فهرست مقالات | صفحات اول | دربارهء سکولاريسم نو | دربارهء نشريهء ما | تماس | جستجو | فيلترشکن | English Section |
||
جمعه گردی ها | گفتگوهای اختصاصی | عکس و کاريکاتور | عکس و مکث | کوتاه و گويا |
||
پيوندها |
مطالب روزهای قبل |
سال پنجم ـ شماره 1090 ـ دوشنبه 21 آذر 1390 ـ 12 دسامبر 2011 |
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
و پيوند به يک ويدئو>>>
=========== ========== ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============ =========== =========== =========== ===========
|
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
اگر آن حمله را جمهوری اسلامی شروع کرد چی؟!
ضرورت تاریخی تشکیل (ایجاد) «شورای ملی» تشکیل کنگره ملی کارگروه پژوهشی کنگره ملی ایران در سايت «چراغ آزادی»
توضیحی پیرامون اعلامیهء دبیران پیشین کنفدراسیون جهانی دانشجویان !
باز یابی و باز خوانی اپوزیسیون ایرانی
خاورمیانه در آستانهء سقوط به ورطهء واپسگرایی
آقای احمدینژاد! با این ماشین؛
جدایی کاملِ لات و لوت ها از سیاست!
يک نامهء عاشورائی به امام حسين!
اعلاميه بمناسبت سالگرد شانزدهم آذر، شبکهء جهانی سکولارهای سبز ايران
شانرده آذر و جوانی که حق با اوست
سوالاتی پیرامون استفاده مجدد از پروژهء « تسخیر» سفارت
بیان دربزنگاه تاریخی اکنون بیانیهء جمعی ازشاعران، نویسندگان
دستور ساواک برای توقیف آثار کسروی برای جلب رضايت روحانيت
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
هیولایی که «همه با هم» آفریدیم: حکومت فداییان اسلام! الاهه بقراط
نویسنده مقتول آذربایجانی هنوز هم مقاله مینویسد
گزارش بی.بی.سی از واکنش محسن کدیور
در ستایش آزادی اندیشه و نکوهش ِ سرکوبگران آن!
گزارش کنفرانس روحانیت شیعه در چشم انداز تحولات ایران
پنجمين سال انتشار سکولاريسم نو
از جنبش دانشجوئی انتظار میرود
دو چهره و دو نوع حقوق بشرمسعود نقره کار
|
تضعيف حقوق بشر خيانت به بشريت استبه مناسبت سالگرد امضای اعلاميه حقوق بشر شصت و سه سال پيش، لحظه ای در سرگذشت بلند انسان فرا رسيد که کل تاريخ زندگی او را دگرگون ساخت. اين حادثه به گذاشتن نقطه ی پايانی بر همه ی رنج های بشری مربوط می شد و آغاز با شکوهی بود برای به دست آوردن خواست های ميليون ساله ی موجودی به نام انسان. اين بار، برخلاف همه ی قرن هايی که پشت سر گذاشته ايم، پيامبر، يا حاکم، يا شاه، و رهبر و مصلحی اجتماعی نبود که آمده بود تا، به دروغ و يا به راستی، به مردمان گوشه ای از جهان، يا حتی کل جهان، وعده ی «بزرگی» و «حيثيت» و «برابری و آزادی» و «رفاه و شادمانی» بدهد. اين بار خود مردمان، يعنی کل مردمان جهان، بودند که نقشه ای برای زندگی و آينده ی خود تدارک می ديدند و نشانی درست و دقيق راه رسيدن به کل خواست های خود را در حافظه ی زمانه ی ما به ثبت می رساندند.>>>
بیا به باغ شعر گوته برگرد دوباره زیر درختان باران خورده بنشین و بی اعتنا به گاردی ها که از پشت دیوارهای باغ با بی سیم هایشان حرف می زنند به مریم، دختر محمد قاضی، گوش کن که پیام پدر را برای تو می خواند. >>>
آدرس اشتباهی که به دفاع از نظام می رسد! ضروری است که جنبش های دموکراتیک داخل کشور درک نمایند حکومت فعلی قدرت را واگذار نمی کند، انتخابات آزاد برگزار نخواهد شد، اصلاح طلبی حتی اگر بقدرت برسد وضعیت نه تنها تغيیر نمیکند بلکه مبارزه برای دموکراسی را سال ها به عقب می اندازد، هر نوع جنگی تنها حکومت را تثبیت می کند، بحران ها ادامه داشته و وضعیت اقتصادی بدتر خواهد شد، سرکوب کاهش نخواهد یافت، قدرت های بزرگ تنها برای سود خود مداخله خواهند کرد و زمانی که با چراغ سبز تعدادی داخل کارزار شدند دیگر قابل کنترل نخواهند بود. به همین سبب جنبش های مدنی و دموکراتیک باید هشیار باشند تا مبارزه ای که آغاز کرده اند، توسط فریبی که با اصلاح قانون اساسی و یا اخلاق دینی رواج می یابد، متوقف نگردد.>>>
بیش از هر چیز تبیین محورهای یک آشتی ملی مهّم است یقینا هر یک از ما برای پیشبرد اهداف سیاسی خود، نیازمندِ به فضای بازِ سیاسی هستیم که اصلِ نخستینِ بنیادِ دمکراسی است. دموکراسی و فلسفه توجیه آن یعنی آزادی بیان و اندیشه بدون حد و حصر و یا حوزه عملی آن، انتخابات آزاد بدون حذف هیچ نیروی سیاسی، نیز از جمله اشتراکات سیاسی است که تضمین کننده بقای تنوعات سیاسی و نهادینه شدن بنیادهای دمکراسی مدرن در ایران است. آزادی بیان و اندیشه همراه با باورعمیق مان به نظامِ سیاسی غیر مذهبی و غیر ایدئولوژیک (سکولاریسم )، استوار بر مفادِ منشورجهانی حقوق بشر، منافع سیاسی عمومی همهء گروه بندیهای سیاسی درون اپوزیسیون محسوب میشوند که به ایرانی دمکراتیک و حاکمیتی عرفی باور دارند. این سرفصل های مشترک میتوانند همان محورهای سیاسی آشتی ملی بحساب آیند و یا بعبارتی دیگرهمان منشورِ بهم پیوستگی باشد که در طی این سالها تدوین آن آروزی قلبی همهء ما بوده است. شکی نیست برای رسیدن و تحقق همهء خواستها سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود نیازمند به اندیشیدند و فرصتِ گفتگوی دیگری هستیم، که پذیرش این مفادِ دمکراسی خواهانه بعنوان ویژگیهای بنیاد و محتوی نظامی سیاسی آینده ایران، مقدمه آن محسوب می شوند.>>>
رژیم برآن است که با پرهیز از افتادن در دام وسوسهء داغ کردن تنور انتخابات، امکان وارد کردن هیچ گونه خلل و رخنه ای به رقبای خود و "سوء استفاده" ی مردم و یا قدرت های بزرگ ندهد. از سوی دیگر، در این دوره، با بحرانی شدن منطقه و متزلزل شدن حکومت های وابسته به قدرت های بزرگ و فعال شدن جنبش های اعتراضی (وازجمله از نوع اسلامی آن) و در شرایط تشدید افزایش انزوا و فشارهای جهانی، رژيم، برای نفوذ در جنبش ها و مقابله با فشارها و ممانعت از اجماع جهانی علیه خود، سخت نیازمند نمایش انتخاباتی و تبلیغ الگوی باصطلاح مردم سالاری دینی است. این نیز بدیهی است که داغ کردن این تنور با تکیه بر اصول گرایان منفور سنتی و عناصر معلوم الحالی چون مصباح یزدی و یا عناصر اطلاعاتی نظیر حسینیان، همکار و مدافع سعید اسلامی ها، ناممکن است. و این دقیقاً همان چالش اصلی است که می تواند زمینه ساز اعمال تاکتیک تحریم گسترده و فراگیر را فراهم آورد و افلاس و انزوای رژیم را به تماشا بگذارد. >>>
در این نوشتار به دو "نگرش" در حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) پرداختهام. این دو نگرش، تاریخی به درازای تاریخ حزب دارد. نگرش اول با وفاداری به منشور حزب و بر محور اولویتهای آن که توسط زنده یاد داریوش همایون تدوین و تا زمان درگذشتش، نمایندگی شده است و نگرش دوم که، با اولویت قرار دادن " پادشاه"، نه تنها منشور حزب را بطور اساسی زیر سوال میبرد بلکه استراتژی مبارزه او را پذیرفته و بی توجه به منشور حزب، راه خود میرود.>>>
آقای نوری علا، با درود. در مقاله ای که نوشتید بسیار روشن و مستدل به تمام موارد منفی و مثبت اشاره فرمودید. تنها تفاوتی که هست و احتمالاً فراموش شده تا اشاره ای به آن بشود و بدون تردید بزرگترین نیز تفاوت میباشد خوی میهن پرستی است. شما در هر کجای ترکیه، از مدارس مکان های دولتی گرفته تا سایر مکان های اجتماعی و پارک ها.... از زن و مرد و کوچک و بزرگ و سیاستمدار چپ و راست اش گرفته تا رسانه دار و فعالان اجتماعی اش، و از کشاورز و کارگر و زحمتکش تا هر فردی که خود را روشنفکر می خواند در جمله ای مشترک می بینیدکه می گوید: Ne Mutlu Turkum diyene و مفهومش اینست: « چه افتخار و سربلندی ست برای کسی که بگوید من ترکم». حال چه رلی می تواند این جمله در انسجام و همبستگی ملی و کشورداری داشته باشد را می توان از تاریخ و عملکرد ترک ها (یا کشورهای مستقل و پیشرفته دیگر) آموخت. شور بختانه تنها چیزی که برای ملت ایران مطرح نیست و نبوده ، آنهم بعلت خود خواهیها و فرصت طلبیها ، خود بزرگبینیها و در کل نداشتن آموزش لازم ، همین خوی میهن پرستیست. همانگونه که اشاره فرمودید در زمان پهلویها که شکوفاترین و پیشرفته ترین دوران نیز میشود نامبرد ما حکومتی لائیک داشتیم که حتا قابل مقایسه با ترکیه که بدون تردید از نظر اجتماعی حتا از کشورهای عربی و افریقائی نیز جلوتر بودند نبودیم. حال پاسخگو کیست علل چیست را باید دنبال کنیم انگشت اتهام را به این و آن اشاره کنیم و هنوز نتوانیم راه برون رفت را بیابیم تا لااقل به آنجائی که بودیم برسیم. با احترام. برادران و نعل کردن پشه در عاشورا!امام جمعه ی مشهد، زنجیر پاره کرده و شیهه کشان فرموده است: «عاشوراي امسال مديريت ميشد؛ عاشورايي نبود که مردم همينطور بريزند به خيابانها و تصادفي پيش بيايد. نهخير، عاشورا اداره ميشد. معلوم بود يک کسي دارد اين عاشورا را نه در ايران و کربلا و نجف بلکه روي کره زمين مديريت ميکند!..» فدوی گمان نمی کند که منظور آیت الله در عبارت فوق احمدی نژاد باشد که داعیه ی مدیریت جهان را دارد! اینطور نیست؟ البته که نیست! بویژه اینکه برادر احمدی نژاد موسوم به «جریان انحرافی»، دیری ست که بدلائل مکتبی، از چشم مقام معظم رهبری و توابع افتاده و به در مسجد تبدیل شده است.>>>
|
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |