|
|||||||||||||||
سال پنجم ـ شماره 1213 ــ جمعه 28 مهر ماه 1391 ـ 19 ماه اکتبر 2012 |
|||||||||||||||
|
|||||||||||||||
پيوندها |
فهرست مطالب شماره های اخير |
چه کسی از اين گلو سخن می گويد؟ برخی از دوستانی که آخرين مصاحبهء شاهزاده رضا پهلوی را با سيامک دهقان پور، مجری برنامهء افق در تلويزيون صدای امريکا، ديده اند، در برخوردها و گفتگوهای حضوری و تلفنی خود اظهار می دارند که «شاهزاده در اين برنامه بسيار خسته و عصبی بنظر می رسيد»؛ و سپس به اظهار نظر در مورد چرائی اين وضعيت می پردازند. در اين زمينه پرسش اصلی اين است که اگر «شاهزاده» عاقبت از اطاق صدور پيام هايش بيرون آمده و، بقول خودش، تصميم گرفته که در پاسخ به خواست بسياری از ايرانيان، قدم به ميدان نهاده و کاری عملی انجام دهد، و در اين راستا «آخرين تير»ش را در ترکش اقدام اش گذاشته، آنگاه چرا بايد در اين نخستين قدم خسته و عصبی باشد؟>>> دمکراسی یعنی همراهی علم و سیاست جمهوری اسلامی، مدیریت جامعه را به مشتی سیاسی- عقیدتی سپرد و گمان میکرد با اعتقادات مذهبی میتواند حکومت کند. البته توانست ولی به قیمت نابودی شالودههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و قربانی کردن علم و آگاهی به پای لنگ سیاست و عقیده! شوربختانه اپوزیسیون نیز به همین بیماری دچار است. نیروهای سیاسی گمان میکنند به صرف سیاست، در همه کار نیز کارشناس و خبره هستند. ولی چه کسی گفته سیاستمدار و سیاستورز حتما «متفکر» یا «کارشناس» هم هست؟!>>> شما را به آن خدای بزرگ ما را بیشتراز این خوارو ذلیل نکنید مناجات باونديان ـ از شورای شاهنشاهی ایران خدایا، تو این ملت بینوا را از این کارهای ايشان که «نمی خواهم چیزی بشوم» نجات بخش. خدایا، تو ایشان را هدایت فرما تا بیشتراز این مردم را بی ایمان نکنند. خدایا تو اندکی قدرت و توانائی و ارادهء رضا شاه بزرگ را در او نورافکن بفرما. خدایا، تو برزگواری افراد دلسوزی را برسر راه او قرار ده تا ایران ویرانه نشود. خدایا، تو می دانی و قادری حکمت توانا کنی که او براه راست مسئولیت خویش باشد. خدایا، تو دانی ایران من و ما شاه می خواهد و شاه بی مسئولیت به درد مملکت نمی خورد. خدایا، تو بهتر از همه دانی و ناظری که شاهان با قدرت همیشه سرفراز تاریخ بودند. خدایا، تو آگاهی که او همیشه ترا نگهبان ایران می خواند، اما خودش از نگهبانی سلطنت بدور است. خدایا، تو در راهنمائی انسان های قلم زن نیکوکردار قلمی دلسوزانه بر او وارد کن. خدایا، تو هفت هزار و پانصد سال نگهبانی شاهنشاهی ایران کردی، این جایگاه را دریاب. خدایا، تو فکر این پادشاه عدول کرده از سوگند را باز سازی مجدد کن. خدایا، تو نباید به ملت ایران پشت کنی ظلم و بیداد را بر این ملت ایست روا کن. خدایا، تو را سوگند می دهم به شرافت هرآنچه که تو عزیز می داری شورای شاهنشاهی ایران را سرفراز تاریخ گردان تا پرچم کاوهء آهنگر در پرچم شیر و خورشید نشان ما نقش زرین بندد. خدایا، ترا سوگند می دهم که ایرانیان را راهنما شوی که شورای شاهنشاهی ایران تنها راه سربلندی و عظمت ایران است و آن شوراهای من درآوردی به درد ملت ایران نمی خورد. خدایا، من از تو می خواهم آن بانوی نامدار بی باک لیدر درونمرز (شورای شاهنشاهی ایران) را در این ماموریت بزرگ تاریخی که جانفشانه ایستاده است یاری فرمائی و اراده او را پیروز و جاودانه تاریخ ایران کهن گردانی. خدایا ، من و یارانم همه با هم می گوئیم آمین و می دانیم سرانجام تو شیرزن دلاور ایرانی ایرانی را در تداوم شاهنشاهی ایران پیروزمند خواهی کرد. با احترام، باوندیان، بیست وسوم مهرماه ٢٥٧١ شاهنشاهی ایران.
جایی که حقیقت آزاد نیست، آزادی حقیقت ندارد داستان، همان داستان ملال آور و اندوهبار روشنفکران جهان سومی است که به جای پویایی فکری و نواندیشی در مقوله های اجتماعی و سیاسی، روال نا بخردانه ی مرید و مرادی را سال هاست ملکهء ذهن خویش کرده اند. دردناک است ولی هر چه بیشتر می گذرد بیشتر به این نتیجهء تلخ می رسم که تا هنگامی که عرصه های رسانه ای و حوزه های فکری، جولانگاه فعالان «انقلاب شکوهمند اسلامی» باشد، بازسازی و نوسازی فرهنگی جامعه دستکم برای ایرانیان برونمرز ممکن نیست. چرا نسل من و نسل پس از من باید تاوان کین خواهی های این منجمد شدگان در دوران جنگ سرد و یا وارثان «شام غریبان بیست و هشت مرداد» را بپردازد؟! چرا واکنش های پرخاشجویانه و عصبی گروهی به یک کار پژوهشی (با وجود کاستی های احتمالی آن) باید آنچنان زننده و غیر حرفه ای باشد که آبرو و اعتبار معترضان (که برخی از آنان جایگاهی در نزد طبقه کتابخوان و اهل اندیشه دارند) را زیر سوال ببرد؟!>>>
نامه سرگشاده به آقای اسماعیل نوری علا در پاسخ مقالۀ «روايت نسل نابهنگامی» به گمان من، مشکل شما از زمانی آغاز شده است که شعر و شاعری را رها کردید و وارد عرصۀ سیاست (یعنی دنیای بده و بستان و زد و بند) شده اید. البته، این حق شماست که بین ادبیات و سیاست پل بزنید و یا ادبیات را ببوسید و در «پستوی خانه نهانش کنید» و لباس اهل سیاست بپوشید تا مدام «سر ِ آنتن» باشید و در فضای مجازی، چونان «طاووس علیین ِ» سپهر ِ سیاست جلوه کنید و...>>>
از مخالفت با منشور شورای ملی در خارج، تا دستگیری فائزۀ هاشمی در داخل این منشور بسیار مبارک است؛ زیرا در اولین قدم دست کسانی را رو کرد که کسی باور نمی کرد. بر من خرده مگیرید که مگر کسی نمی تواند از منشور عیب جویی کند. سخن من این نیست. هستند بزرگانی که ایراداتی هم دارند؛ ولی هرکس امروز با اصل تشکیل شورای ملی و نشست آن و گرد آمدن نیروهای ملی به دور هم ؛ فارغ از هر اندیشۀ سیاسی و به قصد آزادی ایران؛ مخالفت ورزد خائن است.هر کس و در هر جا و با هر پیشینه ای که می خواهد باشد. یا پول گرفته و یا نادانسته در دام افتاده است.>>>
اگر به گفتهء آقای نوری علا این شورا منتسب به شاهزاده رضا گردیده است و به شاهزاده پهلوی چهرهء رهبری کاریزماتیک بخشوده است که در آیندهء کشور مانع رشد نهادهای مدنی است، براستی دلیل وقوع این انتصاب و علت «کاریزماتیک تر» شدن چهرهء شاهزاده رضا چه بوده است؟ آیا دلایل وقوع این امور همانا عدم مشارکت و عدم احساس مسئولیت تعدادی از فعالین مدنی و سازمان های سیاسی نیست؟ وقتی که خود به دلایل واهی از مشارکت در طرح شورای ملی سر باز زده اند، چگونه است که از «کاریزماتیک تر» شدن چهرهء شاهزاده رضا گلایه دارند و آنچه را که به سبب عدم مشارکت خودشان بوجود آمده است، مخلوق دیگران می پندارند و گناه آن را بر دوش شاهزاده پهلوی گذاشته و به خورد خوانندهء بیچاره می دهند؟>>>
|
|||||||||||||
آرشيو مجموعهء «آلترناتيو»
اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>> و پيوند به يک ويدئو>>>
سخنان خمينی
========== ========== =========== =========== ========== =========== ============= =========== ============ =========== انسکوپ
|
اپوزیسیون خارج از ایران و جنبش سبز دو گزارش از همایش اتحاد جمهوریخواهان
دبیرکل حزب دموکرات کردستان ايران به مناسبت پایان کنگره پانزدهم حزب
گره خوردهء منشورها
ملزومات قانون اساسی ایران لیبرال
روشنفکران قدیمی! نسل امروز به ایران فردا می اندیشد
ویرانی اقتصاد و خطر ویرانی ایران
چاوز برای ظهور امام زمان دعا میکند! رایزن فرهنگی سابق ایران در آرژانتین
به لحاظ اجتماعی عملاً فروپاشی اجتماعی
اتحاد جمهوریخواهان؛ موفق یا ناموفق؟
نقش قراردادهای اجتماعی در گذار به دمکراسی
ملت، دولت – ملت و حاکمیت قانونمدار
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
از شورای ملی تا رسانه های غیر مستقل
بيانيه مصوب پلنوم كميته مركزي حزب توده
انشاء الله مردان نیز همانند بانوان
آنچه که از اختلاف مشیری و میرفطروس
بیانیهء حزب مشروطهء ایران (لیبرال دمکرات) در رابطه با ابتکار تشکیل «کنگرهء شورای ملی ایران» همراه با نظر بهمن زاهدی، سردبير سايت حزب مشروطهء ايران
|
||||||||||||||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |