لاشهء
اصلاحات و ریاکاری آخوندی!
ناصر اصغری
مغلطه هائی
از اين دست
که گویا
«تلاش
برای منع توده ها
از
انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی،
و
جلو کشیدن تلاش برای اصلاح تدریجی و گاماس گاماس این رژیم،
همه
در کاتاگوری بحث دربارهء
«انقلاب
و رفرم»
رزا لوکزامبورگ و برنشتاین می گنجند، فقط از کسانی بر می آید که در
دامن حجاریان، رفسنجانی و جلائی پور و خامنه ای بزرگ شده اند.
اینها باید بروند در صفحات تاریخ کسانی را پیدا کنند که در صدد
اصلاح نازیسم هیتلر و فاشیسم موسولینی بودند. در صدد پیدا کردن
کسانی باشند که می خواستند طالبان را اصلاح کنند. نه تنها بحث این
تیپ افراد ربطی به ایجاد اصلاحاتی در وضعیت جامعه و تلاش برای نفس
کشیدن مردم زیر سرنیزه های پاسدارن ندارد، بلکه در برابر این
ولگاریسم و ابتذال باید از رفرمیسم برنشتاین و لیبرالیسم کلاسیک هم
دفاع کرد.◄
جامعه
مدنى و نظام سكولار دموكرات
جمشيد قراجه داغى
اگر به رسم آنچه تا بحال رفته است، سكولار-
دموكرات
ها، بخاطر ماهيت فكرى خود كه فاقد يك تعصب كارساز در فعاليت و امر
سياسى است، به صورت يك اكثريت بدون تعهد و پراكنده و از خود بيگانه
باقى بمانند بدون شك ميدان را به رقباى متعهد، متعصب و كارساز
مكتبى خود واگذار خواهند كرد. و با توجه به محدوديت هاى سياسى
موجود،
عدم كارائى سازمانى، عدم تعهد،
و
پراكندگى سكولار-دمكرات
ها، نتيجهء
نهائى شعار انتخابات
آزاد
از هم اكنون قابل پيش بينى است.◄
«جامعهء
رنگین کمان»،
فراروندی عاشقانه
فرهنگ قاسمی
بیش از سه سال از فعالیت رسمی سایت "جامعه رنگین کمان" میگذرد، در
این مدت کوشش ما همواره بر این امر معطوف بوده است که رسانهء
ما پژواک سیمای واقعی تحرکات جامعه و مبارزات کنشگران آن باشد.
آگاهی داریم که علیرغم کوشش های بایسته، در این وظیفه به اندازه
کافی موفق نبوده ایم. بخشی از این کمبود از ما و از روش کارمان و
عدم امکانات کافی می آید و بخش دیگر را احتمالاً باید در تاریک
خانه های تاریخی و فرهنگی جامعه خود جستجو کنیم...◄
سکولاريسم نو:
آغاز چهارمين سال فعاليت سايت «جامعهء رنگين کمان» را به همهء دست
اندرکاران و خوانندگانش خجسته باد گفته و از زحمات مدير اين نشريه،
دوست ارجمند، آقای دکتر فرهنگ قاسمی، در راستای انتشار اين نشريهء
وزين و سودمند قدردانی می کنيم.
برای کدامین گوش، چشم و دست / آیا فریاد رسی هست؟!
میترا پورشجری
حتم دارم که ستم و بیداد نمی ماند و داد و حق پیروز خواهد شد؛ کما
اینکه دیکتاتورهای دیگر تاریخ هم نتوانستند ظلم خود را پابرجا نگه
دارند و، چه به جبر تاریخ و چه حرکت های آزادی خواهانه و
دادگسترانه، ریشه آنها خشکیده شد. در مورد جمهوری جنایت پیشه
اسلامی هم چنان که پدرم در دادگاه اش خطاب به قاضی گفت: "پس از
قذافی و بقیهء دیکتاتورهای خاورمیانه نوبت آنان است" و تاریخ تکرار
خواهد شد. اما روی سخنم با کنشگران دلسوزی است که آرمانی جز
انسانیت ندارند، اینکه تاریخ ستمکاری ستمگران ایران زودتر به پایان
رسد و جان های کمتری مثله و سلاخی شود، کاملاً دست مبارزان آزادی و
مدافعان انسانیت است؛ بایستی برای نجات زندگی همه زندانیان باور و
اندیشه، فارغ از هر تفکر و بینش شخصی، کم کاری ها را کنار گذاشت و
کاری عملی کرد.◄
صعود موفق اما بی بازگشت
سه جوان ايرانی
به هیمالیا
پانتهآ بهرامی
راديو
زمانه:
تیرماه
امسال
یکی از روزهایی است که تاریخ کوهنوردی ایران ورق خورد. مسیری به
نام ایران بر روی کوه های هیمالیا بدست گروه آرش گشایش یافت. این
افتخار همراه بود با یکی از تراژیک ترین حوادث تاریخ کوهنوردی
ایران؛
فرازی بدون بازگشت و خاموشی هر سه صعود
کننده در قلب قله برای همیشه: آیدین بزرگی، پویا کیوان، مجتبی
جراحی. آیدین بزرگی که درنامهء
خود
قبل از صعود به قله
نوشته است: «میخواهیم توانستن را معنی کنیم، میخواهیم تغییر را
زندگی کنیم، میخواهیم خواستن را بفهمیم، خواستن را بخواهیم.»
اين
نامهء
تکان دهنده که آیدین تصور نمی کرد پس از خاموشی اش انتشار یابد،
پرده از فاجعه ای برمی دارد که در حال رخ دادن است؛
جامعه ای که بشدت در حال خودی و ناخودی شدن، دو قطبی شدن و مملو از
تبعیض است و جوانانی که بر نمی تابتد ایدئولوژی حاکم را و مصمم
هستند تا تغییر ایجاد کنند. او می نویسد: «عزم ما عاشق است، شکست
را نمیشناسد، کارشکنی را نمیفهمد و استهزا را عار نمیداند».
[آرشيو◄]
|