


«ولا[کن] تجسسوا»!
در میان بیشتر کارگزاران نظام ولایت مطلقه فقیه، ضریب هوش و عیار
ریاکاری – یا خود فریبی – نسبتی معکوس دارند. یعنی هرقدر میزان
اولی کمتر است به مقدار دومی افزوده می شود. شاید همچنان که در
نابینایان حس های شنوایی و لامسه تقویت می شوند، در اینها نیز به
همان نسبت کمبود هوش، برعیار ریاکاری – یا خود فریبی – افزوده می
شود. نمونه ای از این افراد، علی مطهری، راه یافته به مجلس شورای
اسلامی از تهران است که پدرش، آیت الله مرتضی مطهری که در سال نخست
انقلاب ترور شد یک فیلسوف اسلامی و به گفته آیت الله خمینی "میوهء
عمر" او بود. هفتهء گذشته ماجرایی رخ داد که موجب شگفت زدگی
بسیاری شد اما این شگفت زدگی نه به خاطر اصل ماجرا، بلکه به دلیل
واکنشی بود که علی مطهری نسبت به آن نشان داد...◄

اپوزیسیون ایرانی و دمکراسی درون سازمانی
سخنی کوتاه با ناقدان آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی
احمد پوری
شک و نقد بنیان هر حرکت
علمی و سرچشمه خدمات بیکران برای رهایی بشریت از قیود اجتماعی و
طبیعی است و نیازمند صدور مجوز هیچ متولی مصلحت اندیشی نیست!
آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی بعد از استعفا از شورای ملی
مقاومت ایران در سطوح مختلف مورد حمله کسانی قرار گرفته اند که به
هر دلیلی خود را یکی از خبرگان مصلحت اندیش نظام آینده می دانند!◄

استعفاء، کناره گیری، یـا معارضه؟
جمشید پیمان
آقایان محمد رضا روحانی و کریم قصیم طی نامه ای مشترک ــ و عملاً
سرگشاده ــ با ارائه ی چند دلیل، به کاری مبادرت ورزیده اند که خود
بر آن "استعفاء از شورای ملی مقاومت" نام نهاده اند. اگر عمل
آقایان را استعفاء بدانیم، علی الاصول باید منتظر می ماندند تا
موافقت یا مخالفت با استعفای آنها از مرجعی که در خواست استعفاء
کرده اند، رسمی یا غیر رسمی و مستقیم یا غیر مستقیم، ابراز شود.
امّا آقایان این کار را نکردند و ظاهراً همزمان (و شاید هم حتی پیش
تر از آن) با تحویل استعفاء نامه شان به دبیرخانه شورا، آن را بر
در و دیوار سایت های مختلف آویزان کرده اند. علل و دلائل آقایان
روحانی و قصیم نمی تواند مبنای طرح استعفاء باشد. آن علل را، جدا
از درست و نادرست بودن شان، فقط می توان علل و دلایلی برای کناره
گیری و یا مقابله و معارضه با شورای ملی مقاومت دانست.◄
