو وضع کرده بود، به پادشاهی رسید و از آن زمان با تدوين قانون اساسی جديد نظام دمکراتيک جايگزين حکومت ديکتاتوری فرانکو شد. ◄

صحنه را خالی کنيم، ظالمان عرصه را پر می‌کنند

محمد خاتمی

ديد صوفيانه دين را فقط متکفل کمال بخشيدن آدمی و رسيدن او به کمال ابدی می‌داند. البته هدف اقصی دين نيز همين است که انسان به زندگی جاويد کمال يافته برسد. مشکل کار اين است که، به تعبير فارابی، اين ديد می‌گويد درک وجود حقيقی مستلزم ترک وجود طبيعی است. يعنی شما بايد دنيا را رها کنيد، در خود فرو رويد تا به کمال واقعی برسيد، غافل از اينکه اگر شما دنيا را رها کنند دنياخواران و دنياداران، شما را و زندگی و دنيا را رها نمی‌کنند بلکه دنيا را بر شما سخت می کنند و جای شما را می‌گيرند.◄

انتخابات چگونه و خاتمی چه کند؟

تقی رحمانی

خاتمی بهتر است که دو گزینه را در نظر داشته باشد، یا تا انتها کاندیدا باشد و یا بعد به نفع کسی کنار برود . اما در هر دو حالت وی باید اجماع سازی کند و فقط براجماع بر روی خودش متمرکز نشود بلکه اگر خودش نیامد در ایجاد اجماع کمک کند. در این مورد نکته مهم تر آن است وی چه می تواند بکند؟ نقش خاتمی و نیروی های مرجع اعم از چهره های مدنی و ملی و مذهبی و هم روحانیون و به خصوص هاشمی در دعوت از خاتمی و کمک به اجماع نسبی اصلاح طلبان در این مورد بسیار مهم است که هدف آن باشد که اجماع مناسب برروی فردی ایجاد کنند تا کسی دیگری نتواند خود را نماینده اصلاح طلبان درعمل بداند. چرا که نمی توان کسی را از عنوان اصلاح طلب محروم کرد.◄

نمونه ای از برنامه اپوزیسون خط استقلال و آزادی

برای اداره اقتصاد و خصوصا نفت در ایران آینده

آسمان ديلی نيوز

===========